شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۹
این کتاب نشان‌ می‌دهد چگونه می‌توان درباره فیلم‌ها فلسفه‌ورزی کرد

نقد کتاب سوره در نشست این هفته خود، کتاب «فیلم و فلسفه، جدی گرفتن فیلم‌ها» نوشته دنیل شاو و ترجمه دکتر مجید پروانه‌پور را مورد نقد و برسی قرار داد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ پنجمین نشست از سومین دوره سلسله نشست‌های سه‌شنبه‌های نقد کتاب دانشگاه سوره در روز سه‌شنبه بیست و یکم آذرماه ۱۴۰۲ به‌صورت حضوری و آنلاین در دانشکده هنر دانشگاه سوره برگزار شد. در این نشست کتاب «فیلم و فلسفه، جدی گرفتن فیلم‌ها» نوشته دنیل شاو و ترجمه دکتر مجید پروانه‌پور زیر ذره‌بین نقد قرار گرفت.

این نشست به دبیری دکتر امیررضا نوری‌پرتو، مدیر پژوهش دانشکده هنر دانشگاه سوره و با حضور دکتر رامتین شهبازی، پژوهشگر و معاون دانشکده هنر دانشگاه سوره به‌عنوان منتقد و نیز دکتر مجید پروانه‌پور عضو هیئت‌علمی پژوهشکده هنر به‌عنوان مترجم این کتاب، برگزار شد.

در ابتدای نشست، دکتر امیررضا نوری‌پرتو درباره کتاب توضیح داد: این کتاب اخیراً بسیار مشهور شده است چراکه رویکردی بینارشته‌ای دارد. وی پس از توضیح درباره سرفصل‌های کتاب اضافه کرد: بخش درآمد این کتاب حاوی اشارات بسیار خوبی به تاریخ سینما است که می‌تواند مفید باشد. ازآنجا که در این کتاب به فیلم‌های جدیدتر نیز اشاره‌شده است، می‌تواند گستره بیشتری از مخاطبان و پژوهشگران و علاقه‌مندان را در برگیرد؛ این کتاب خشک و سخت نبوده و به‌واسطه مثال‌ها و ارجاعاتش بسیار جذاب است.

دکتر مجید پروانه‌پور در آغاز سخنان خود، صحبت کردن درباره این کتاب را محال دانست و گفت: تعدد موضوعات این کتاب کار را برای صحبت کردن درباره آن دشوار می‌کند و به دست دادن عصاره و افشره‌ای از موضوعات این کتاب کاری دشوار است. من چند نکته درباره این کتاب که به نظرم نقطه تمایز آن با دیگر کتاب‌های شبیه خودش است را ذکر می‌کنم.

نکته اصلی درباره مطالعات فیلم و فلسفه این است که باید دانست همان‌طور که چنین مطالعاتی در ایران جدید است، در خارج از ایران هم همین‌طور است؛ در آمریکای شمالی و اروپا هم. مطالعات فلسفی درباره سینما در حدود چهار دهه است که به‌صورت جدی پی گرفته می‌شود. همچنین باید دانست که درباره سینمای ما کار فلسفی نشده و یا بسیار کم است پس این‌گونه بحث‌ها می‌تواند برای سینمای ایران نیز بسیار مفید باشد.

وی ادامه داد: در برخی بررسی‌های مرتبط با موضوعات فیلم و فلسفه، توضیح دادن و بسط دادن آثار سینمایی از آن‌ها ابزاری را می‌سازد تا نشان دهد یک فیلسوف چه می‎‌گفته است و گویی فیلم‌ها به‌عنوان یک ابزار دیده می‌شوند و تقلیل می‌یابند. دنیل شاو نویسنده این کتاب به این مسئله اشاره می‌کند و فیلم‌ها را از این حیث بررسی نمی‌کند چراکه افرادی که سینما را واقف به خود می‌دانند از درب مقابل این تفکر که سینما مثالی برای فلسفه و فهمیدن آن شود بیرون می‌آیند.

او توضیح داد: فیلم در این کتاب به‌عنوان یک امر درجه‌دو و ذیل فلسفه و برای تجلی آن دیده نمی‌شود. روی دیگر این کتاب، فیلم‌هایی هستند که خودشان ساختار و ذات فلسفی دارند و نسبت عناصرشان نسبتی فلسفی است که این خود دوشاخه می‌شود. در شاخه اول خود مدیوم محل تأمل فلسفی می‌شود که برخی این را نیز همان درجه‌دو شدن سینما می‌دانند اما در بخش دوم خود فیلم مشغول یک امر فلسفی است و مدیوم تمام آنچه گفته می‌شود نیست بلکه خود فیلم و چینش عناصر و روابط آن موضوعیت فلسفی پیدا می‌کند مانند فیلم طعم گیلاس اثر آقای کیارستمی.

او ادامه داد: یکی از ارزش‌های مهم این کتاب این است که به‌جای آن‌که به فیلم‌های شاخص گذشته و کتاب‌های مهم برود، به سراغ مقالات رفته است و توانسته پاسخی جزءبه‌جزء را بیان کند؛ به‌عنوان‌مثال، فهم فلسفی تغییر و بازی با زمان در فیلم مثل استفاده از اسلوموشن در این کتاب مطرح می‌شود.

دکتر رامتین شهبازی ناقد این نشست، در ابتدای سخنان خود از شاخص بودن این کتاب گفت: این کتاب به مقالات می‌پردازد و چون دنیل شاو خود استاد دانشگاه است، توانسته این کتاب را به‌خوبی هدایت کند. از کتاب دنیل شاو دو ترجمه موجود است که ترجمه پیشین از آقای قاسم مؤمنی بوده و در نشر شورآفرین به چاپ رسیده است و ترجمه دکتر پروانه‌پور ترجمه متأخر این کتاب است که در نشر بان به دبیری دکتر وحیدالله موسوی منتشر شده است.

وی ادامه داد: کتاب ساختار جالبی دارد. این کتاب یک کتاب حاضر و آماده نیست و اگر کسی بخواهد از صفر درباره فیلم و فلسفه بداند این کتاب برای ایشان مناسب نیست. نکته مثبت این کتاب در روش تحقیق آن است که دائماً در حال ارجاع است و از یک دانشنامه مرسوم دور می‌شود اما مقولاتی را مطرح می‌کند که گاهی ساده از کنار آن‌ها می‌گذرد و اینجا برای من سؤالی پیش می‌آید که چرا مطالب کتاب این‌قدر محدود مطرح می‌شود؟ این کتاب بحث‌های جدیدتر را جلوتر بیان می‌کند و بحث‌هایی چون فلسفه اخلاق که بیشتر درباره آن‌ها کار شده را به آخر می‌برد. در همین حین وقتی از فصول یک، دو و سه رد می‌شویم و به فصل چهارم می‌رسیم با یک انفجار اطلاعاتی روبه‌رو می‌شویم.

شهبازی درباره دسته‌بندی نوین این کتاب بیان کرد: جایی هست که مبحث هرمنوتیک را به مسئله توصیف در زمینه پژوهش فلسفی متصل می‌کند که درنهایت ما را به توصیف و نگاه ویتگن اِشتاینی می‌رساند؛ ساختن تمثیل و توصیف برای بیان آنچه بیان می‌شود که ما را از تبیین دور کرده و بیشتر به توصیف می‌رساند. این کتاب روی پدیدارشناسی نیز تأکید دارد؛ آیا فیلسوف به سینما می‌رود؟ آیا فیلسوف به سینما می‌رود تا از دریچه و با عینک خودش به فیلم بنگرد؟ و در مقابل آیا فیلم‌ها می‌فَلسَفَند؟ این بحث‌ها حتی در دپارتمان‌های ما در حوزه فلسفه هنر هم مطرح است.

این مدرس دانشگاه درباره فیلم‌هایی که درباره امری فلسفی هستند توضیح داد: من بارها گفته‌ام که حالا ما افرادی چون کوبریک، مالیک، هانکه و غیره را داریم که با فیلم‌شان گویی در حال نوشتن یک رساله هستند. وقتی به این‌چنین آثار نزدیک می‌شویم می‌بینیم که این آثار در حال بازتولید ایده‌ها و مفاهیم هستند. ابزار سینما تبدیل به رسانه‌ای برای تولید فلسفه و درواقع برای فلسفه‌ورزی می‌شود که به خاطر نزدیکی‌اش به زندگی عامه و روزمره، به جزئیات نزدیک می‌شود و مسائل روز بیشتر در آن‌ها دیده می‌شود. همه این‌ها به‌صورت نکته‌وار در این کتاب بیان می‌شوند و کتاب به نکات بسیار ریزی اشاره می‌کند. به همین علت نوع نگارش این کتاب بسیار قابل‌توجه است و تمرین و جست‌وجویی خوب در میان شیوه‌های جستارنویسی است.

دکتر شهبازی از دیدگاه فلسفه تطبیقی این کتاب گفت: این کتاب همچنین به فلسفه تطبیقی اشاره‌های خوبی دارد و اگر کسی بخواهد دراین‌باره بداند و کار کند این کتاب را به او معرفی خواهم کرد تا متوجه شود که چگونه در کنار هم قرار دادن ایده‌ها می‌تواند منجر به یک سنتز شود. این کتاب بدون آنکه ادعای آموزش داشته باشد، به ما مسیر و جهتی نشان می‌دهد تا بفهمیم چگونه می‌توان درباره فیلم‌ها فلسفه‌ورزی کرد.

در ادامه نشست، دکتر مجید پروانه‌پور به بیان نکاتی پرداخت: غالباً حس عمومی ما به‌عنوان علاقه‌مندان به سینما آن است که وقتی فیلم به پایان می‌رسد، موضوعیت فیلم برای ما تمام می‌شود اما این کتاب نشان می‌دهد که نوشتن درباره فیلم‌ها کار پیچیده‌ای است همچنین این کتاب نشان می‌دهد که جنبه‌های اجتماعی تا چه حد اهمیت دارد.

وی ادامه داد: ما معمولاً وقتی از استعاره صحبت می‌کنیم، یک قدرت تبیینی به ما می‌دهد که باعث می‌شود قدرت فهم ما بالا برود. باید این کتاب را در بستر جامعه زادگاهش نیز دید. آن جامعه تبیین محور است؛ به‌گونه‌ای که اگر نتواند تعریفی را از عشق و خشم و… به دست دهد، صحبت کردن درباره آن را بسیار دشوار می‌یابد. فیلسوف‌های آمریکایی ابتدا به دنبال تعریف و چیستی مسئله‌ای می‌روند و بعد درباره آن سخن می‌گویند.

دکتر پروانه‌پور درباره این‌که فیلم می‌تواند فلسفه‌ورزی کند یا نه بیان کرد: فیلم‌ها زمانی می‌توانند تَفَلسُف کنند که آزمایش ذهنی انجام دهند همان‌طور که افلاطون در غار بودن چند نفر را فرض می‌کند و این فرض کردن همان آزمایش ذهنی است.

در ادامه دکتر امیررضا نوری‌پرتو پرسید: فیلم‌هایی هستند که شاید از دید دانشجویان جدی گرفته نمی‌شوند و به‌عنوان فیلم ژانر (دارای مؤلفه‌های ژانر) یا فیلمی برآمده از جریان اصلی تلقی شوند و به قولی به نظر می‌آید که ارزش‌های سینمایی آن‌چنانی ندارند. خوانشی که امروز در بسیاری از محفل‌های آکادمیک رایج است که این‌چنین فیلم‌ها را برای بررسی و صحبت ارزشمند نمی‌دانند، آیا باید به ارزش‌ها و کیفیات سینمایی این فیلم‌ها نیز پرداخته شود؟

دکتر پروانه‌پور به این سؤال این‌چنین پاسخ داد: آن چیزی که مهم است در هر جامعه‌ای باید دید چه نگرشی حاکم است. مثلاً باید دانست که در فرانسه، بیشتر مسائلی چون آزادی بیان مطرح است اما در ایران و آمریکا فیلم‌ها به‌سرعت سویه سیاسی پیداکرده و به سمت خوانش‌های سیاسی می‌روند. جوانان امروزی فیلم‌هایی چون آواتار را می‌پسندند و اتفاقاً در این کتاب اشاره می‌شود که جدی گرفتن فیلم‌ها از جایی شروع شد که فیلسوف‌ها به نکاتی درون فیلم‌ها اشاره کردند که از جامعه سخن می‌گفت.

در ادامه نشست دکتر شهبازی به‌عنوان نکات پایانی از خود کتاب گفت: ترجمه کتاب یک‌زبان کاملاً دانشگاهی است و به نظر می‌رسد به مقصود برناردشاو نزدیک‌تر است چراکه شاو خودش یک شخصیت دانشگاهی است اما در آن‌یکی نسخه ترجمه‌شده این کتاب، ترجمه به‌نوعی عامه‌پسندتر است و به زبان محاوره نزدیک‌تر می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها