به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «آتش فتنه»؛ روایت آتش زدن مسجد لولاگر به روایت شاهدان عینی به قلم زهره یزدانپناه و از سوی انتشارات راهیار چاپ و راهی بازار نشر شد.
غروب شنبه، سیام خرداد ۱۳۸۸، یعنی یک هفته پس از انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری و درست یک روز پس از بیانات مقام معظم رهبری در خطبههای نمازجمعه تهران؛ دوباره چندین منطقه از تهران به آشوب کشیده میشود. میدان هفت تیر، میدان ولیعصر (ع)، امیرآباد، میدان انقلاب، خیابان آزادی، میدان جمهوری اسلامی، بزرگراه نوّاب و… ازجمله این مناطق بودند.
همزمان با آشوبها در مناطق مختلف تهران، جمعی از آشوبگران از میدان انقلاب و خیابان آزادی به میدان جمهوری اسلامی و سپس خیابان نوّابآذربایجان سرازیر میشوند. دسته دیگری از آنها نیز از خیابان آزادی، پایینتر از سازمان حج و زیارت، از طریق یکی از کوچههای ضلع جنوبی خیابان، به خیابان آذربایجانقصرالدشت وارد میشوند. آنان پس از شکستن شیشههای مسجد امام علی (ع)، وقتی موفق به تصرّف این مسجد نمیشوند، از خیابان آذربایجان با طی مسیر دو چهارراه تا نزدیک متروی نوّاب پیش میروند. سرانجام به تجمّعکنندگان آنجا که عدۀ زیادی از آنها از متروی نوّاب آمده بودند و سیاهیلشکر بهشمار میرفتند، میپیوندند. درگیریها دوباره آغاز میشود.
غروب همان روز، همزمان با کشتهشدن ندا آقاسلطان در خیابان امیرآباد تهران، تجمّعکنندگان، جلوی مسجد لولاگر ابتدا با پرتاب سنگ و شکستن شیشههای مسجد، سعی میکنند آن را محاصره کنند که منجر به حوادث دیگری از جمله به آتش کشیده شدن مسجد لولاگر میشود. مسجدی با ساختمانی دو طبقه که یک در آن از سمت شبستان مسجد، به خیابان نوّاب و در دیگر آن از سمت حیاط مسجد، به خیابان آذربایجان، نبش متروی نوّاب باز میشود. علاوه بر مسجد و اموال عمومی اطراف آن، تعدادی از مغازهها و محل کار کسبههای خیابان آذربایجان، از جمله تولیدی لباس و آموزشگاه رانندگی، در طبقه بالای ضلع جنوبی حیاط مسجد _ واقع درخیابان آذربایجان _ قرار داشت که از هجوم و آتش فتنه آن روز، در اَمان نماندند...
بنابرین گزارش مسجد لولاگر، در قضایای فتنه خرداد سال ۱۳۸۸، محاصره و سپس به آن حمله شد. درنهایت نیز آشوبگران، مسجد را به آتش کشیدند. در سال ۱۳۹۴، موضوع این واقعه با پیشنهاد نگارنده و ارائه طرح آن، الهامبخش ساخت فیلم مستندی با نام «میم، مثل مسجد؛ آ، مثل آتش» توسط نگارنده شد. اینک در راستای ثبت تاریخ شفاهی و مستندنگاری که تولیداتش مخاطبان خاص خود را دارد، حاصل آن پژوهش بهصورت کتاب ارائه میشود تا علاوه بر ثبت اسناد مصاحبهها مانند صوت، تصاویر و مشخصات کامل راویها برای حفظ در آرشیو، روایتهای آنان نیز، سندی تاریخی بهطور مکتوب در صفحات تاریخ پُرفرازونشیب انقلاب اسلامی ایران ثبت شود.
کتاب «آتشِ فتنه»، روایت برخی شاهدان عینیِ قضیۀ به آتش کشیده شدن مسجد لولاگر در ۳۰ خرداد سال ۸۸ است که به صورت پژوهش میدانی و مبتنی بر مصاحبۀ حضوری انجام شده است. در این اثر با چینش روایتها به ترتیب توالی زمانِ وقوع اتفاقات و از دو منظرِ بیرون مسجد و داخل مسجد به روایت حوادثی پرداخته شده که فقط یکی از قطعات جریان فتنۀ سال ۸۸ بوده است. راویان کتاب که در مورد برخیشان، اسامی دوم و غیرشناسنامهای آنها استفاده شده، علاوه بر نمازگزارها و افراد فعال در بسیج مسجد، کسبه و مردم عادی به عنوان شاهدان عینی ماجرا بودند که مصاحبهها و سایر اسناد آن موجود است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «من از پشتبام مسجد، خواهرزادهام را بلند کردم. آویزانش کردم و انداختمش توی خانۀ آقای موسوی، امامجماعت مسجد. ترسیده بودم. حداقل دوسه متر فاصله بود اما انداختمش. گفتم دست و پایش بشکند بهتر از این است که خداینکرده اتفاق دیگری برایش بیفتد...
با خودم فکر میکردم کسی که مسجد را آتش میزند، آدم بیغیرت و بیوجدانی است و تعصب ندارد. حالا اگر بیایند داخل، پس به کسی رحم نمیکنند. اینها هم ناموس من هستند. خواهرزادههایم را از دیوار پشتی انداختم پایین توی خانۀ امامجماعت و از دیوار آمدم پایین. دیدم که دامادمان دارد با کف دستش آتشها را خاموش میکند. گفتم بیا بیرون. گفت نه، خانۀ خداست، باید آتش را خاموش کنم. با دست خاموش میکرد.»
کتاب «آتش فتنه» با تحقیق و تدوین زهره یزدانپناه، در ۱۰۴ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۶۰ هزار تومان توسط انتشارات راهیار منتشر شده است.
نظر شما