به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پوریا گلمحمدی در نشست «جامعهشناسی شعر شاملو» که هفته گذشته به همت گروه جامعهشناسی ادبیات انجمن جامعهشناسی ایران و کارگروه هنر و توسعه اندیشگاه طرح هزاره برگزار شد، عنوان کرد: بدون شک دلایل زیادی هستند که به شاعر یا نویسنده در رسیدن به هدفشان کمک می کنند. اینها گاهی از دید جامعه و مخاطبان دور می ماند. مثلاً بیشتر شاعران و نویسندگان بزرگ یک دور در مطبوعات فعالیت داشته و این دوره تاثیر خوبی در شاعری و نویسندگی آنها داشته است. موفقیت شاملو نیز دلایلیچ متعددی دارد که فعالیت او در مطبوعات بسیار مهم است.
وی افزود: فعالیت روزنامهنگاری و مطبوعات از نکات مهم در شعر شاملو است. قدرت و سرعت پیدا کردن کلمات برای یک روزنامهنگار بیشتر از بقیه است. از آنجا که روزنامه نگار مدام باید گزارش و یادداشت و خبر تهیه کند، به نوعی مدام در حال تمرین نوشتن است. این تمرین و تکرار سرعت و قدرت پیدا کردن کلمات و بهکارگیری آن را افزایش میدهد.
این شاعر با بیان اینکه خبرنگاری جرئت و جسارت به کار گیری کلمات و نوشتن و سرودن را در فرد بالا می برد، گفت: از آنجا که خبرنگار مدام فکر و اندیشهاش را مینویسد خط میزند و دوباره مینویسد جرئت نوشتن و رفع اشکال او و بازنویسیاش زیادتر است. شاملو اولین مجموعه خود با عنوان «آهنگهای فراموش شده» را اشتباه خود میداند و دیگر منتشرش نمیکند.
وی تاکید کرد: خبرنگاری مشاهده و دیدن نگاه کردن به فرد یاد میدهد. خبرنگار مدام مشاهدات خود را به صورت توصیفی گزارش میکند، یا شنیدهها را جمله بندی میکند و با احساسات خود را با ادبیات بیان می کند. اینها همگی مقدمهای هستند که توانایی شاعر شدن و نویسنده شدن را بالا میبرد. به شکلی اینها بخشی از پی و زیربنای شاعری و نویسندگی است. شاملو سالها در منطقه ترکمن صحرا میزیست و شعر «از زخم قلب آبایی» سال ۱۳۳۰ در ترکمچن صحرا سروده میشود که شعری متاثر از فضای اجتماعی آن منطقه و دوران است و مشاهدات خود را به شعر و به شکلی زیبا بیان میکند.
«دخترانِ دشت!
دخترانِ انتظار!
دخترانِ امیدِ تنگ
در دشتِ بیکران،
و آرزوهای بیکران
در خُلقهای تنگ!
دخترانِ خیالِ آلاچیقِ نو
در آلاچیقهایی که صد سال!
از زرهِ جامهتان اگر بشکوفید
بادِ دیوانه
یالِ بلندِ اسبِ تمنا را
آشفته کرد خواهد»
این شاعر با بیان اینکه شاملو نگاهی تیز بین دارد، خوب میبیند و خوب به تصویر میکشد، گفت: شاعر چیزهایی را میبیند که دیگران هم میبینند اما دقت نمیکنند «سلاخی میگریست / به قناری کوچکی دل بسته بود» شاملو پژوهشگر است. این باعث عمق پیدا کردن ذهن و افکار شاملو شده است. او مدام می خواند و به اطلاعاتش می افزاید. حرف زدن یک چیز است اما داشتن حرف برای زدن چیز دیگری است. شعر خوب شعری است که حرفی برای گفتن دارد و آن حرف بدون داشتن مطالعه و پژوهش و تفکر به دست نمیآید. شاملو پژوهشگری است که مدام فکر میکند و اندیشهها و مشاهدات خودش را به خوبی به شعر تبدیل میکند. برای مثال «کتاب کوچه» فرهنگنامهای است به کوشش احمد شاملو و آیدا، همسرش، که دائرةالمعارف فرهنگ عامیانه مردم ایران است. این دانش فرهنگ عامیانه در شعرهای «بارون» و «پریا»، «قصه دختران ننه دریا» و بسیاری دیگر دیده میشود.
وی افزود: شاملو اهل مشارکت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. او نمیخواهد فقط شرکتکننده باشد و یا از جامعه فاصله نمیگیرد بلکه در دل جامعه زیست و با مشارکت میدانی کنشگری دارد. او فعال مطبوعاتی، فعال سیاسی و فعال فرهنگی و اجتماعی است. شاملو تنها علم ندارد، بلکه تجربه کنشکری میدانی و مشارکت در زمینهای که قلم میزند را هم دارد. شاملو آزاد اندیش است و طرفدار آزادی؛ آزادی را برای همه میخواهد. او قدر آزادی را میداند به همین دلیل تن به قید و بند از پیش تعیین شده برای نوشتن نمیدهد و این اندیشه آزادیخواهی به او کمک میکند که از سبک سنتی شعر رها شود و به شعر آزاد روی بیاورد و سبک شعری خودش را داشته باشد
«آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
همچون گلوگاه پرندهیی،
هیچکجا دیواری فروریخته بر جای نمیماند.»
نظر شما