به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، هجدهمین نشست طعم کتاب با موضوع نقد و بررسی «بر بلندای تنگه» با حضور حسین زحمتکش زنجانی نویسنده کتاب، مرتضی قاضی کارشناس و منتقد و سید رضا میربابا مدیر انتشارات صریر، عصر روز یکشنبه ۱۸ شهریورماه ۱۴۰۳ در فرهنگسرای خاوران برگزار شد.
چهلهزار شهید جبهه شمال غرب اصلاً دیده نشدهاند
حسین زحمتکش زنجانی، نویسنده کتاب «بر بلندای تنگه»، در ابتدا سخنانی را بیان کرد و گفت: دفاع مقدس ما بهویژه در جبهه شمال غرب و جنگ با گروههای کومله و دمکرات بسیار مظلوم واقع شده است. شاید دهها هزار کتاب با موضوع دفاع مقدس و جنگ تحمیلی و نبرد رزمندگان با رژیم بعث عراق داشته باشیم که عمدتاً از سال ۵۹ آغاز شده و به سال ۶۷ ختم میگردد؛ اما دفاع مقدس ما، فقط این بازه تاریخی نیست و تا اواخر دهه هفتاد نیز به طول انجامیده است؛ چراکه همچنان با وجود صلحی که در سال ۶۷ رخ میدهد و قطعنامه پذیرفته میشود، هنوز بخشهایی از خاک ایران در دست ما نیست. ما نیاز داریم که مطالعه عمیقتری درباره مباحث مربوط به دفاع مقدس داشته باشیم. ما در جنگ تحمیلی حدود ۲۵۰ هزار شهید داریم؛ اما در جبهه مرزی شمال غرب نزدیک به چهلهزار شهید داریم که دیده نشدهاند. جنگ ما با عراقیها و بعثیها بسیار در صحنه بوده و دشمن مشخص است؛ اما در قبال دشمن تجزیهطلب مصداق ندارد. احساس میکنم میشود نگاه دقیقتر و جامعتری به صحنه دفاع مقدس کرد. حقایق و وقایعی داریم که از آن بیاطلاعیم؛ چراکه از راویان و نویسندگان به دست ما نرسیده است.
وی در ادامه اظهار کرد: سردار حسن کرمی، راوی این کتاب، شاید فقط یک هفته در نبرد با بعثیها و جنگ تحمیلی حضور داشته است؛ اما عمده مبارزهاش را در نبرد با دشمنان تجزیهطلب در شمال غرب میگذراند. نام بسیاری از شهرهایی را که در این منطقه برده میشود، شاید هرگز نشنیده باشیم. بسیاری از مناطق شمال غرب را از دست دادیم؛ اما خون شهدای بسیاری برای حفظ این مرزها ریخته شد تا توانستیم این مرزها را پس بگیریم. این کتاب از معدود کتابهایی است که به جبهه شمال غرب پرداخته است. توصیه من به نویسندگان، شناسایی سوژههایی است که راویان بسیاری آنها را درک کردهاند و میتوان خاطرات و روایات را در کتابها منعکس کرد.
حسین زحمتکش زنجانی در خصوص انتخاب عنوان کتاب گفت: کسانی که در جبهه شمال غرب جنگیدند، بر این باورند که تمام امکانات و توجهات برای جنوب و جنگ تحمیلی و رژیم بعث عراق است؛ اما جنگ شمال غرب بهخوبی دیده نمیشود. آنها بر این باورند نبرد با کومله در جبهه شمال غرب، همچون تنگه احد است. اهمیت جنگ با کوموله اگر بیشتر از جنگ تحمیلی نباشد، کمتر نیست.
نویسنده کتاب «بر بلندای تنگه» در پاسخ به نحوه آشنایی با راوی این کتاب خاطرنشان کرد: این کتاب که خاطرات مبارزات و مجاهدتهای سردار کرمی در جبهه شمال غرب است، به واسطه ارتباط بنده با حوزه هنری و آقای سرهنگی که پدر و استاد ادبیات پایداری هستند، به من پیشنهاد شد. برنامهای بود که به سراغ فرماندهان نیروی انتظامی بروند و عقبه آنها را بررسی کرده و به دوران حضورشان در جنگ تحمیلی بپردازند. راوی این داستان، راوی پرمشغلهای بود. این کتاب را از اواخر سال ۹۸ آغاز کردم و حدود دو سال در رفت و آمد برای نگارش کتاب بودم. مصاحبه مفصلی گرفته شد؛ اما گاهی به دلیل خشونتی که کوملهها در برخورد با فرزندان ما داشتند، برای اینکه مخاطب با غم و غصه درگیر نشود، با خون دل مجبور به حذف برخی مباحث بودیم. حیات سردار کرمی به حضور ایشان به عنوان یک نیروی بسیجی و انقلابی در سپاه، نیروی انتظامی و یگان ویژه تقسیم میشود. بنده با راوی «بر بلندای تنگه»، برای کتاب دیگری همچنان در ارتباط هستم. «بر بلندای تنگه»، خاطرات کودکی ایشان تا سال ۷۰ است. ایشان در سپاه شهرها و استانها مشغول میشوند و مقاماتی را به دست میآورند و در سال ۹۱ فرمانده یگانهای ویژه ناجا و فراجا میشوند.
مصاحبه درست؛ قلب مستندنگاری و خاطرهنویسی
در ادامه مرتضی قاضی، مدیر دفتر هنر و ادبیات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی، به عنوان کارشناس منتقد این نشست بیان کرد: بنده معتقدم نقد یک کتاب نشاندهنده زنده بودن آن کتاب است؛ به این معنا که کتاب بهقدری مهم است که عدهای آن را خواندهاند و دربارهاش حرف میزنند. از اینکه این کتاب را خواندم بسیار خرسندم. ترکیب عنوان و طرح جلد که تصویر یک جیپ است، انتخابی خوب و معقول و منطقی است. با توجه به محتوای مرتبط کتاب با جبهه غرب و کوهستان، عنوان خوبی انتخاب گردیده است. سردارِ پاسدار، سرتیپ حسن کرمی شخص مهمی است؛ چراکه یکی از موضوعات بسیار مهم سالهای اخیر کشور ما به ایشان گره خورده است. ایشان رئیس یگان ویژه نیروی انتظامی است. با توجه به اتفاقاتی که در سال ۱۴۰۱ افتاد و نیروی انتظامی ما مورد هجمه بسیار زیادی قرار گرفت، ذهنیتهای متفاوتی از شخصیتها شکل گرفت. تطبیق شرح حال چنین افراد مهمی همچون سردار کرمی با عقبه فعالیتهای ایشان موضوع را پراهمیتتر میکند.
مرتضی قاضی، کارشناس این نشست، افزود: این کتاب خاطرات مستند و روایت یک واقعیت است و داستان و تخیل نیست. کتاب را که میخواندم، در پاراگراف اول با صحنهپردازی جذابی مواجه شدم که من را به اشتباه انداخت که این نوع توصیف و صحنهپردازی برای داستان و رمان است؛ اما جلوتر که رفتم، متوجه شدم این قلابی برای جذب منِ مخاطب به کتاب در نظر گرفته شده است. نویسنده بهخوبی از عناصر داستانی استفاده کرده تا خاطرات زمخت را دلنشینتر و جذاب کند. برای مواجه شدن مخاطب با یک صحنه خاص، روایت از وسط ماجرا آغاز میشود که این ترفند، از ویژگیهای خاص و قوتهای این کتاب به حساب میآید.
این منتقد اظهار کرد: ما با یک جنگ متفاوت مواجه هستیم. بنده در موضوعات مختلفی کار کردهام؛ اما موضوع این کتاب برای من جذاب بود. روایت نوع جنگ در کردستان و جبهه غرب متفاوت است و موضوعاتی که در این راستا مطرح میشود نیز مخاطب را با جنگی پیچیده روبهرو میکند. اینکه راوی کتاب، ضدانقلاب را از مناطق و سرزمینهایی که کاملاً در اختیار آنهاست پلهپله پاک میکند، یک هنر است و ثمره آن تجربیات، اقدامات متفکرانه در قضایای یگان ویژه سال ۱۴۰۱ میشود که جزئیات بسیار زیادی دارد.
مرتضی قاضی با بیان اینکه «در بلندای تنگه» کتاب مهم و ارزشمندی است، بیان کرد: دست ما در حوزه مستندنگاری به اندازه کار داستانی در خلق شخصیت و روایت وقایع، باز نیست. باید رسالتی را برای مستندنگار در نظر بگیریم و شاخص را بر اساس آن بسنجیم. قلب مستندنگاری و خاطرهنویسی مصاحبه است. هر میزانی که برای مصاحبه و جزئیات آن زمان گذاشته شود، ارتباط خوب و موثر با راوی برقرار میشود و اتفاق مثبتی رقم خواهد خورد. دیگر مسئله مهم موفقیت کتاب، میزان حجم خوب اثر است؛ چراکه نسل جوان حوصله مطالعه حجم زیاد کتابی را ندارد.
این کارشناس، متن سالم را عامل موفقیت بعدی کتاب دانست و گفت: آقای زحمتکش در این کتاب قصد نداشته ادبیاتش را به رخ بکشد؛ اما تنوع افعال، استفاده از قلابهای بجا و بهاندازه و ترکیب آن با جذابیت ذاتی موضوعی، کتاب پرکششی را تحویل مخاطب داده است. در قسمتهایی از کتاب، سردار کرمی قدم به قدم اقدامات خود در را منطقه آلوده به ضدانقلاب توضیح میدهد و گام به گام خاطرات را روایت میکند. از نظر من، این کتاب از منظر شرح گام به گام عملیاتها میتواند در دانشکدههای افسری برای آموزش فرماندهان استفاده شود. کتاب ماجراهای بسیاری را در بر دارد؛ اما یکی از سختیهای قصه شمال غرب و کردستان این است که عملیاتهای آن، همچون عملیاتهای جنوب نیست که شاخص داشته باشد. در این کتاب، مخاطب با تعداد زیادی از ماجرا و عملیاتهای کوچک مواجه است که احصا کردن آنها کار سختی است. با اینکه کار بسیار خوبی صورت گرفته، اما زمانبندی برخی خاطرات مشخص نیست که به نظر من لازم بود که نویسنده یک سری تاریخها را به متن اضافه کنند تا این کتاب به عنوان مرجع هم استفاده شود.
مرتضی قاضی در پایان سخنان خود افزود: نقد دیگری که به کتاب وارد است، مسئله اعرابگذاری برخی کلمات برای درست خوانده شدن است. برخی مسائل نیز وجود دارد که برای اولین بار در کتاب مطرح میشود که باید در پاورقی توضیح داده شود؛ البته برخی مسائل پاورقی دارد، اما بیشتر از این تعداد نیاز بود. موضوع بعدی، انسجام متن است. متن باید به قدری انسجام داشته باشد که متنها به هم قلاب شده باشند. در بخش اول کتاب قبل از ورود به کردستان نیز شاهد پرشهایی هستیم که جا داشت خروجی منسجمتری ارائه شود. برخی موارد نیز در برخی عملیاتها نیازمند توضیح و تصویرسازی بیشتری بود تا عطش مخاطب را رفع کند.
نظر شما