سه‌شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۹
اربعین عزّت تو مستدام!

ایلام- نورالدین نوراللهی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر، در آستانه اربعین امام حسین (ع)، شعری بلند در تکریم و تعظیم مقام سیدالشهدا و قیام ایشان سرود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ایلام، نورالدین نورالهی، شاعر و نویسنده و پژوهشگر ایلامی، در رثای سالار و سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و در آستانه اربعین، شعری بلند سرود و در اختیار ایبنا قرار داد.

چّله اندوه تو بر دل نشست

چّله این ناقه که در گل نشست

چّله ات از وسعت آئینه رفت

این احاطه در غمی دیرینه رفت

چّله نه…، این رستخیز دیگری ست

چّله نه، این شیوه ای از برتری ست

چّله نه…، این اقتدار خون توست

نهضت اشراقی گلگون توست

چّله نه…، این امتداد راه توست

راهیاب از گذر گمراه توست

چّله نه…، این هرچه مولا گفته است

در تبرّی در توّلی گفته است

چّله نه…، این هرچه زینب (س) گفته است

با زبانی آیه بر لب گفته است!

چّله نه…، این منطق پیغمبری (ص) ست

بهترین را در ولایت رهبری ست

چّله نه…، این ابتدای دین توست

قاطع برهانی از آئین توست!

چّله نه…، این هر که باقر (ع) باور است

هرکه عشق آل یاسین (ع) در سر است

چّله نه…، این رؤیت زخم است و خون

انقلاب یک نگاهست از درون

دوره‌ای از گریه بر طفلان تو

دوره تفسیری از قرآن تو

دوره‌ای از آنچه در یک روز رفت

آنچه بر این شعله برافروز رفت

دوره‌ای از ظلم ابن سعدها

آنچه ماند بعدها و بعدها...

چّله نه…، این روشنای صبح ماست

هر که در این جرگه بانگ و بلاست

چّله نه…، این اوّل اسلام ماست

ریخته صد بلا در جام ماست

چّله نه…، این فرصت بیداری است

رمز عشق و شیوه هشیاری است

دشمن تو غرق در هلهّله شد

خون تو غوغا نمود و چّله شد

چّله غم بر ردای بایزید

چّله از کیش کافر ناامید

چّله بی حرمتی به نام تو!

روزگار عشق بر آلام تو

چّله خونخواهی تو از خدا

چّله گریان شدن در کربلا

چّله اندوه زینب باوران

چّله بی انتهای مادران

مادران داغ زهرا (س) در نظر

با سرشک از نگاهم مستتر

عالمی شد همدل و همپای تو

راوی اندیشه والای تو

چّله تو مطلع آزادی است

مرگ در اندیشه ات آبادی است

مرگ در اندیشه تو ماندن است

ترس را تا بی نهایت راندن است

مرگ در اندیشه تو فرصت است!

شکل وارونه‌ای از یک نعمت است

مرگ در اندیشه تو پاکی است

انتخاب شیوه ای افلاکی است

محتشم این روزها کل می زند

بانگ بر این دور باطل می زند

محتشم این روزها غوغا کند

داغ دیرین تو را افشا کند

محتشم این روزها منّ من است

راوی غصّه ی این پیراهن است

راوی این ظلم بر یاران تو

راوی این قصّه دوران تو

«باز این چه شورش است و باز این…»

این عزای رفته تا عرش برین!

«باز این چه نوحه و چه ماتم است»

این نگین انبیاء و خاتم است!

محشر هر ساله تو طی شود

سّر تو در سوز و ساز نی شود

محشر هر ساله تو دیدنی ست

این حماسه تا ابد بشنیدنی ست

عالمی درگیر این حیّرت شده

کامجوی این دم و فرصت شده

عشق در آئینه گریان‌ست و زار

ناجی این عاشقان بی قرار!

پاسخی به این همه اندوه ده

این غم انباشته چون کوه ده

یا حسین (ع) ای «السفینة النجاة»

تاج زرّین بر سر این کائنات

یا حسین (ع) ای سرور آزادگان

ای کرامت‌بخش انسان در جهان

یا حسین (ع) ای شافع در هر مکان

الامان و الامان و الامان...

تو حسینی (ع) نور چشم مصطفی (ص)

شافع این شیعه در روز جزا

تو حسینی (ع) مطلع هر نام پاک

در نگاه عاشقان سینه چاک

عشق تو از حد گذشت و درد شد

روح عالم بی تو پوچ و سرد شد

اربعین عزّت تو مستدام!

تاب گفتارم نمانده … و السلام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها