به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، نویسنده «سین سوگ، عین عاشق» شامگاه یکشنبه در آیین رونمایی و نقد و بررسی این کتاب در کتابفروشی فرهنگان اظهار کرد: وقتی پدرم «حمیدرضا صدر» به سرطان مبتلا شد ابتدا تصورم این بود که بهبود مییابد و کتابهایی را مطالعه میکردم که راهکاری در راستای بهبودی سرطان بودند.
غزاله صدر با بیان اینکه با شیوع کرونا و نفوذ سرطان به مغز پدرم، متوجه شدم بیماری پدرم درمان نمیشود، افزود: به همین منظور به مطالعه کتابهایی در زمینه سوگ پرداختم.
نویسنده کتاب «سین سوگ، عین عاشق» گفت: در نخستین سالگرد درگذشت پدرم وقتی به ایران آمدیم به این فکر کردم کتابهایی که درباره سوگ مطالعه کردهام در کشور ما ترجمه ندارد و یا اینکه این کتابها برای ایرانیان نوشته نشده و شاید نسخه خوبی برای ایرانیان نباشد به همین دلیل تصمیم گرفتم با توجه به مطالعات و تجربیاتی که درباره سوگ داشتم، کتابی بنویسم.
صدر با بیان اینکه آنچه که افراد جامعه ما از سوگ شنیدهاند با واقعیت متفاوت است، تصریح کرد: گاهی ممکن است افراد، سخنانی را نسبت به فرد سوگوار بر زبان جاری کنند که موجب ناراحتی فرد عزادار شود.
فرزند زندهیاد حمیدرضا صدر، ادامه داد: کوچکانگاری سوگ، مسئلهای است که از سوی اطرافیان فرد سوگوار، اتفاق میافتد.
وی خاطرنشان کرد: این کتاب هم به کسانی که سوگوار هستند کمک میکند و هم میتواند راهنمایی برای کسانی باشد که هنوز هیچ سوگ و فقدانی را تجربه نکردهاند.
صدر درباره کتاب «از قیطریه تا اورنجکانتی» اظهار کرد: روزی که پدرم متوجه شد به بیماری سرطان مبتلاست تصمیم به نوشتن گرفت چون میدانست مرگ در کمین است اما در ژانویه ۲۰۲۰ وقتی بیماری به مغز رسیده بود کتاب را تمام کرد چون تصورش این بود که وقتش تمام شده است و بیم آن داشت که ذهنش دیگر کارایی نداشته باشد اگرچه یک سال و نیم پس از آن، درگذشت.
وی افزود: پس از فوت پدرم و به درخواست مادرم، فصل آخر کتاب «از قیطریه تا اورنجکانتی» را به رشته تحریر درآوردم تا خواننده بداند در آن مدت چه اتفاقاتی رخ داده است.
این نویسنده گفت: کسی که سوگوار است باید داستان سوگ خود را بارها تکرار و تعریف کند تا ذهن، این سوگ را بپذیرد اما این روند در خانواده سوگوار معکوس است و اطرافیان مانع میشوند که فرد سوگوار، سوگ خود را بر زبان آورد.
وی با اشاره به اینکه پدرم مرگاندیش بود و از دوران جوانی این مسائل را با دوستان و مادرم در میان میگذاشت، تصریح کرد: باید به افراد اجازه دهیم درباره مرگ سخن بگویند.
نویسنده کتاب «سین سوگ، عین عاشق» با بیان اینکه مرگاندیشی پدرم، باعث شد از مرگ فرار نکند و این مسئله در زندگیاش بسیار اثرگذار بود، ادامه داد: در نهایت، مرگ برای همه ما اتفاق میافتد اما مرگاندیشی در سبک زندگی ما و رفتار با دیگران تاثیرگذار است.
صدر خاطرنشان کرد: پدرم با همه مهربان بود و به نیکی از او یاد میکنند و این به خاطر فلسفه مرگاندیشیاش بود.
وی گفت: در کنار بیتوجهی به سوگ افراد، یکی از مسائلی که ممکن است آسیب دیگری بر خانواده سوگوار باشد تامین مخارج و یا درگیر شدن با تهیه لوازم برای عزاداری است و فرد عزادار به جای سوگواری باید به این فکر کند که چه غذایی تهیه کند، غذا بد نباشد و مواردی از این دست؛ در حالی که اطرافیان میتوانند این مسئولیتها و مخارج را بر عهده گیرند تا فرد سوگوار در ایام سوگواری، دغدغه پذیرایی از مهمان نداشته باشد.
باورهای نادرست از پذیرش سوگ
در ادامه این نشست یک رواندرمانگر اظهار کرد: این کتاب را به عنوان یک کتاب خودیاری به کسانی که درگیر سوگ هستند پیشنهاد میکنم مطالعه کنند.
راحله گلستانی با بیان اینکه در روانشناسی با واژهای به نام «سیلی واقعیت» مواجه هستیم، افزود: ممکن است اثر سیلی واقعیت تا مدتها با ما همراه باشد اما این سیلی درد دارد و ویژگی دیگر آن ناگهانی بودن است.
وی با اشاره به اینکه انسانها به طور غریزی، پس از این سیلی، میخواهند کاری کنند که حال بهتری داشته باشند، گفت: چرا که پس از این سیلی، یک شکاف در زندگی افراد ایجاد میشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه شکاف به وجود آمده منجر به هیجاناتی مانند غم، خشم و اضطراب میشود، تصریح کرد: این مسئله مطرح است که هر شرایط ناخوشایندی را باید از بین ببریم تا شکاف ناشی از سیلی واقعیت محو شود غافل از اینکه در بسیاری از موارد، مسئله تحت کنترل ما نیست و نمیتوانیم کاری انجام دهیم.
گلستانی با اشاره به اینکه باورهای نادرستی از «پذیرش» در سوگ وجود دارد، ادامه داد: پذیرش به این معناست که بتوانیم هیجانات پس از این شکاف را بپذیریم و از غم، خشم و اضطراب در شرایط سوگ، فرار نکرده و در کنار این غم، زندگی کنیم.
وی با بیان اینکه سوگ، تجربه هیجاناتی مانند غم، ماتم، مصیبت و خشم در مقابل هر فقدانی است، خاطرنشان کرد: سوگ، واکنش طبیعی است و سوگواری کمک میکند فرد، مصیبت را راحتتر از سر بگذراند و به آرامش برسد.
این رواندرمانگر اظهار کرد: سوگ فراز و نشیب بسیاری دارد و در خوشبینانهترین حالت، سوگ التیام مییابد اما درمان ندارد و این التیام با پذیرش سوگ اتفاق میافتد.
گلستانی گفت: نویسنده کتاب، ۲ سوگ مهاجرت و از دست دادن پدر را به شکل توام تجربه کرده است، وسعت سوگواری افراد متفاوت است و به واسطه دلداری اشتباه، افراد ماراتن بدبختی شکل میدهند در حالی که باید اجازه دهیم هر فرد با شیوه خود سوگواری کند.
نظر شما