به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، نشست علمی «کتاب و کتابخوانی در توسعۀ پژوهش» پنجشنبه در سالن جلسات سازمان بهزیستی اصفهان برگزار شد.
در ابتدای نشست، استاد دانشگاه اصفهان طی مقدمهای در خصوص خاستگاه کتاب و کتابخوانی در فرهنگ اسلامی و جایگاه آن در قرآن و نگاه معرفتی در اسلام بیان کرد: امروز برای بیشتر مردم کتاب موضوعی تفننی محسوب میشود؛ موضوعی که میتواند در سبد فرهنگی خانوادهها باشد و اگر هم نباشد، مشکلی پیش نمیآید. اگر راه مطالعه را در پیش گرفتیم، میتوانیم بهره ببریم؛ اما ممکن است در اصل زندگانی ما نقشی نداشته باشد. کتابخوانی به عنوان مسئلهای جدی و اساسی در نظر گرفته نمیشود.
سید علیاصغر میرباقریفرد ادامه داد: در مجموعه معارف دینی در باب علم و دانش که ثمره کتابخوانی است، میشنویم و آیات و روایات فراوانی در باب اهمیت علم بسیار در اختیارمان است و روشن میکند طلب علم از واجبات است.
قلم و نوشتن از آیات الهی است
او به آیات ابتدایی سوره قلم اشاره کرد و گفت: خداوند به قلم و نوشتن سوگند خورده. با تأمل در سوگندهای الهی در قرآن، درمییابیم آن چیزهایی که خدا به آنها قسم خورده، آیات الهی هستند که باید در آنها تفکر کرد تا به معرفتالنفس برسیم. وقتی سوگند الهی قلم و نوشتن را هم شامل میشود، نشان میدهد که قلم و نوشتن هم از آیات الهی است.
چهره ماندگار علوم انسانی در زمینه زبانشناسی و ادبیات اظهار کرد: تفاوت قلم و نوشتن با دیگر چیزهایی که خداوند به آنها قسم خورده، این است که آیات دیگر مظاهر عالم هستی هستند که به همه آفرینش تعلق دارد؛ اما قلم و نوشتن خاص انسان است. وقتی به قلم سوگند خورده میشود، یعنی به علم و دانشی که از قلم حاصل میشود قسم میخورند. نوشتن اسباب مضبوط کردن علم است. وقتی پای قلم و نوشتن در میان است، منظور علم و دانش است. طبق روایات بین موضوع قلم و نوشتن با دانش پیوندی اساسی وجود دارد.
میرباقریفرد در ادامه گفت: در سوره بقره یکی از زوایای داستان انسان در قرآن بیان شده است که درباره جانشینی انسان روی زمین است. خدا در پاسخ به اعتراض فرشتگان همه اسماً را به انسان آموخت و بعد انسان را به فرشتگان عرضه کرد. از آنچه در این داستان آمده، میتوانیم بفهمیم آن شاخصی که سبب شد انسان بر باقی موجودات عالم برتری یابد، این بود که او ظرفیت تعلیم و تعلم را دارد. انسان قادر است که در بالاترین سطح بیاموزد و بیاموزاند. میتوانیم میان سوگند به قلم و ویژگی مخصوص انسان با این داستان خلیفة الهی انسان پیوند برقرار کنیم.
رئیس انجمن ترویج زبان و ادب فارسی در نتیجهگیری این بحث اظهار کرد: از این بحث نتیجه میگیریم خاستگاه و منشأ علم خداوند است. علم به خدا تعلق دارد و هرکس به او نزدیکتر باشد، میتواند از این علم بیشتر استفاده کند. همچنین کمال فطری انسان تحقق نمییابد مگر اینکه در مسیر تعلیم و تعلم حرکت کند. بنابراین بحث کتاب و کتابخوانی که مفهوم دیگری از تعلیم و نشر یافتههای علمی و آموختن را از آنها تعبیر میکنیم، موضوعی ذاتی در خلقت آدمی است. آدمی به کمال نخواهد رسید مگر از مسیر کتاب و کتابخوانی. بنابراین نمیتوان تفننی به این موضوع نگریست و نگاه درست نیاز به فرهنگسازی دارد.
میرباقریفرد عنوان کرد: امروز در سیاستگذاریهای علمی کشور در موضوع پژوهش به نقش کتاب و کتابخوانی در توسعه پژوهش توجه میکنند. صحبت از پژوهش که به میان میآید، یعنی درباره بخشی از نهاد علم صحبت میکنیم. اگر در نهاد علم چند شاخه را در نظر بگیریم، پژوهش در کنار آموزش دو رکن مهم است. پس پیش از پژوهش باید به موضوع نهاد علم توجه شود.
او در خصوص رسالتها و اهداف نهاد علم گفت: در غرب بحث نهاد علم بیش از صد سال است که دنبال میشود و در باب نهاد علم دو هدف کلان تبیین شده است. یکی اینکه مرتباً باید بنیادهای دانشی و تخصصی ارتقا یابد. دوم اینکه یافتههای علمیشان برای رفع مشکلات جامعه به کار گرفته شود و علم را برای ارتقای سطح زندگی جامعهمحور کنند.
لزوم سیاستگذاری برای نهاد علم متناسب با فرهنگ اسلامی
این پژوهشگر با طرح این سوال که «اگر بخواهیم در نظام جمهوری اسلامی در باب نهاد علم سیاستگذاری کنیم، چه کنیم و آیا مشترکاتی با غرب داریم یا به کلی باید به آنها بیتوجه باشیم یا باید عیناً از آنها تقلید کنیم؟» ادامه داد: بعد از کارشناسیها و مطالعات عمیقی که صورت گرفته، باید برای نهاد علم متناسب با فرهنگ اسلامی سیاستگذاری کنیم.
میرباقریفرد پیشنهاداتی در این زمینه ارائه و بیان کرد: پیشنهاد میکنم برای نهاد علم در این نظام اسلامی سه هدف و رسالت مهم را در نظر بگیریم: یکی نوآوریها و ارائه یافتههای علمی در بالاترین سطح تخصصی. دوم اینکه باید از ترویج علم لاینفع پرهیز کنیم. علم باید با جامعه پیوند یابد و از حصار دانشگاه و حوزه خارج شود. در این رویکرد باید دانش عمومی در جامعه ترویج شود و درک علمی مردم ارتقا یابد.
برگزیده جایزه دکتر معین سومین رسالت برای نهاد علم را اینگونه توضیح داد: اگر این کار را نکنیم، به همان ورطهای فرو خواهیم رفت که غرب با پیشرفتهای علمیاش گرفتارش شده. امروز پیشرفتهای علمی غرب از جهت مادی چشمگیر بوده، اما ابزاری است برای تحقق اهدافی که در خدمت عالم مادی و جسمانی آنهاست. نهاد علم در غرب انسانمحور است؛ انسانی که این دنیای مادی و جسمانیاش را پرورش دهد. پس رسالت اصلی نهاد علم در یک نظام اسلامی باید برای رسیدن به تعالی انسان جهت داشته باشد.
وی افزود: اگر بخواهیم الگوی مناسب برای نهاد علم تعریف کنیم، این الگو باید سه رسالت بر عهده داشته باشد: پیشتازی در حوزههای تخصصی، در یافتههای علمی در خدمت جامعه، ترویج دانش عمومی میان همه مردم.
او در خصوص ارتباط میان نهاد علم و هفته کتاب اظهار کرد: نهاد علم برای رسیدن به رسالتهایش باید شعار هفته کتاب را دنبال کند. به معنای واقعی و متناسب با اقتضائات یک جامعه اسلامی که علماندزوی و علمآموزی در آن اصالت دارد، باید این شعار را با قوت دنبال کند.
هفته کتاب برای فرهنگسازی کافی نیست
سید علیاصغر میرباقریفرد خاطرنشان کرد: در باب دانش عمومی که نهاد علم در کشور باید آن را سیاستگذاری کند، این انتظار میرود که بتوانیم به شیوه مناسب همه آحاد جامعه را در پوشش یک نوع فرهنگسازی قرار دهیم و آنها متناسب با نیازهایشان و تواناییها و علاقههایشان به سمت کتاب و کتابخوانی حرکت کنند. امروز شعار میدهیم و مطرح میکنیم که کتابخوانی باید ترویج یابد.
او با بیان اینکه هفته کتاب را برای این فرهنگسازی تعریف کردهایم که پسندیده است؛ اما کافی نیست، عنوان کرد: از خودمان بپرسیم که آیا در حیطه نهاد علم تا کنون در حوزه شکلدهی و ترویج دانش عمومی کاری کردهایم؟ در حالی که وظایف ذاتی بعضی از نهادهای سیاستگذاری در حوزه علم کشور این است که به دانش عمومی توجه کنند.
میرباقریفرد در پایان گفت: باید از نهاد علم مطالبه کنیم همان طور که برای ترویج دانش تخصصی کار میکنند، در حوزه دانش عمومی هم بکوشند. باید مراکزی تعریف شوند که در پیوند دوسویه با مردم بحث ترویج فرهنگ کتابخوانی را ارائه کنند.
کتاب و کتابخوانی یکی از ارزشهای فراموششده در جامعه اسلامی
در ادامه، کتابشناس و نویسنده و عضو هیئتعلمی زبان و فرهنگستان فارسی بیان کرد: کتاب و کتابخوانی ریشه در فرهنگ دینی ما دارد. البته اگر نداشت هم ناچار بودیم کتاب بخوانیم؛ چون اکثر ما مسلمانیم و از لزوم عمل به اسلام سخن میگوییم، باید از این هم بگوییم که کتاب و کتابخوانی یکی از ارزشهای فراموششده در جامعه اسلامی است.
جویا جهانبخش با اشاره به اینکه هرچه درباره کتاب گفته میشود شعار است و اصلاً جدی نیست، بیان کرد: برگزاری چنین برنامههایی مثل هفته کتاب در سطح میماند و گرهگشا نیست. باید میراث و تاریخ اسلام را از بسیاری از منظرها بازخوانی کرد؛ از جمله آنچه به کتاب و کتابخوانی برمیگردد؛ البته اسلام فارغ از نگاه منبری رایج.
نویسنده کتاب «راهنمای تصحیح متون» اضافه کرد: مجموع آموزههایی را که در باب دانشاندوزی داریم و مجموع عملکرد پیشوایان دین در باب تشویق به آموختن، مقایسه کنید با برخی از چیزهایی که امروز در حد ارزشهای حداکثری تبلیغ میشود.
بسیاری از ما از کتاب و مطالعه میترسیم
جهانبخش افزود: اسلام میگوید مُرکب عالمان بر خون شهیدان برتری دارد؛ چون انسان مسلمان را میسازد و نمیگذارد جامعه اسلامی از درون پوک شود. امروز جهاد برای احیای ارزش کتاب یک جهاد دینی، بر هر مسلمان روشنبین لازم است.
این مصحح و پژوهشگر ادبیات فارسی با تاکید بر اینکه در مواجهه با کتاب بسیاری از تصورات باید اصلاح شود، عنوان کرد: در باب کتاب سطحی و شعاری حرف میزنیم و بسیاری از ما از کتاب و مطالعه میترسیم.
مدار حیات اسلامی بر کیفیت است، نه کمیت
وی افزود: خطر تهجر که همدوش کتاب نخواندن است، همواره جهان اسلام و جامعه ما را تهدید کرده است. با اوهامپروریها و برخی علمگستریهای توخالی و نمادین و کتابپراکنیهای مسموم، مثل نشر خاطرات جعلی مستر همفر، نمیشود جامعه را فرهیخته کرد. اگر میخواهم جوان شیعه وهابی نشود، با کتابی جعلی خاطرات مستر همفر نمیتوانم او را نجات دهم. باید او را با آگاهیهای راستین همراه کنم؛ ولو اینکه باور او کم باشد؛ ولی بگذاریم مستحکم باشد. این همان چیزی است که در اسلام مورد تاکید است. مدار حیات اسلامی، چه فردی چه اجتماعی، بر کیفیت است، نه کمیت.
او با اشاره به حدیثی از امام صادق (ع) اظهار کرد: امام ششم فرمودهاند: «کسی که در پی افراد وارد این دین شده باشد، افراد او را همان طور که وارد دین کردهاند از دین خارج میکنند، و هرکس با کتاب و سنت وارد دین شود، کوهها از جا میروند، پیش از اینکه او از جا برود.» این همان نگاه کیفی به دینداری و دینشناسی است. دینشناس آگاهانه با کتاب پیوند خورده است.
اولویت ترویج کتابخوانی بر ترویج خداباوری و اسلامباوری
جویا جهانبخش با تاکید بر اینکه گام برداشتن برای کتابخوان کردن مردم مساوی با خدمت به جهان اسلام است اضافه کرد: بنا بر این مقدمات، در اوضاع کنونی کشور و جهان اسلام، ترویج کتابخوانی حتی بر ترویج خداباوری و اسلامباوری اولویت دارد. یعنی هرکس میخواهد به جهان اسلام خدمت کند، سعی کند مردم را کتابخوان کند.
نویسنده کتاب «سه گفتار در غلوپژوهی» گفت: آموزشهای کشور در بهترین حالت کلید مطالعات را به ما میدهد و تازه با آن کلید باید فتح باب کرد. تلاش شخصی و باور اینکه وظیفه معلم نهایتاً هموار کردن راه و نشانهگذاری طریق است، ضروری است. خودمان باید از طریق کتاب و مسیر بیپایان خواندن سلوک کنیم. اینجا میبینیم توسعه این همه دانشگاه آزاد و غیرآزاد و حوزههای علمیه کارش رسیده است به این وضع فلاکتباری که میبینیم. کتابخوانی را کم جدی گرفتهایم.
ما سواد کتاب خواندن نداریم
این نویسنده درباره موانع بر سر راه کتاب توضیح داد: موانعی در کتابخوانی داریم و توصیه خواندن کتاب و خرید کتاب به این سادگی نیست. اولین مانع جدی ما در ایران این است که ما سواد کتاب خواندن نداریم. لازمه کتابخوانی داشتن سواد است و توهم بیشینه ما این است که از این سواد برخورداریم؛ در حالی که غالب اجتماع ما این سواد را ندارند. حاصل دستگاه آموزش و پرورش و حوزه و دانشگاه ما سواد تابلوخوانی یا سواد حرّافی است. اینها با سواد کتابخوانی متفاوت است. با سواد تابلوخوانی نمیتوان به کنه مطالب رسید. مشکل اول ما نبود سواد کتابخوانی است. اگر میخواهیم کشورمان رشد کند، سعی کنیم سواد کتابخوانی در کشور رشد کند. سواد کتابخوانی یعنی مهارت فهم هر متنی.
جهانبخش ادامه داد: مشکل دیگر به پدیدآورنده بازمیگردد. ما کتاب قابل خواندن خیلی کم داریم. تا لقمه مأکول نباشد، سفرهای گسترده نمیشود. بسیاری از کتابهای ما قابل خواندن نیست؛ چون دچار فقدان دو چیز است: یکی فقدان سواد کتابنویسی و دیگری فقدان همت کتابنویسی. نوشتن کتاب قابل خواندن هم نیاز به سواد دارد. نوشتن کتاب درست و انتشارش واقعاً زحمت دارد و با خوی زحمتگریزی ما ایرانیان سازگار نیست.
گرانی کتاب یک ادعاست
او با اشاره به اینکه کتاب خواندنی به ندرت به دست مردم میرسد، گفت: موانع دیگری هم هست که به نظر من بعضی از آنها توهمی است. گرانی کتاب بیشتر یک ادعاست. کتاب در ایران از عوام کشورهای فرنگی و عربی ارزانتر است. البته کیفیت آن هم کمتر است؛ نسبت به کشورهای دیگر کتابهای باکیفیت نداریم. کتاب در کنار قیمت پیتزا خیلی ارزان است. اینها تعطیل نمیشود؛ ولی کتاب تعطیل میشود. کتاب گران نیست؛ بلکه کتاب اولویت ما نیست. این یک مشکل فرهنگی است.
وی افزود: علت دیگر هم این است که کتاب مناسب حال افراد کم است. وقتی میشود انتظار داشت که مردم برای کتاب خرج کنند که کتاب را برای خودشان سودمند بدانند. اگر مردم سود و ارج کتاب را بدانند و اگر کتاب به حال مردم سودی ببخشد، برایش خرج میکنند. ولی این نیاز به تبلیغ و فرهنگآفرینی دارد. بهانه دیگر در جامعه ما این است که وقت برای کتابخوانی نداریم. زندگی همه ما اینقدر غرق گرفتاری است که آدمی وقت کمی برای کتابخوانی دارد. اما واقعش این است که حاصل اوقات ما در فراغتهایمان چیست؟ دنبال کردن اخبار بیاهمیت جهان.
او در خصوص وضعیت کتابخانهها و کتابفروشیهای اصفهان گفت: کتابخانهها به خصوص در اصفهان بسیار فقیرند که به جز مسائل مالی دو علت اصلی دارد. یکی مطالبه نکردن صحیح کتابخواهان و کتابخوانان، یکی هم فقر فکری و فرهنگی متصدیان عرصه فرهنگ. رونق کتابفروشی و کتابخانه به آمد و شد اهل علم است که این آمد و شد دیده نمیشود و یکی از دلایل رکود کتاب هم همین است.
او در پایان گفت: قناعت در علم و فراگیری نه در دید اهل دیانت واقعی پذیرفته است، نه در دید اهل دنیا. کسی که بر علم حریص نیست، اهل علم نیست. امام علی (ع) فرمودهاند: «دو گرسنهاند که سیریناپذیرند. یکی طالب علم، یکی طالب دنیا.» کسی که در طلب علم بیقرار نیست، به گواهی همین حدیث طالب علم راستین نیست.
نظر شما