سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فریبا حیدرپور: از دوران کودکی به نوشتن علاقهمند بود. قبل از اینکه وارد مدرسه شود به نویسندگی عشق میورزید. سیده فریبا حسینی احمد فداله همواره در کودکی دعایش این بود که ای کاش نوشتن را بیاموزد تا بتواند احساسش را با قلم بر روی کاغذ جاری کند. به گفتۀ او استعدادش در نوشتن موروثی نیست و با جان و دل به نوشتن علاقه دارد. حسینی که ۱۴ سال سن دارد و زیست بومش در شهرستان اندیمشک است به تازگی کتاب «هاوژین» را توسط انتشارات اریترین منتشر کرده است. دستمایه نوشتن این کتاب بهانهای شد تا گپ و گفت خبرنگار ایبنا با این نویسنده نوجوان از نظر مخاطبان بگذرد.
-عنوان کتاب «هاوژین» در نگاه اول برای مخاطب جذابیت زیادی دارد؟ در مورد اینکه چگونه به این نام رسیدید توضیح دهید؟
در هر داستان یا رمانی که مینویسم، اول اسمش را انتخاب میکنم اما کتاب هاوژین کتابی است که با تمام داستانها و رمانهایی که نوشتم فرق میکند. پس از نوشتن کتاب هر چهقدر فکر میکردم اسم کتاب را چه بگذارم تا مناسب کتاب باشد، اسم مناسبی پیدا نمیکردم. چون اسم کتاب تاثیر زیادی بر کتاب دارد. تا اینکه با توجه به علاقه به زبان کردی بهدنبال واژگان کردی رفتم. و کلمه هاوژین به چشمم خورد که معنی این کلمه همدم میشد؛ و تصمیم گرفتم که کلمه هاوژین را برای عنوان کتاب انتخاب کنم. اگر از بیرون به کتاب نگاه کنیم به نظر میرسد کتاب عاشقانه است، اما در واقع کتاب عاشقانه عارفانه است. پژوهش و نوشتن کتاب ۷ ماه زمان برد. و بیشتر براساس تجربیات شخصیام بود و در بعضی قسمتها با ذکر منبع از سخنان بزرگان، احادیث، آیات، راه حل های علمی که ثابت شده بهره بردم.
-در تشریح کتاب اشاره به عارفانه بودن کتاب کردید هدفتان از این موضوع چه بود؟
موضوع این کتاب عارفانه است و به مخاطب با لحنی دوستانه میگوید که بهترین راه رسیدن به آرامش همان راه رسیدن به خداوند عزوجل است؛ فایل کتاب را برای دوستان زیادی ارسال کردم که الحمدالله با نتیجه مثبتی روبهرو شدم و گویا کتاب میتواند به نوجوانان و جوانان کمک کند. در این کتاب علت غمها، راهحل از بین بردن آنها و متنهای دوستانه عارفانهای ذکر شده است. و همچنین از احادیث، آیات و سخن بزرگان استفاده شده است. دانشآموز نوجوانیام که در اجتماع بزرگ شدم و در کارهای فرهنگی مشارکت دارم وبر این باورم فردی که دغدغه اجتماع و فرهنگ را دارد، علاوه بر شناخت افراد، با درد افراد این اجتماع، بهتر میتواند ابراز همدردی کند. در وهلۀ اول قصد داشتم کتابی با عنوان «زخمی سرافراز» را منتشر کنم که متأسفانه موانعی پیش آمد که پس از آن به سراغ تجربیات خودم رفتم و شروع به قلم زدن کتاب هاوژین کردم.
-از انگیزهتان برای نوشتن کتاب هاوژین بگویید؟
لازم میدانم به جمله خانم صادقی یکی از استادان دانای شعر و نثر ادبیات پارسی که در رونمایی کتاب هاوژین بیان کرد، اشاره کنم. خانم صادقی ویژگی مثبت این کتاب را، انتخاب نام کتاب دانست که مخاطب با خواندن نام کتاب، اولین واژه عاشقانه در ذهنش نقش میبندد. در حالیکه این کتاب عاشقانه عارفانه است. انگیزه من برای نوشتن کمک به نوجوانان و جوانان بوده و خواهد بود. امروزه نوجوانان و جوانان با بیماری افسردگی مواجه هستند و منشاء این افسردگیهای روحی و روانی لذت نبردن از زندگی است. کسی که از زندگیاش لذت نبرد و با غمها فقط بسوزد به سمت افسردگی میرود.این کتاب را نوشتم تا به نوجوانان و جوانان بگویم دلیل غمهای ما چیست؟ و باید تلاش کنیم بهدنبال لذتهایی ماندگار باشیم؛ مثل عشق خدا! و این مسیر را ادامه میدهم و اثر بعدی نیز کتاب داستان یا کتاب شعر خودم خواهد بود. علاوه بر نوشتن به شعر علاقه دارم و در مناسبتهای مختلف شعر میسُرایم و هدف من شکوفا کردن زبان پارسی و همچنین رسیدن به یک فیلمنامه نویس قوی و برجسته است.
-چگونه به نوشتن علاقهمند شدید و بیشتر چه کتابهایی میخوانید؟
تقریباً ۶ سال است که مینویسم. و علاقه به نوشتن از کودکی در من شکل گرفت. قبل از اینکه وارد مدرسه بشوم به نویسندگی عشق میورزیدم و دعا میکردم ای کاش نوشتن را بیاموزم تا بتوانم احساساتم را با قلم بر روی کاغذ به گردش در بیاورم.کتابهای مختلفی میخوانم و هر هفته مطالعه دارم. رمان، علمی، تألیفی، ترجمه و… کتابهایی که میخوانیم خوراک روح و روانمان میشوند، به همین علت کتابهای ارزشمند، در هر زمینهای میخوانم. آثار ترجمه کتابهایی چون: «جرج برنارد شاو»، «ویکتور هوگو»، «سخنی از اُشو»، سخنانی از «آیدین ولسون توز»، «ریک وارن». و… کتاب های داخلی جای خودشان را دارند و به این کتابها نیز عشق میورزم و میخوانم. کتابهای «نرگس صرافیان»، «هوشنگ ابتهاج»، «قیصر امین پور»، «مولانا»، «سعدی»، «حافظ» و… اشتیاق به مطالعه و کتاب در من سیریناپذیر است. و بیشتر دوستانم از علاقهام به کتاب آگاه هستند و موقع هدیه دادن همیشه کتاب هدیه میدهند. به اعتقاد من کتاب تنها یک کلمه چهار حرفی ساده نیست بلکه به ما هزاران نکته میآموزد. حرف «ک» کتاب به ما نکات زیادی القاء میکند: کمال، کاتوزی، کاتولیک، کاردانی و… حرف «ت» یادآور: تعجیل، تأمل، تحمل، تأکید و… دیگر حروف کتاب ا و ب نیز هر کدام دربرگیرنده هزاران بار معنایی کلمه هستند. و اگر کتابهای ارزشمندی بخوانیم، به بزرگ شدن روح ما کمک میکنند.
-زیست بوم شما و نویسندگان این زیست، تا چه اندازه میتواند در این مسیر برای شما تأثیرگذار باشد؟
هر استان و شهری ظرفیت و استعداهای خاص خودش را دارد و نویسندگان برجستهای در خود جای داده است. و نزدیکی اندیمشک به گتوند که شاعران و ادیبان بهنامی همچون قیصر امین پور پرورش داده است، قطعاً ادر این موضوع تأثیر بهسزایی دارد نو به همان نسبت هم اندیمشک و شهرهای اطراف آن و خود گتوند از این موهبت برخوردار شده و توانستند پلههای ترقی را طی کنند. و نویسندگان نوقلم باید با مطالعه در زیست بوم خود و پژوهش در آثار برجسته به عنوان منبع پژوهشی، این منابع را دستمایه کار خود قرار دهند. قطعاًً فضای هر شهر و روستا ناگفتههای زیادی در دل خود جای داده است که با جست وجو و مطالعه عمیق، میتوان به آن دست یافت. به هر حال نویسنده متاثر از جهان پیرامون خودش است و باید این جهان در تاروپود داستانش تنیده شود.
-کار جدیدی در دست دارید؟
بله. در حال نوشتن یک کتاب شعر و همزمان چند داستان کودکانه و آموزنده هستم.
نظر شما