به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، علی بلوکباشی، دکتری انسانشناسی اجتماعی از دانشگاه آکسفورد در یادداشتی نوشته است: مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب سی ساله شد. سی سال سختکوشی و کار پرتلاش و آرام و بی جنجال، و با حاصلی پربار و سودمند. به دوست دانشمند فرزانه ام جناب آقای دکتر اکبر ایرانی مدیریت مؤسسه که با حرکتی خردورزانه و مبتکرانه همراه گروهی از اندیشمندان و صاحبنظران برجستۀ ایران و یاری جمعی از همکاران جوان پرشور و صمیمی این راه ناهموار پر سنگلاخ را پیموده و امروز با قامتی بلند و پرآوازه بر فراز قلۀ دانش سربرافراخته اند، تبریک میگویم و از خداوند بزرگ پایداری و استمرار پیروزمندانۀ این نهاد علمی- مردمی را خواهانم. امید که نوادگان ما هم روزی با افتخار جشن سیصد سالگی مؤسسه را با شکوه و جلال برپا کنند.
در تاریخ فرهنگی سرزمین ما بجز بنیاد فرهنگ ایران به مدیریت استاد فرزانه شادروان دکتر پرویز ناتل خانلری، نادر بوده است نهاد یا مؤسسه ای مانند مؤسسۀ میراث مکتوب که در گذار سی سالۀ عمر کارنامهای چنین پربار و اثرگذار داشته باشد و بتواند در کنار فعالیت های فرهنگی- پژوهشی دیگر چند صد اثر از مکتوبات گذشتگان را از تاریکخانۀ تاریخ بیرون بکشد و درعرصۀ فرهنگ ایران امروز به جلوه درآورد. همچنین بتواند شمار بزرگی از دانشمندان و اصحاب قلم از هر مکتب و نحله ای، و از فرهنگ و پاره فرهنگ و قوم و زبانی را زیر سقف مهر و عطوفت گردهم آورد و از وجود پرثمر آنان در خلق آثار فرهنگی و تصحیح متون و احیای نسخ بازمانده از آثار مکتوب قدما خوشه چینی کند و به چاپ و نشر آنها بپردازد.
در گذشته انجمنهای ادبی پراکندهای در هر یک از شهرهای ایران بودند که هر ماه در روزی معیّن نشستی داشتند و جمعی از ادیبان و شاعران در این انجمن ها دور هم گرد میآمدند و اشعار و نوشتههای خود را میخواندند. در مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب هم نشستهای ماهانهای دارد، ولیکن نشستها و دورهمیهای آن به سبب جاذبۀ مسیحایی حضور و کلام و بیان بزرگان و پیشکسوتان فرهنگ ایران رنگ و بوی و بن مایۀ دیگری دارد.
نشست چهارشنبههای پایان هر ماه مؤسسه، میعادگاهی است برای شیفتگان اهل قلم و دوستداران زبان و فرهنگ ایران زمین که جملگی به ندای مهر آئین دکتر ایرانی لبیک میگویند و با شوق و شور به این میعادگاه گام می نهند و بر سر «خوان کرم» آن می نشینند و ساعاتی را در فضای معنوی آن به گفتگو و تبادل اندیشه و بیان رویدادهای تازه در عرصۀ تاریخ و دانش و فرهنگ، و سخنرانی دربارۀ شخصیت ها و یا موضوعات گوناگون می گذرانند.
مؤسسه میراث مکتوب در چاپ و نشر آثار فرهنگی از نوشتههای کهن به مثابه یک میانجی تیزاندیش دورنگر عمل کرده و در پیوند فرهنگی و ذهنی میان جامعِۀ دیروز و امروز ایران نقش مهمی ایفا کرده و همزمان همراه این کار ارزنده، خط آموزش علم و فن صحیح تحقیق، نسخه شناسی و تصحیح متون به ره جویان این وادی را با درایت پیش برده است، و این کاری است کارستان در این زمانه.
هدف از بنیان نهادن این مؤسسه همچنان که مدیر آن بیان می دارد «تشویق نخبگان و حمایت از سرمایه های علمی و ایجاد بنیاد نخبگان میراثی و انتشار آثار جوانان علاقه مند و کاشتن بذر عشق و شیدایی در دل دوستداران فضیلت و دانایی بوده» است. به دکتر ایرانی عزیز بگویم که در این هدف و کار سترگ و شایسته، مؤسسه کاملاً کامیاب و موفق بوده است و قدر و منزلت کار و کرامت صاحب کار با کلام و بیان، بیان کردنی و توصیف پذیر نیست. در زمانه ای که نهادهای فرهنگی- پژوهشی و دانشگاه های ایران در ریل دیگری بجز ریل خود حرکت می کنند و در سیاست بازی چنان مشغلۀ ذهنی دارند که کل علم و فرهنگ و پژوهش، و ادیب و دانشمند و اهل قلم را به فراموشی سپرده اند و با نگاهی بی اعتنا به این مقولات مینگرند، آن مؤسسه با همت جانانه و یاری جمع همراهان صمیم و صادق و فروتنش توانسته در احیا و حفظ سرمایۀ معنوی و ملی ایرانیان و حمایت از اصحاب قلم و دوستداران و شیفتگان فرهنگ ایران گامهای بلند و استواری بردارد و مشعل این راه را فروزان نگهدارد.
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب در میان مؤسسات فرهنگی- پژوهشی دیگر زمانه ما چون گوهری گرانبها میدرخشد و بدون گزافه پرتو فعالیت هایش عالم گیر شده است. شگفتا که هنوز در ایران این گوهر تابنده برای دولتمردان دست اندر کار امور فرهنگی آن چنان که باید و شاید چشم نواز نبوده تا با نگاهی دوستانه و حمایتگرانه به آن بنگرند و توجه مهرآمیزی به گردانندگان و فعالیتهای آن نشان دهند. گویا همین که می بینند در این میعادگاه انس و الفت گروهی از اندیشه ورزان به کارگرفته شدهاند و سر مشغولی دارند و کاری به کار آنها ندارند، بسیار هم شادمانند.
نکته پایانی که لازم است بگویم این است که مجموعۀ آثار کهن نشر یافته در این مؤسسه افزون بر اهمیتش در زمینۀ تاریخ و زبان و ادب و علوم و فنون، اهمیت بسیار فراوانی در پژوهش های فرهنگ شناسی و مردم شناسی تاریخی ایران دارد. انسان شناسان و مردم شناسانی که در تحقیقات مردمنگاری خود در فرهنگ های جوامع کنونی این سرزمین در جستجوی اسناد و مدارک برای یافتن هویت تاریخی پاره ای از عناصر سازندۀ رفتارها و نگرش های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم در اجتماعات مختلف هستند، مراجعه به این اسناد بسیار ره گشا خواهد بود. با استناد به این آثار و سندهای معتبر به دست آمده از مردم و اقوام فرهنگهای گوناگون می توان ریشه یا اصل برخی عناصر فرهنگ رفتاری و اندیشگی مردم امروز را در ساختارها و نظام های اجتماعی دریافت و به هویت تاریخی این عناصر فرهنگی دست یافت.
همچنان که میدانیم هویت فرهنگی، بُعد مهمی از ابعاد چندگانۀ هویت ملی ملتی را شکل می دهد، بنابر این برای دست یابی به هویت ملی مردم ایران، شناخت هویت فرهنگی گروههای قومی، زبانی و دینی مردم در دورههای تاریخی حیات اجتماعی آنها ضرورت تام دارد. این شناخت کمابیش از راه بررسی و تحلیل دادههای این اسناد تاریخی که نشان دهندۀ تنوع فرهنگ های قومی و نمایانگر چگونگی خط تداوم فرهنگی میان نسلها از گذشتۀ دور تا به امروز است، میسر خواهد بود. این چنین دستاوردهای فرهنگی است که ما را در استوار ساختن پایه های ستون هویت فرهنگی و حفظ و تحکیم هویت ملی رهنمود خواهد کرد.
نظر شما