سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - جواد لگزیان: روزهای زندگی بچهها باید در دل طبیعت با بازی و کار با چوب و خاک و آب و تجربه ساختن یک کلبه کوچک همراه شود تا کودک درک کند میتواند جهان خود را شکل دهد و خود را کشف کند. هشت کتاب مجموعه «کودک و تجربه طبیعت» جهاد دانشگاهی مشهد از اهمیت تجربه عمیق طبیعت در کودکی میگوید و از ما میخواهد تا به کودکان آشتی و آشنایی و صمیمیت با طبیعت را بیاموزیم و با آنها در این مسیر نورانی همراه و همگام شویم. مجموعه کتابهای راهبردی «کودک و تجربه طبیعت» با زبانی ساده و روان به بچهها و بزرگترها یاد میدهند چگونه در جریان تجربه طبیعت با کشف معنا و هدف رضایتبخش برای خود، بخشی از طبیعت، زندگی روزمره و مردم باشند.
در نخستین جلد مجموعه «کودک و تجربه طبیعت» ما کتاب «بومشناسیِ تخیلات کودکی» را ورق میزنیم که در آن تاکید میشود، تجربه عمیق طبیعت در کودکی سلامت روانی در بزرگسالی را رقم خواهد زد. چرا که طبیعت سرشار از زندگی و فرآیندهای مرتبط با زندگی است و خوشی و شادی و درگیری عاطفی و هیجانی ناشی از حضور در طبیعت قالبی را فراهم میکند که گرایش کودک و بعدها فرد بزرگسال برای خلاقیت و اکتشاف در آن شکل میگیرد و ساخته میشود.
پیام دومین جلد این مجموعه با نام کتاب «خنگمان میکنند؛ نقشه پنهانی مدارس اجباری» این است که آموزش بچهها باید با طبیعت، زندگی روزمره و مردم همراه شود. در این کتاب از روش آموزشی ماشینی مدارس انتقاد شده و ما در جریان مطالعه کتاب تجربه معلمی را مرور میکنیم که در ساحل رودخانهای سبز در جریان یک زندگی پر از جنب و جوش آموخت از نزدیک خورشید و کشتی و قطار و سنجاقک را تماشا کند و با گوش فرادادن به قصههای ملوانان و کارکنان قطار از زندگی واقعی الهام بگیرد. او یاد گرفت با جنگل و دشت و دریا همراه شود و ماجراجویی کند و هیچوقت در قلبش رودخانه محل زندگیاش را ترک نکند و با آموزش دیدن توسط همه افراد شهر آموزش دادن را یاد بگیرد و معلم شود.
کتاب «کودکی و طبیعت؛ اصول طراحی برای معلمان» سومین جلد مجموعه رهنمون میدهد که برای آموختن باید با جنگل و دشت و دریا دوست شویم و ما را به یک ماجراجویی فراموشنشدنی در کنار تیم اردوی مدرسه میبرد تا همراه با بچهها در یک مکان خاص مانند باغ، پارک، موزه یا زمین بازی کنار مدرسه یاد بگیریم کلاس آموزشی بهتری را در دل طبیعت برپا کنیم و تاریخ و جغرافیا و ادبیات را در کنار این همه زیبایی بهتر بیاموزیم. بچهها در گام بعد میتوانند با مسئولیتپذیری دست به کنش بزنند، برای مثال یک پوستر یا نمایش درباره پارک محل زندگی خود طراحی کنند یا با کمک جمعی از دوستان و معلمان در محیط مدرسه باغچهای کوچک داشته باشند.
چهارمین جلد مجموعه یعنی کتاب «انسانشناسی یادگیری در کودکی» تأکید دارد کودکان باید در فرایند یادگیری مشارکت کنند زیرا انسان در کودکی ظرفیت منعطف و قدرتمندی برای یادگیری دارد و کودکان از طریق مشاهده و همکاری با دیگران در خانه، روستا، مزرعه، فضای شهری و محیط بازی میتوانند بهتر بیاموزند و البته هر چه مشارکت کودکان در فرایند یادگیری بیشتر باشد در آینده بزرگسالانی کارآمدتر خواهیم داشت.
کتاب «پنداشت تربیت، چرا بچهها اینگونه که میبینیم، بار میآیند؟» پنجمین جلد معتقد است شخصیت کودکان در گروه همسالان شکل میگیرد. و تصریح میکند کودکان در روند جامعهپذیری نه با بزرگسالانی مانند پدر و مادر که با همسالان خود همانندسازی میکنند. کودکان میتوانند در محیطی متفاوت شخصیتی متفاوت بسازند، درست مانند سیندرلا بیرون کلبه غمگین؛ چرا که سیندرلا آموخته بود جارو و لباسهای مندرس را در کلبه رها کند و در بیرون کلبه رفتاری کاملاً متفاوت داشته باشد. البته باید توجه داشت والدین با انتخاب دوستان فرزندانشان و با تعیین مسئولانه محل زندگی، مدرسه و فضای بازی بچهها میتوانند مسیر بهتری برای فرزند خود تعیین کنند.
از نگاه کتابِ «بازی؛ چگونه بازی به مغز ما شکل میدهد، تخیل را شکوفا میکند و روحمان را غنا میبخشد» ششمین کتاب این مجموعه بازی فرصتی برای ابراز خود و تجربه کار و زندگی است و بچههایی که اجازه بازی و شادی در خانه و مدرسه را دارند خوشبینتر هستند، میل کمتری به خشونت نشان میدهند و در سازگاری، یادگیری و دوستیابی موفقتر خواهند بود. بازی تمرینی برای مهارتهای لازم آینده است و بچهها با بازی اطرافشان را میشناسند، همکاری را یاد میگیرند و میفهمند در صورتی که اشتباه کردند، چگونه آن را تصحیح کنند. برای مثال ما با آموختن بازی اسکی یاد میگیریم باید همواره در جریان کار و زندگی به پیش راند، تعادل را حفظ کرد و از افتادن و شکست دوری گزید.
هفتمین جلد این مجموعه کتاب خواندنی به نام «به کودکانمان چه هدیه میدهیم؟ کمکی برای تصمیمگیری» بر این باور است که بندرگاه امن کشتی کودکان را به جزیره خوشبختی میرساند و البته برای اینکه چنین بندر امنی را به یک کودک هدیه دهیم، نیازی به صرف پول هنگفت یا وقت زیاد نیست. چنین بندر امنی مکان مشخص و ثابتی ندارد و هر جا کودک از طرف کسانی که مسیر زندگیاش را هدایت میکنند دوست داشته شود، این بندر خودبهخود شکل میگیرد. بیگمان بندرگاه کِشتی هم برای این نیست که کشتی در آنجا راحت لنگر انداخته و از توقف در بندر لذت ببرد، بلکه برای این است که کشتیها را در برابر طوفان و هوای نامساعد محافظت کرده، سوختشان را تأمین نماید و برای سفر بزرگ بعدی آمادهشان کند.
«حس شگفتی» کتابی سرشار از جنگل و دشت و دریا هشتمین کتاب مجموعه «کودک و تجربه طبیعت» هم به ما میآموزد برای حس و درک زندگی بهترین راه گوش سپردن به نجوای طبیعت است. طبیعتی که با زبانی شایسته و زیبا با ما در گفتگوست. این کتاب هرچند به نوعی راهنمایی برای والدین است تا شریک تجریبات لذتبخش کودکان از بودن در طبیعت باشند، با این حال برگ برگ آن همراه با تصاویر بینظیری که از عناصر طبیعت رامنشدنی پیش چشم میگذارد و با نثری سرشار از زیبایی هر بیننده و خوانندهای را به لحظاتی درنگ و مکاشفهای درونی فرامیخواند.
نظر شما