به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، خطر مرگ! به این مرداب نزدیک نشوید! پدر کیان که کارمند سازمان منابع طبیعی است برای انجام مأموریتی به روستایی در شمال کشور میرود و کیان با او همراه میشود. در همسایگی آنها دو خواهر میانسال به نام مهرزاد و مهران زندگی میکنند. سهیل، دوست تازه کیان به او هشدار میدهد که از این دو خواهر و مرداب بالای کوه پرهیز کند؛ اما رابطه صمیمانه کیان و مهرزاد باعث میشود تا او به دنبال سرنخی از چگونگی کشتهشدن پسر مهرزاد یعنی سام، باشد.
سام به خاطر نیش چند عنکبوت که دستکاری ژنتیکی شدهاند، مرده است. مهران، خواهر مهرزاد هم، کلکسیونر حشرات است. قاتل کیست؟ عنکبوتها؟ مهران؟ کیان راهی مرداب خطرناک عنکبوتها میشود تا پاسخ سؤالش را پیدا کند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
چمدان را از روی برگهای انگور برداشتم و بهزور تا نزدیک ساختمان آوردم. به نفسنفس افتاده بودم. گرمم شده بود. درِ ساختمان را باز کردیم و وارد شدیم. راهپله بدجوری بوی نَم میداد. دیوارها زرد بودند. بعضی جاها گچِ دیوار باد کرده بود. پیراهن بابا از شدت عرق به تنش چسبیده بود. حلقهی زیرپوشش را میتوانستم ببینم. حسش نبود چمدان را از پلهها بالا ببرم.
«بابا، من نمیتونم این رو بیارم.»
«از بس تنبل و نازپروردهای! بده ببینم. خودم مییارم.»
احتمالاً از این هوای دمدار مزخرف، از ترافیک سنگینی که پشت سر گذاشته بودیم کلافه شده بود ولی دلیل نمیشد که بخواهد سر من خالی کند.
کتاب نوجوان «مرداب عنکبوت» به قلم بتول پورشیخ در ۱۳۶ صفحه به بهای ۱۳۶ هزار تومان برای گروه سنی بالاتر از ۱۲ سال از سوی انتشارات پیدایش منتشر شده است.
نظر شما