به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «میاندار؛ خاطرات شفاهی حسن عبداللهزاده فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس» و فرمانده عملیات قرارگاه شرق سوریه به چاپ سوم رسید.
کتاب از خاطرات کودکی حسن عبداللهزاده شروع میشود، خاطراتی شیرین و همراه با رگههایی طنز از شیطنتهای راوی که لبخند بر لب خواننده مینشاند، روایتهایی جذاب و خوشخوان که خواننده را با زندگی حسن عبدااللهزاده همراه میکند و شخصیت او را به خواننده میشناساند. شخصیتی که در کنار حسن خلق، شوخ طبعی و طنازی و شیطنت یا به قول خودش شرارت، جسارت و شجاعت و عشق به امام حسین را در آن میبینیم. عشق به امام حسین علیهالسلام در جای جای خاطرات این شهید ملموس است، تا جایی که عمده توصیه این شهید در وصیتنامهاش به فرزندش این است که: «تمام زندگیت را غرق در محبت امام حسین (ع) کن تا آبرویی در دنیا و آخرت داشته باشی.» یکی از ویژگیهای کتاب میاندار این است که نویسنده در نگارش این کتاب به ادبیات خود شهید وفادار بوده و این بر جذابیت اثر افزوده است.
شهید حسن عبداللهزاده با نام جهادی حمزه، سال ۱۳۶۵ به دنیا آمد و در خرداد ۱۴۰۰ در آخرین اعزامش به سوریه به شهادت رسید. از او سه فرزند به یادگار مانده است.
کتاب میاندار توسط مسعود امیرخانی به نگارش درآمده و مصاحبههای دقیق این کتاب توسط علی رستمی انجام شده است. میاندار را انتشارات خط مقدم در ۳۶۹ صفحه منتشر کرده است.
بخشی از کتاب:
«آقای.... روبهرویم ایستاد و گفت: «مبصر میزنی؟ شاخ شدهای تولهسگ؟! ببین بچه مردم را چه کار کردهای!» داشتم توضیح میدادم که من کاری نکردم و الکی برای من داستان درست کرده و بچهها همه میدانند، که آقا دستش را برد بالا و ول کرد سمت صورت من. تا دستش را پایین آورد من نشستم روی زمین. دستی که با آن قدرت از بالا میآمد پایین، با جا خالی من خورد توی صورت سجاد. سجاد روی هوا بلند شد و با بغل سر خورد لبه میز و با کله آمد زمین جلوی من. من نشسته بودم و صحنه را میدیدم. همینطور که نشسته بودم قاهقاه خندهام گرفت. افتادم زمین…
نظر شما