نصرتالله محمودزاده پژوهشگر و مولف، درباره کتاب در دست پژوهش خود به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: اثری که درباره آن تحقیق و پژوهش میکنم فعلاً نامش «مغز متفکر مهندسی جنگ» درباره طراح پل خیبر و بدر، مهندس بهروز پورشریفی است که چگونه در دل بحرانهای جنگ راهحلهای مهندسی درمیآورد و دنیای جدیدی را باز میکرد.
او افزود: بهروز پورشریفی از دوستان ما در جهادسازندگی بود و در جنگ در عرصه مهندسی نقش خاصی را ایفا کرد. درباره او یکی دو اثر نوشته شد، هر چند به نظرم درباره یک شخص دهها اثر میتوان نوشت که در هر اثر به یک بعد یا بخشی از زندگی آن فرد پرداخت. درباره مهندس پورشریفی آثاری که به چاپ درآمده، نتوانسته همه ابعاد شخصیت و رویکرد او را بازتاب دهد.
این پژوهشگر عنوان کرد: پورشریفی برای جامعه ما چندان شناخته نیست و گمنام است و در حالی که با برادران باکری دوست و همرزم بود و در صحنه بدر و خیبر ایدههایی ارائه داد و دو پل برای تصریح و تسهیل این عملیاتها طراحی کرد. کاری که او انجام داد، همه را متعجب کرد و توانست نقش مهمی در این دو عملیات ایفا کند.
نصرتالله محمودزاده گفت: برای تحقیق و پژوهش درباره مهندس پورشریفی چند تیم تشکیل دادم تا بتوانم خاطرات، اسناد و مدارک درباره برهههای مختلف زندگی و حضورش در جنگ را به دست بیاورم، همچنین گروهی در یکی از شبکههای اجتماعی تشکیل دادم تا افرادی که درباره او اطلاعات یا خاطراتی دارند، حرفهایشان را درباره او بگویند.
درباره مهندس پورشریفی
در اواخر تابستان سال ۱۳۶۲ با دعوت فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تعدادی از مهندسان جنگ جهاد سازندگی به منطقه عملیاتی جنوب اعزام و در قرارگاه لشکر ۷۷ خراسان، با فرماندگان نیروی زمینی جلسهای تشکیل دادند. فرمانده نیروی زمینی پس از مقدمه چنین برای عبور از اروندرود، درخواست ساخت پلی را کرد که بتواند گذر ۶ تن بار را از روی رودخانه ممکن نماید.
حاج بهروز پورشریفی، بارها چنین پیشنهاداتی را شنیده بود، ولی این بار پیشنهاد یک ویژگی غیرمعمولی داشت و آن این بود که معمولاً به هنگام پیشنهاد ساخت چنین پلی، فقط مشخصات مورد نیاز ارائه می شد و برای حفظ اطلاعات از خطر لو رفتن، هیچگاه محل استفاده از طرح بیان نمیگردید. اینکه فرمانده نیروی زمینی وقت، برای عبور از اروند، پیشنهادی مطرح میکرد، خود نشانه این بود که اروندی در کار نیست. مهندس پورشریفی با توجه به شرایط موجود جنگ، طرحش را بر مبنای حدسی که زده بود تهیه نمود.
جهادگران پس از دریافت ماموریت جهت مشاوره و تحقیق به تهران بازگشتند و پس از چند جلسه تبادل نظر و مشورت درباره پل های شناور، چند قطعه آزمایشی از پل خواسته شده را جهت استفاده در آب جاری طراحی کردند. البته این پلها، با پلی که در خیبر مورد استفاده قرار گرفت کاملاً متفاوت بود. پل خیبر برای استفاده در آبهای راکد تهیه شده بود و ویژگیهای مخصوص خود را داشت.
حاج بهروز در تمام این جلسه ها شرکت میکرد. ولی اغلب ضمن اینکه متوجه نظرهای دوستانش بود، در سکوتی راز آمیز، این دیدگاهها را درهم میآمیخت و با افکار خود کامل میکرد. بالاخره او هم نظرش را گفت و طرحش را ارائه کرد.
نظر شما