کتابهای تاریخی طرفداران وفاداری دارند که دانشجویان روانشناسی معمولاً جز آنها نیستند. جوانان پر شور و اشتیاقی که به دانشگاه آمدهاند تا رمز و رازهای روانشناسی را یاد بگیرند، نه اینکه کتابهای خستهکننده تاریخی بخوانند! چطور میشود این درس دوستنداشتنی را برای دانشجویان جذاب کرد؟ یک سؤال مهمتر، اصلاً مطالعه این مطالب چه اهمیتی برای دانشجویان دارد؟
واقعیت این است که آنچه امروز به عنوان علم میشناسیم، بر پایه تلاشهای گذشتگان ساخته شده. شاید بتوانید بدون درک اینکه روانشناسی چطور آغاز شد و چه مسیری را طی کرد فارغالتحصیل شوید، اما شما واقعا یک روانشناس نیستید. ادعای بزرگی است، اما حقیقت دارد. اگر علم را به یک برج تشبیه کنیم، نظریههای امروز طبقه آخر آن هستند. برای رسیدن به طبقه آخر باید از ورودی شروع کنید و به آرامی راه خود را به سمت بالاترین طبقه پیدا کنید. خب، شاید یک بالگرد در خانه پنهان کردهاید یا چترباز ماهری هستید، اما این پاراگراف را دوباره بخوانید: در این شرایط شما یک فارغالتحصیل روانشناسی هستید، همین و بس.
تاریخ روانشناسی معمولا به دو روش ارائه میشود: توضیح یک تاریخچه کوتاه در ابتدای هر مبحث یا تدریس تاریخ در یک کلاس جداگانه. هر کدام از این روشها خوبی و بدیهای خود را دارند اما در یک نقطه مشترکند: باید برای دانشجو جذاب باشند. مایکل هایلند، نویسنده کتاب تاریخ روانشناسی در ده پرسش (A History of Psychology in Ten Questions) معتقد است بهترین راه طرح پرسش و درگیر کردن دانشجو است. به همین دلیل بعد از یک مقدمه تاریخی برای هر فصل، این سوال را میپرسد که موضوع مطرح شده چه ارتباطی با روانشناسی امروز دارد؟ این روش مایکل هایلند برای تدریس تاریخ روانشناسی با استقبال دانشجویان رو به رو شد و باعث شد برای معرفی مهمترین مباحث روانشناسی، کتابی با این سبک تالیف کند.
مایکل هایلند در این کتاب از ده سؤال مهم کمک میگیرد تا تاریخ روانشناسی را با آنچه در دنیای امروز این علم میگذرد پیوند دهد. کتاب تاریخ روانشناسی در ده پرسش مباحث مختلفی از علوم اعصاب و هوش مصنوعی گرفته تا هرمنوتیک و تحقیقات کیفی را شامل میشود و به زبانی ساده دانشجو را با این حوزهها آشنا میکند. ویژگی متمایز این اثر، مهارت نویسنده در توضیح چگونگی شکلگیری رویکردها است و مطالعه آن حتی برای افراد آشنا با تاریخ روانشناسی خالی از لطف نیست.
در بخشی از مقدمه کتاب به قلم هایلند میخوانیم: «در نوشتن این کتاب به ضرورت این واقعیت آگاه بودم که بسیاری از دانشجویان در بعضی واحدهای درسی مقدماتی یا در مدرسه روانشناسی خواندهاند که درسهای تاریخ روانشناسی را هم شامل میشده است. تکرار برای دانشجویان ملالآور است. محتوای کتاب طوری انتخاب شده است که از تکرار دوری کند. برای مثال، دانشجویان درک پایهای از رفتارگرایی و روانشناسی شناختی به دست خواهند آورد، اما از این آگاهی خواهند یافت که هر یک از اینها به مسئلهای متفاوت با استفاده از نظریهای متفاوت پاسخ میدهند. دانشجویان با برخی از نظرات فروید آشنا خواهند شد، اما به این مسئله نمیپردازیم که چرا برخی از این نظرات درست، برخی غلط و برخی ابطالناپذیرند. دانشجویان با بحث محیط- وراثت آشنا خواهند شد، اما به این موضوع نمیپردازیم که وَراژنشناسی مدرن نشان میدهد که این بحث مبتنی بر مقدمات نادرست است و به دانشجویان آگاهی نمیدهیم که چگونه این بحث تحتتأثیر بحث شخص-موقعیت قرار میگیرد. دانشجویان دربارهی عصبشناسی اطلاعاتی به دست میآورند، اما درک کمی از تأثیر متقابل زیستروانی اجتماعی پیدا خواهند کرد. آنها روشهای کیفی را خواهند شناخت، اما فرضیههای متفاوت کسانی که به شیوههای متفاوت از روشهای کیفی استفاده میکنند در برنامهی درسیشان نیست.
این کتاب همچنین مناسب کسانی است که میخواهند درکی کلی از مسائل ادراکی در روانشناسی داشته باشند، به ویژه دانشجویان کارشناسی که واحد درسی CHIPS را برای گرفتن مدرک روانشناسی میگذرانند. اگر پیش از خواندن این کتاب تجربهای در روانشناسی داشته باشید مفیدتر هم خواهد بود؛ برای مثال در مدرسه یا در دورهای مشابه، مطالعهای در باب روانشناسی پیشرفته داشته باشید. رشتهی روانشناسی مثل جورچینی است که از تکههای مختلف تشکیل شده و خوب است که دست کم درکی از این تکهها داشته باشیم تا تصویر را به شکل یک کل ببینیم. بعضی از این ایدههای ادراکی بیش از بقیه چالشبرانگیزند، اما در هر فصل مسائل جالب بسیاری برای دانشجویان وجود دارد.
این کتاب جزئیات تاریخی مناسب برای درسهای تخصصی روانشناسی را در برنمیگیرد. برخی جزئیات شخصی را برگزیدهام، اما فقط در جایی که برای دانشجویان مفید و جالب باشد. به اتفاقهای زندگی ویلیام جیمز اشاره میکنم تا نشان دهم حتی روانشناسان معروف هم میتوانند مشکلات سلامت روانی داشته باشند. به اخراج واتسون از دانشگاه به دلایل نه چندان جالب اشاره میکنم و صحبت در این باره برای دانشجویان جالب میشود. خواهم گفت که وونت آدم خوبی بود، چون من آدمهای خوب را دوست دارم. به نژادپرستی در روانشناسی اشاره میکنم، چون گرایش به دست بردن در آن وجود دارد، اما این موضوع به بحث محیط- وراثت مربوط است. به جزئیات شخصی فقط در صورتی اشاره میکنم که به نظریه و تحقیقات فرد مربوط باشند یا به این دلیل که به نوعی بهجا و در خور تأمل هستند. برخی جزئیات تاریخی در کنار مسائل ادراکی دیده میشوند، اما این جزئیات تاریخی به کاملی تاریخنوشتههای واقعی روانشناسی نیستند. به محل تولد وونت اشاره نمیکنم، همینطور به گزارش عملکرد او در مدرسه؛ هرچند ممکن است به اندازهی بقیه مطالب جالب باشد.
هر کتابی علائق شخصی نویسندهاش را بازتاب میدهد. دکترای من نظری بود و مدرس جوانی بودم که در تشکیل انجمن بینالمللی روانشناسی نظری شرکت داشتم. اما بیشتر زندگی کاریام روانشناس سلامتی بودهام که با استفاده از نظریههای جدید یا استفادهی بهروز از نظریههای قدیمی تلاش کردهام مشکلات عملی را حل کنم. تدریس تاریخ روانشناسی علاقهی من را به این واحد درسی بیشتر و بیشتر کرد. ممکن است خوانندگان با روانشناسی کاربردی، کشش به نظریه و علاقه به جنبههای تاریخی عجیبتر در این کتاب همدلی پیدا کنند.
کتاب پیش رو با هدف خاصی نوشته شده است: اینکه نشان دهد چطور آن دسته از مسائل که امروزه به کار گرفته میشوند در طول تاریخ آکادمیک روانشناسی توسعه یافتهاند. امیدوارم این کتاب به مدرسهای دیگر در ارائهی درسهای جالب و الهامبخش کمک کند و دانشجویان بتوانند از درسی لذت ببرند که ممکن است در درک آنها از رشتهی منتخبشان، یعنی روانشناسی، تأثیر بگذارد.»
کتاب «تاریخ روانشناسی در ده پرسش» نوشته مایکل هایلند به ترجمه صبا راستگار در 364 صفحه به بهای 355 هزار تومان از سوی انتشارات پندار تابان روانه بازار نشر شده است.
نظر شما