سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -سمیه خاتونی: امروزه پژوهش و تألیف کتابهای تخصصی در علوم انسانی، نیاز اساسی جامعۀ علمی و دانشگاهی است و «گفتارهایی در علم قافیه» میتواند پاسخگوی این نیاز علمی در حوزۀ فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی باشد. فرزین حبیب زاده، نویسنده کتاب «گفتارهایی در علم قافیه» نویسنده جوان و پژوهشگری علاقهمند به این حوزه است که حاصل سالها تحقیق و پژوهش خود را در علم قافیه در کتاب حاضر آورده است، در ادامه بخش نخست این گفتوگو را میخوانید.
دربارۀ کتاب و مطالب آن توضیحی ارائه بفرمایید.
یکی از دانشهای ادبی که هم با موسیقی و خوشآهنگی شعر ارتباط پیدا میکند و هم از نظر مضمونسازی و تصویرآفرینی نقشی تعیینکننده در غنای محتوایی و آهنگین شعر دارد، دانش قافیه یا پساوند است. این دانش از دیرباز همواره محل توجه شاعران و ناقدان شعر بوده است و در طول تاریخ ادب فارسی و عربی، رسالهها و کتابها در این عرصه به زیور طبع آراسته شده و به کتابخانۀ علم و فرهنگ ایران و اسلام افزوده شده است. موضوع کتاب آن بخش از موسیقی شعر است که تنها در پایان مصاریع و ابیات و بعضاً در میان به عنوان یاریدهنده و مکملی برای موسیقی عروضی شعر به کار میرود. دربارۀ کارکردها، ویژگیها و نقشهای کلیدی قافیه بسیار نوشتهاند و با ملاحظۀ همین کارکردهایی که در باب این نوع موسیقی نوشته شده میتوان به این واقعیت پی برد که قافیه در شعر تا چه اندازه دارای اهمیت است و مطالعۀ تحلیلی و عمیق علمی در این زمینه ضرورت دارد. این اثر مستقلاً به موضوع قافیه و مباحث مربوط به آن پرداخته است
همانطور که گفتید علم قافیه بسامدی فراخ دارد، با این فرض در این کتاب شما چه ساحتهایی از علم قافیه را مورد تحلیل و پژوهش قرار دادهاید؟
این کتاب از یک بخش مقدماتی با عنوان «قافیهشناخت» شامل معرفی و بیان اهمیت علم قافیه و نقشها و کارکردهای این علم و نیز ده گفتار به شرح زیر تشکیل شده است:
گفتار اول و دوم به ترتیب با عنوان «تاریخ قافیه» و «ضرورت قافیه»، اختصاص دارد به بیان پیشینهای از قافیه در ملل مختلف و تحلیل و بررسی ضرورت یا عدم ضرورت عنصری موسیقایی به نام قافیه در شعر.
موضوع سخن در گفتار سوم و چهارم کتاب، «جایگاه قافیه»، از جمله قافیۀ آغازی و پایانی (کناری)، قافیۀ میانی و درونی، قافیۀ محجوب و «قافیه در قالبهای شعری» است. در گفتار اخیر، در باب تأثیر قافیه در شکلدهی قالبهای گوناگون شعری و انواع قالبهای جدید در شعر فارسی بحث شده است.
محور بحث در گفتارهای پنجم، ششم و هفتم، به ترتیب قافیه در شعر نیمایی، سپید و شعر منثور است. بررسی و بیان دیدگاهها و نقطهنظرات نیما و صاحبنظران شعر نیمایی و سپید دربارۀ قافیه و نقش آن در شعر و ارائۀ نمونههای شعری از دو نوع شعر نو و سپید، با تکیه بر جنبۀ موسیقایی قافیه و در نهایت بیان خلاصهای از تاریخ این نوع شعر در ادبیات غرب و ادبیات عرب، از مطالب اصلی این گفتار به شمار میرود. در گفتارهای مذکور، ناگزیر اندکی به تاریخ ادبیات در این موضوع پرداخته شده است که بیان این مطالب نیز در روشنساختن سیر پیدایش قافیه و قواعد آن در این انواع شعر، برای خواننده خالی از فایده نیست. بیان نظرات و دیدگاههای نمایندگان اصلی شعر نیمایی و سپید تحت عنوان «نظر نیما در باب قافیه» و «نظر شاملو در باب قافیه» و صاحبنظران این نوع شعری، با عنوان «نظر مؤلف…»، رویهای نامتغیر در تدوین و تألیف این گفتارهاست.
همچنین گفتار هشتم مشتمل بر معرفی توصیفی، شناسایی و بررسی محتوایی و ساختاری بیش از چهل اثر در زمینۀ علم قافیه است که بیان آن، حداقل از دو جهت حائز اهمیت است: یکی اینکه سیر تدوین کتابها و مباحث این علم از قدیم تا عصر حاضر را نمایان میسازد و دیگر اینکه به عنوان فهرست و کتابشناسی توصیفی علم قافیه، میتواند پژوهشگر و دانشجو را در مطالعات و پژوهشهای خود در این زمینه یاری رساند.
«خاتمه در علم قافیه» عنوان گفتار نهم است که در آن از زیباییشناسی و نقد قافیه، تحلیل قافیه از نظر کاربرد واژگان و حروف و نیز تناسب قافیه با محتوای شعر سخن رفته است. بررسی و تحلیل نقش بلاغی و موسیقایی قافیه و ردیف در شعر بزرگان ادب پارسی از جمله فردوسی، مولوی و حافظ، مباحث بعدی این گفتار را در برگرفته است. پس از آن به تعریف اصطلاحاتی نظیر توسیم، مقفی و مصرع، ارصاد و تسهیم، قافیۀ پیوندی و قافیۀ خطی یا آوایی که با موسیقی قافیه و نقش آن در زیبایی و غنای شعر ارتباط دارند پرداخته شده است.
گفتار پایانی هم اختصاص دارد به نوعی دیگر از موارد موسیقیساز شعر که تا حدودی خود، مکمل موسیقی قافیه است. مطالب این گفتار از تعریف ردیف، پیشینه، دیدگاهها و ضرورت وجود آن در شعر گرفته تا ویژگیها، عیوب و زیانها، تغییر لفظی و معنایی ردیف، جایگاه آن و مباحث دیگر که تقریباً به صورت مفصل و همراه با نمونهها و شواهد شعری فراوان بیان شدهاند.
چه گروهی از جامعۀ علمی مخاطب این کتاب هستند؟
گفتارهایی در علم قافیه از کتابهای تخصصی در دانش قافیه و موسیقی شعر است. در وهلۀ نخست این اثر پژوهشی و علمی برای محققان و دانشجویان و همچنین اساتید و دبیران مطالعات ادبی و رشتههای ادبیات فارسی و عربی قابل استفاده است. همچنین علاقهمندان به حوزههای موسیقی، شعر و شاعران نیز برای آشنایی با وزن و آهنگ شعر و قواعد و جلوههای موسیقایی و هنری قافیۀ شعر میتوانند از این کتاب بهره ببرند.
ویژگی اصلی این کتاب و وجه تمایز آن با آثار مشابه را بیان فرمایید.
کتاب از آن جهت که پژوهشی است صرفاً دربارۀ علم قافیه و ویژگیها، کارکردها و جلوههای هنری آن در شعر و ادبیات فارسی، فرصت بحث و نظر و نقد و تحلیل در این علم را فراهم میآورد. بر خلاف بسیاری از آثار پیشین که اغلب مباحث سنتی قافیه در آن محور بحث بوده است، کتاب حاضر با رویکردی نو و با هدف به دستدادن تصویری کلی از برخی مباحث تاریخی، موسیقایی، نقد و زیباییشناسی در دانش قافیه و نشاندادن نقشها و کارکردهای آن در شعر به نگارش درآمده است.
در این اثر حتیالامکان سعی شده است مطالبی که در آثار گذشته از آنها سخن نرفته یا کمتر به آنها پرداخته شده، مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. از جمله این مباحث میتوان به تاریخ و ضرورت قافیه، جایگاه قافیه، قافیه در قالبهای شعری، قافیه در شعر نیمایی و شعر سپید و مباحثی در نقد و زیباییشناسی قافیه و ردیف و نقش موسیقایی آنها اشاره کرد.
علاوه بر اینها در این کتاب به آثار پیشینیان و معاصران بسیار استناد شده است که این کار از یک سو، خواننده را متوجه اعتبار و وثاقت نوشته میسازد و از سوی دیگر با نویسندگان این زمینۀ علمی و آثار آنها آشنا و به مطالعۀ آنها راغب میکند. همچنین آشنایی با نظر مؤلف، اختلافات و اتفاقنظرها در تعاریف و نظریات ادبا و محققان گذشته و معاصر نیز از مزایای ارائۀ مفصل این دیدگاهها در زمینۀ موضوع موردنظر است.
همچنین غرض اصلی از توجه به این کتب، این بود تا پژوهشگران و خوانندگان به تمام جوانب و جزئیات مبحث احاطۀ کامل پیدا کنند؛ در آن مطالب بیندیشند و ذهن خود را منتقدانه بارآورند، چه بسا از همین نکتهها و تبصرههای جزئی است که بسیاری از مطالب و مباحث این علم بر ما روشن میشود و قابلیت تحقیق و بررسی دقیق پیدا میکند.
پرداختن به موضوع قافیه از چه جهاتی ضرورت و اهمیت دارد؟
دانش قافیه از جمله دانشهایی است که از روزگار گذشته تا زمان حاضر، همواره مورد توجه ادیبان و منتقدان و شاعران بوده و در کنار سایر علوم مربوط به شعر و ادب، از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و بیش از هزار سال اهل ادب آن را همچون قسم جداییناپذیر علم شعر آموخته و هماره میآموزند.
از گذشته تا به امروز ادبا و نویسندگان بیشماری در این میدان قلم زدهاند و از قدما و معاصرین هر یک کوشیدهاند قافیه شعر فارسی را به شیوهای متفاوت با شیوۀ دیگران توضیح دهند و مسائل علمی و زیباییشناسانۀ آن را بکاوند.
امروزه مهمتر از هر چیز باید اهمیتها، کارکردها و نقشهای مختلف قافیه را بازشناسیم، همان کاری که غربیان به آن توجه نشان دادهاند و به گفتۀ دکتر زرینکوب، در اروپا بحث و گفتگو راجع به فایده و ضرورت قافیه خیلی بیشتر شده است و اهل نظر مکرر بر آن اعتراض کردهاند. در ایران هم دکتر شفیعی کدکنی به آن بها داده و قافیه را نه به معنای سنتی آن، بلکه در محک نقد و زیباییشناسی تا حد بسیار قابل قبولی بازکاویدهاست.
از نظر شما مطالعات گذشتگان در دانش قافیه چه کاستیهایی در برداشت که شما را مجاب به نگارش این کتاب کرده است؟
صرفنظر از مبانی و قواعد قافیه، جنبههای زیباییشناسی، نقشها و کارکردهای قافیه تا حدودی مورد غفلت واقع شده است. دکتر شفیعی کدکنی در کتاب موسیقی شعر، از بیتوجهی شاعران به نقش اصلی قافیه، سخت انتقاد نموده و میگوید مسئلۀ تصور طفیلیبودن قافیه در شعر قدما به حدی است که گاهی قافیهها و ردیفها را برای منظمکردن و ترتیب حروف دیوان خود بکار میگرفتهاند و همین امر که دیوانهای خود را به ترتیب حروف تهجی ترتیب میدادهاند خود از بیتوجهی آنها به نقش اصلی قافیه است. گاه این قافیهها آنها را وادار به گفتن دروغهایی میکرد تا از این رهگذر حرفی را که در دیوان خود نداشتند بیاورند و از این راه دیوان خود را تکمیل کنند مثلاً شاعری برای اینکه ترتیب دیوان او حفظ شود غزلی با قافیه یا ردیف «غ» میگفت تا ترتیب حروف تهجی در آن کامل باشد. امروزه نویسندگان و ناقدان غربی به نقشها و کارکردهای اصلی قافیه به دیدۀ اهمیت نگریستهاند و در این موضوع کتابها و مقالههای بیشماری به نگارش درآوردهاند. محققان و صاحبنظران زبان عربی و فارسیزبانان نیز تحقیقها و مطالعات ارزندهای در این زمینه انجام دادهاند که بس مفید و سودمند است.
آنچه تاکنون دربارۀ قافیه و نقشهای مختلف آن در شعر فارسی به تحریر در آمده به استثنای برخی از نوشتهها هنوز نمی از دریای بیکران این نوع ادبی موسیقایی در این پهنای ژرف است و جا دارد تا محققان و بزرگان ادبی با نگاهی دقیقتر و عمیقتر، مسئلۀ قافیه را از زوایای گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرار دهند و به نقشها و کارکردها، اسباب هنری و بحثهای زیباییشناختی آن بپردازند نه صرفاً به مبانی و قواعد و ضوابط سنتی و بعضاً ملالتکنندۀ آن. البته نباید فراموش کرد که مبانی و قواعد اولیۀ هر علم به مثابۀ مصالح و خمیرمایۀ آن علم است و اگر بدون توجه به اصول و مبانی اولیه به مباحث زیباشناختی و تحلیل و نقد قافیه بپردازیم، قطعاً به خطا رفته و راه به جایی نخواهیم برد.
چند نمونه از نقشها و کارکردهای مهم قافیه و جایگاه آن در شعر و ادب فارسی را بیان کنید.
کارکردها و نقشهای قافیه، متتوع و بیشمار است. از جمله مهمترین آنها را که جی. ای. کادن هم برشمرده است عبارتاند از ایجاد طنین و موسیقی و هماهنگی، تحکیم ساختار اصلی شعر، تکمیل معنی، و ایجاد پیوند بین ابیات است؛ و نیز معتقد است وجود قافیه سبب آسانی به خاطر سپردن شعر میگردد. کادن میگوید علیرغم اینکه بسیاری از شاعران در شعر خود از قافیه بهره نجستهاند و حتی برخی مخالف حضور آن در شعرند، قافیه مأنوسترین و قدیمترین عنصر موسیقایی در شعر است. به باور زرینکوب نیز در قافیه چند خاصیت هست اول آنکه با تکرار و تراجع اصوات آخر کلمه، حالتی به کلام میبخشد که در حقیقت موسیقی وزنش را تکمیل میکند… خاصیت دیگر قافیه آن است که نظم و ترتیبی به شعر میدهد و اجزاء آن را متناسب میکند. ضبط و ربط آنها را آسان مینماید، وزن و آهنگ را هم تقویت میکند و گویی به قول بعضی فایدۀ آن سر و سامان دادن است به شعر.
برخی از نقشهای قافیه که سبب میشوند موسیقی به عنوان مکمل شعری اهمیت بیابند، چیست؟
سخن دربارۀ قافیه، سخن از نقش موسیقایی و آهنگین آن و خاصیت مکملبودن موسیقی بیرونی و درونی شعر است. ارتباط موسیقی و شعر، مهمترین و نزدیکترین ارتباطها در این دو حوزه است. به گفتۀ دکتر شفیعی کدکنی، بسیاری از نظریهپردازان و محققان، غایت آرمانی شعر را تقرب و تشبه به موسیقی میدانند و به عبارتی «شعر را تجلی موسیقایی زبان» میدانند. به تبع همین نقش مهم موسیقایی در شعر است که جایگاه و شأن قافیه روشن میشود. به همین صورت قافیه از گذشته تا حال مورد توجه شاعران و به انحای گوناگون، میدان هنرنمایی ایشان بوده، به طوری که برخی از شاعران عربزبان و فارسیزبان به نحوی کوشش خود را در قالب کتاب یا دیوان شعر و… صرف شیرینکاریهایی در این حوزه نمودهاند.مثلاً در میان شاعران عربزبان، ابوالعلاء معری (متوفی ۴۴۹ ه) در دیوان خود صنعت لزوم مالایلزم – که در علم قافیه از آن بحث میشود – را در تمام ابیات آن به کار میبرد. به همین جهت دیوان وی، لزوم مالایلزم یا لزومیات نامیده شده است.
در شعر فارسی نیز اهلی شیرازی (متوفی ۹۴۲ ه) تمام ابیات مثنوی سحرهلال خود را به دو قافیه، آن هم قافیۀ بدیعی و متجانس سروده است. این چنین باریکبینیها و هنرنمایی شاعران در شعر به وسیلۀ عنصری به نام قافیه حاکی از ارزش و اهمیت آن به خصوص در زمینۀ موسیقی و آهنگ شعر است. همین طور از قدیم در اغلب تعریفهایی که از شعر ارائه شده، از قافیه به عنوان عنصری مهم در کنار تخیل، عاطفه، وزن و… یاد شده است. بیشتر ادیبان و نویسندگان در هیچ زمانی از نقش قافیه در شعر غافل نبوده و در تعریفهایی که از شعر ارائه دادهاند، قافیه را در آن گنجانده و به نحوی از نقش مهم آن در شعر یاد نمودهاند.
از مطالبی که اهمیت و تأثیر قافیه در شعر را نشان میدهد نامگذاری قصاید شاهکار و موفق بر اساس قافیه یا حرف روی است که در طول تاریخ نمونههای بسیاری از آن یافت میشود. قصیدۀ لامیۀ اسماعیل بن عباد ملقب به صاحب در فضایل علی (ع)، قصیدۀ میمیه فرزدق در مدح حضرت سجاد (ع)، قصیدۀ لامیه و رائیه ابومحمد شاطبی در علم قرائت، لامیۀ العجم، سینیۀ البحتری و… در زمره این موارد است. علاوه بر آن بعضی از لغتنامههای مشهور و رایج در زبان عربی بر اساس حرف آخر کلمه تنظیم یافتهاند که بیشتر شاعران و نویسندگان میتوانند برای یافتن قافیۀ مورد نظر خود با توجه به معانی ذکرشده در آن لغتنامهها از آنها بسیار بهره ببرند. از جملۀ آنها میتوان به الصحاح جوهری (م ۳۹۳ ق)، لسانالعرب ابنمنظور (م ۷۱۱ ق) القاموسالمحیط فیروزآبادی (م ۸۱۷ ق)، تاجالعروس من جواهرالقاموس زبیدی (م ۱۱۸۳ ق) اشاره نمود. بنابراین نامگذاری قصاید به نام قافیۀ همان شعر و همچنین ترتیب نظام قافیه در فرهنگهای لغت مهم عربی، نشان از توجه شاعران و دانشمندان علوم ادبی به دانش قافیه بوده است.
این گفتوگو ادامه دارد....
نظرات