به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «بازآفرینی متون کهن برای نوجوانان» با حضور محمد عزیزی، مدیر انتشارات روزگار، هادی خورشاهیان، دبیر کارگروه شورای پاسداشت زبان فارسی و حامد صلاحی، دبیر نشست دوشنبه (۲۱ اسفندماه) در سالن سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
هادی خورشاهیان در این نشست درباره عملکرد شورای پاسداشت زبان فارسی گفت: یکی از کارهای ما در شورای پاسداشت زبان فارسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمک به گسترش زبان فارسی است؛ به این مفهوم که باید نسبتبه زبان شناختی پیدا کنیم و این شناخت باعث میشود زبان را حفظ کنیم و بعد گسترش دهیم. یکی از راههای گسترش زبان فارسی، آشنایی با ادبیات کلاسیک است.
نظامی پنج قله رفیع دارد که در حفظ زبان فارسی باید از آنها استفاده کنیم
او درباره سابقه محمد عزیزی اینگونه گفت: عزیزی بیش از نیم قرن است که در حوزه ادبیات و زبان فارسی فعالیت کرده و همچنین در تمامی مقاطع تحصیلی، تدریس انجام داده است؛ یعنی کامل مخاطب را میشناسد. آثار او از قبل از انقلاب چاپ شده است. با توجه به فعالیتی که در حوزه نشر دارد، هم با مخاطب ارتباط دارد و هم با مؤلف. آثار محمد عزیزی مورد توجه بوده است. از این جهت مخاطب را بهخوبی میشناسد.
دبیر کارگروه شورای پاسداشت زبان فارسی درباره نظامی و آثار او صحبت کرد و افزود: نظامی برای شخص خودِ من یک قله جداگانه است؛ او پنج اثر دارد که درواقع پنج گنج است و نمیتوانیم هیچکدام را از آن یکی کمتر بدانیم. در اصل نظامی پنج قله رفیع دارد که در حفظ زبان فارسی باید از آنها استفاده کنیم. یکی از این بهترین راهها این است که ما باید آثار کلاسیک را بخوانیم. متأسفانه ما در دانشگاهها خلاصه آنها را میخوانیم. در حال حاضر میخواهیم فرصتی را به وجود بیاوریم که این آثار خوانده شوند. از آثار نظامی بازنویسیهای زیادی در حوزه کودک و نوجوان شکل گرفته است؛ ولی کارها به شکلی نبوده که بچهها به سراغ مطالعه خودِ کتاب نظامی بروند.
در صنعت سینمای جهان، بخشی از کارها اقتباس از ادبیات کلاسیک است
او درباره اهمیت بازنویسی آثار کلاسیک گفت: یکی از دلایلی که ما به سمت بازنویسی آثار کلاسیک نمیرویم، سختی آن است و دوم اینکه زیبایی و اهمیت این آثار را به گوش ما نرساندند. خیلی از ضربالمثلهایی که به کار میبریم، بدون اینکه بدانیم برای گلستان است؛ اگر بدانیم این ضربالمثلها برای گلستان است مسلماً به سراغ آن میرویم. بازنویسی از این جهت اهمیت دارد که باید پلی باشد که ما به سمت اصل اثر برویم و دوم اینکه آن کتاب ظرفیت این را دارد که در قالب یک گونه دیگر هم عرضه شود مثلاً به صورت نمایش ارائه شود.
خورشاهیان ادامه داد: همه عناصر داستانی که امروزه درباره آن صحبت میکنیم به بهترین شکل در آثار نظامی وجود دارد. نمیخواهم آثار کلاسیک ایرانی را با آثار کلاسیک اروپایی مقایسه کنم؛ اما ظرفیتی در نظامی وجود دارد که میتوانیم درباره او زیاد صحبت کنیم. بخش دیگر اهمیت بازنویسی در این است که ما میتوانیم از این آثار ایده بگیریم. در صنعت سینمای جهان، بخشی از کارها مربوط به ادبیات اقتباسی است. نظامی این ظرفیت را دارد که هم کودک و نوجوان و هم جوان را با او آشنا کنیم. بعضیوقتها با بازآفرینی اشتباه، کار را خراب میکنیم و به جای اینکه مخاطب را علاقهمند کنیم، او را زده میکنیم.
یک بخش بازنویسی شناخت اثر است و بخش دیگر ارائه آن به صورت امروزی
خورشاهیان درباره فهم کامل آثار کهن در هنگام بازنویسی گفت: حتی زمانی که میخواهیم کتابی را ترجمه کنیم، تا کامل آن را نخوانیم نمیتوانیم عنوان کتاب را بفهمیم. هنگام بازنویسی هم باید یکبار داستان را بخوانیم که بفهمیم اصل داستان چیست و یکبار دیگر داستان را بخوانیم تا لحن نویسنده را بفهمیم. یک بخش بازنویسی شناخت اثر است و بخش دیگر استفاده از آن آثار و ارائه آن به صورت امروزی است. در بازنویسی تا حکمت کار را نفهمیم نمیتوانیم متن را بازنویسی کنیم. باید در بعضی از مواقع درکی از متن داشته باشیم تا بتوانیم چیزی به متن اضافه کنیم.
توجه به ادبیات کلاسیک باید بدون تردید یکی از برنامههای ما در آموزش و پرورش باشد
محمد عزیزی درباره اینکه زبان در معرض خطر است یا نه؟ گفت: وقتی که یک غزل امروزی را از زبان یک جوان ۲۵ ساله میخوانم، حیرت میکنم که چقدر در ساختار این غزل و در همه سطوح، خلاقیتهایی را که یک شعر لازم دارد، انتقال میدهد و شاعر چقدر خلاقیت دارد؛ پس خیلی جای نگرانی نیست که بگوییم زبان به خطر افتاده و کارکرد خودش را از دست داده است. البته این نگرانی در سراسر دنیا درخور ستایش است. زبان کار خودش را انجام میدهد همراه با تغییرات مختلف.
او درباره تغییرات در زبان فارسی صحبت کرد: اینقدر تغییر و دگردیسی به صورت سیال و طبیعی در زبان به وجود میآید که لازم است پنج سال بعد از مترجم یک اثر بخواهیم دوباره متن خودش را ترجمه کند؛ چون در این پنج سال زبان تغییر کرده است. ما با این کار نمیخواهیم کار عبث انجام دهیم. توجه به ادبیات کلاسیک باید بدون تردید یکی از برنامههای ما در آموزش و پرورش باشد. بازنویسی آثار کهن برای این بوده که بگویند به ضرورت زمانه بایستی پاسخ مناسب دهیم. باید بدانیم آثار چگونه بازنویسی شود تا هم بچهها با آثار کلاسیک آشنا شوند و هم صدمهای به آثار وارد نشود؛ یعنی نباید حاشیهها را پررنگ کنیم که اصل فراموش شود.
نظامی در بین پنج شاعر درجه یک ایران قرار گرفته است
مدیر انتشارات روزگار درباره نحوه داستانپردازی و داستانسرایی نظامی گفت: نظامی در بین پنج شاعر درجه یک ایران قرار گرفته است. این نشاندهنده این است که نظامی جزو قلههاست. ما پنج قله جهانی داریم که یکی از آنها نظامی است. در آثار نظامی ناز و خیالهایی وجود دارد که انسان حیران میآمد. نظامی شاعری است که به مسائل دینی مقید است. داستانپردازی و ظرافت داستانسرایی نظامی در بین بقیه یگانه و ویژه خودش است. نظامی در «هفت پیکر»، هفت داستان بلند میگوید که به هم وابسته هستند. ما به فردوسی و نظامی میگوییم حکیم.
بعضی از بازنویسیها کار را خراب میکنند
عزیزی در پایان برنامه، درباره تسلط به موضوع آثار برای بازنویسی گفت: بعضی از بازنویسیها کار را خراب میکنند؛ کسی که میخواهد اثری را بازنویسی کند باید آن را درست خوانده باشد و به موضوعی که مطرح میکند، مسلط باشد. ابزار بازنویسی در بین نویسندگان مختلف، متفاوت است. هرکسی تحتتأثیر آنچه که از متن اصلی متوجه میشود و براساس تواناییهای خودش بازنویسی میکند. تدوین افراد متفاوت است که ایرادی هم ندارد؛ اما به قول مولانا «چون سروکار تو با کودک فتاد / پس زبان کودکی باید نشاند.» یعنی باید مخاطب را بشناسیم و طبق سلیقه و باب میل بچهها بنویسیم؛ یکی از مشکلات ما این است که بدون شناخت مخاطب مینویسیم. تردیدی در این نیست که نظامی یک گنجینه پایانناپذیر از ادبیات خلق کرده است.
نظر شما