سرویس، استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): باز هم پنجشنبه شده، مقابل شهر کتاب همهمهای است، با شور و شوق از پلهها بالا میروند، برخی تنها و برخی با والدین خود هستند، به طبقه سوم که میرسند از لابه لای قفسههای کتاب بعد از اینکه نیم نگاهی به کتابها انداختند، سر جایشان مینشینند.
تا مربی سر کلاس برسد، باهم اشعاری از شاهنامه را میخوانند، از فریدون و پریوش میگویند و با یک تپق کوچک، به یکباره باهم میخندند و این میشود دنیای شاهنامهخوانی و پنجشنبههایی که شاهنامهخوانی میکنند.
این دنیای کودکان و نوجوانان همدانی در کلاس پنجشنبه های شاهنامهخوانی است، با آمدن مربی دیگر از همهمهها کاسته شده و هر یک منتظر هستند تا داستان دیگری از شاهنامه را بخوانند، اینکه چرا برای آنها شاهنامه تا این حد جذابیت دارد، بماند اما با هر بار خوانش مربی، آنها همراهی میکنند و این بسیار جذاب است.
از هر شخصیتی که مربی حین خوانش به زبان میآورد، تحلیل میکنند و حتی گاهی پایان دیگری را برای داستان متصور میشوند که نشان از خلاقیت و عشق و شور شاهنامهخوانی بچهها دارد.
آری اینجا شهر کتاب است، شهری پر از کتاب و بچههایی که پنجشنبهها شعر و شاعری آنها گل میکند و شاهنامه را آغوشکشان راهی کلاس شاهنامه خوانی میشوند و اینجاست که فردوسی و داستانهای اساطیریاش میشود نقل محافل کودکانهشان.
در این میان من چنان محو شاهنانهخوانی کودکانه میشوم که یادم میرود برای چه کاری در جمع آنها نشستهام، با آخرین سوال طاها که میپرسد اجازه خانم نام پسر فریدون چه بود؟ و وقتی خانم معلم پاسخ میدهد، دوباره طاها میگوید باید چیز دیگری بود من خودم جلسه بعد نام او را انتخاب میکنم، در همین حین با خنده بچهها به خودم میآیم که چه زود پایان کلاس شده است.
پایان کلاس بچهها یکی یکی خداحافظی میکنند و نقاشیهایی که از داستان و روایتهای شنیدنی شاهنامه کشیدهاند را تحویل مربی میدهند و این نشان از عشق و شوری است که آنها از شاهنامهخوانی دارند.
همانطور که با خودم به پیوند نسل کودکان با شاهنامه و فردوسی و هویت ایرانی سر ذوق میآیم با خانم مربی همکلام میشوم.
عاطفه کلهری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در همدان میگوید: شاهنامه خوانی ماوشان از آذرماه امسال کار خود را شروع کرد و هدف از برگزاری این محفل شاهنامهخوانی برای بچهها آشنایی بچهها با شاهنامه است که خیلی مهم است.
وی با تاکید بر اینکه شاهنامهخوانی و در مجموع توجه به فرهنگ گذشته ایرانی در حال کمرنگ شدن آسا افزود: بسیاری از بچهها تاکنون داستانهای شاهنامه و روایتها را نشنیده و نمیدانند، بنابراین لازم که بدانند و روایت کنند.
این مربی شاهنامهخوانی عنوان کرد: هدف ما این است که بچهها داستان را بشنوند و با شخصیتپردازی که فردوسی داشته آشنا شوند به طوری که بتوانند شخصیتها را تحلیل کرده و خیر و شر آگاهی و خرد را از هم تشخیص دهند.
وی با بیان اینکه فهمیدن و درک تفاوت نور و روشنایی و خیر و شر بسیار مهم است عنوان کرد: بچهها قوه تحلیل خوبی دارند و این مهم است، همچنین اسطورهشناسی نمادها نیز مهم است زیرا هر سرزمین اسطوره و نماد خاص خود را دارد و در شاهنامه نیز فراوان است.
کلهری در خصوص علاقه بچهها به نقالی نیز تصریح کرد: برخی از بچهها هنوز با داستانهای شاهنامه آشنا نشده، وارد نقالی میشوند، شعرها را حفظ میکنند، از بدن استفاده میکنند و پیش میروند اما درست این است که اول داستانهای شاهنامه را شنیده و آشنا شوند، سپس به نقالی بپردازند.
وی با اشاره به اینکه بینش هم خیلی مهم است عنوان کرد: نتیجه و برداشتی که بچهها از داستانها دارند، میتواند از نقالی مهمتر باشد به طوری که بعدها میتوانند پژوهش کنند، وارد اسطوره شناسی و نمادشناسی شوند و شعر و داستان بگویند.
این مربی شاهنامهخوانی بیان کرد: بچههای کلاس شاهنامه بسیار علاقمند هستند، آنها خیلی خوب روخوانی میکنند و آنچه جالب است اینکه شخصیتها را تحلیل میکنند که امیدواریم ادامه یابد.
وی با بیان اینکه در این کلاس همزمان با داستانها، اسطوره و نمادی که به داستان مرتبط باشد نیز به بچهها گفته میشود افزود: آنها دائم سوال دارند و دائم از چراهای ذهن خود میپرسند و این بسیار برای درک بهتر داستان موثر است.
کلهری در پاسخ به اینکه چرا باید شاهنامه بخوانیم و شاهنامهخوانی چه تاثیری بر افکار و پویایی اذهان دارد گفت: شاهنامه هویت ملی و فرهنگ ایرانی ماست که یکی از ویژگیهای آن اسطوره است و درک خرد و آگاهی و نور و تاریکی است که در جهان هستی مهم است.
وی خاطرنشان کرد: بچههای امروز قدرت تحلیل بالایی دارند به طوری که در مواقعی نگرانی والدین این است که با شنیدن داستانهای جنگ و کشته شدن برخی شخصیتها که غمانگیز است بچهها دچار چالشهایی شوند.
این مربی افزود: با همه این تفاسیر ما به این رسیدهام که بچهها با قدرت تحلیل خود فهمیدهاند، این داستانها اسطوره و قصه است و تجربه نیز این را به ما نشان داد که جای نگرانی نیست.
نظر شما