شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۶
قصه غربت انسان به شب شام بلا

هرمزگان - انسان‌ها همه قصه‌های تلخ و شیرینی را در جریان زندگی تجربه می‌کنند، بار تراژدی قصه‌های غریبانه بیشتر از همه است و شام غریبان کربلا در این میان قصه غریبانه‌تری را روایت می‌کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، محرم با آمدنش غم سنگینی را آورد و با رفتنش نیز غم نهفته در خویش را خواهد برد. زیرا حتی زمین و زمان نیز تحمل این بار غم را ندارند. اینک محرم آهنگ رفتن دارد اما انسان واقعه کربلا و غم محرم را هرگز نمی‌تواند فراموش کند، شاعر آئینی هرمزگان معتقد است وضع آشفته فعلی جهان ریشه در وقایع کربلا دارد.

مهدی رستگاری- شاعر آئینی:

شد محرم طی و هنگام حلول صفر است

عمر طی می‌شود و دور زمان در گذر است
شد محرم طی و هنگام حلول صفر است

از جفایی که شده ثبت به تاریخ جهان
وضع هستی شده آشفته و زیر و زبر است

آن چنان غصه و غم تاخته بر جان و دلم
دیده و صورت و پیراهنم از اشک تَر است

قصه غربت انسان به شب شام بلا
کل بن مایه اش از حسرت و خون جگر است

کاروان را به سوی برده فروشان نبرند
حال سجاد برآشفته و بیم خطر است

زینب آن مظهر آزادگی و صبر و وفا
از غم شام بلا سخت شکسته کمر است

گوش‌ها پُر شده از ناله بی وقفه آن
دختر خسته که بی تاب هوای پدر است

این چنین ضجه زدن در دل شب عاقبتش
دادن جان به شب مجلس دیدار سر است

برسان قلب مرا مهدی (عج) از این دم به ربیع
که جهان نیز چو من منتظر این سفر است

بنگر از راه عنایت به من ای حضرت نور
که شفای دل من در گرو یک نظر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها