دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۳
نغمه‌های عشق و ایمان؛ آشنایی با کتاب «دل‌سروده‌های حسینی»

چهارمحال و بختیاری - از حضرت محمد (ص) تا حضرت مهدی (عج)، کتاب «دل‌سروده‌های حسینی» احساسات مذهبی را به تصویر می‌کشد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شهرکرد، کتاب «دل‌سروده‌های حسینی» مجموعه اشعار دینی و مذهبی سید عبدالله حسینی اردلی است که در طول سال‌ها و دهه‌های گذشته، عاشقانه و با ارادت به خاندان عصمت و طهارت (ع) سروده است.

سید عبدالله که خود از سادات حسینی شهر اردل از توابع استان چهارمحال‌وبختیاری است سال‌ها با این نغمه‌ها، نواها و نوحه‌های اعتقادی و معنوی زندگی کرده است. تواضع و فروتنی وی سبب شده است که خود را شاعر نداند و باور دارد که تنها آنچه را که از سر ذوق، ارادت و معرفت دینی و اعتقادی داشته به زبان شعر و نظم آورده و به همین سبب، تا مدت‌ها برای چاپ اشعارش اقدامی نکرد تا سرانجام پس از گذشتِ سال‌ها، به تشویق دوستان و علاقه‌مندان به اشعار مذهبی، این فرصت برای ایشان فراهم شد که گزیده‌ای از این اشعار را منتشر کند.

این کتاب از تازه‌های نشر استان و دارای ۹۶ صفحه و در قطع رقعی توسط انتشارات دزپارت در سه بخش تنظیم و منتشر شده است. بخش اول این اثر شامل مجموعه مولودی‌های دینی و مذهبی، بخش دوم نوحه‌ها و بخش سوم گفت‌وگوها که ۹ گفت‌وگو دربارهٔ واقعه عاشورا و رفتن کاروان به سمت شام و… را شامل می‌شود.

یکی از ویژگی‌های این کتاب، موضوع‌بندی و ترتیب اشعار بر اساس مناسبت‌های دینی و مذهبی از حضرت محمد (ص) تا حضرت مهدی (عج) است و خوانندگان گرامی و شیفتگان اهل‌بیت و ائمه اطهار (ع) راحت‌تر می‌توانند به اشعار موردنظر دسترسی داشته باشند.

در زیر با نمونه‌های از اشعار سیدعبدالله حسینی در کتاب «دلسروده‌های حسینی» آشنا شوید:

اربعین حسینی

اربعین ای اربعین ای اربعین
هست زینب زار و نالان و حزین

شد چهل‌روز کاروان‌است از تو دور

پاره پاره پیکر از سُم ستور

شد چهلم کاروانت در کجاست
شد چهلم زائرانت در کجاست

کربلا تا شام رأست روی نی
این مسافت کودکانت کرده طی

شد چهلم پس کجاست نام‌آورت
کو ابوالفضل رشید کو اکبرت

گو به من ای با وفا، اصغر چه شد

اصغرم در راه داور کُشته شد

گو که داری تو خبر از کاروان
همره آنان بودم ای جان جان

گو چه کردند کوفیان با کاروان
داده‌اند اندر خرابه جایشان

گو به من ای جسم سر از تن جدا

گو چه کردند با تو ای نور خدا

خود ندارم سر که سازم درد دل
چونکه از اهل و عیال هستم خجل

گرچه با سر بوده‌ام همراهشان
آن چرا که دیده‌ام سازم بیان

از فراق کودکانم دل‌غمین
تا سه روز عریان تنم روی زمین

کس نبود یاری کند آن کاروان

کودکانم را زدند آن کافران

از سر زینب کشیدند معجرش
تازیانه می‌زدند بر پیکرش

شد چهل روز و سرم از تن جدا
هستی‌ام را داده‌ام راه خدا

نوحه حضرت علی اصغر (ع) (۱) (دم سنگین)


اصغر به آغوش رباب گردیده بی‌تاب (دم نوحه)
بابش روانه سوی میدان تا دهد آب

چون حرمله تیر از کمانش کرد پرتاب
اصغر ز تیر قوم دون گردیده سیراب

اصغر به خیمه آمده قنداقه پُرخون
سیراب گشته اصغرش از دشمن دون

اصغر به خیمه آمده در خون شناور
قربانیش بنمود حسین در راهِ داور

اصغر به خیمه آمده با روی گلگون
از داغ اصغر مادرش گشته چو مجنون

آمد که گیرد در بغل شهزاده اصغر
اصغر در آغوش پدر گردید و پَرپَر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها