جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۳
امان از داغ هجران تو ای یار!

هرمزگان- غیبت اینجا یعنی حاضر اما از نگاه‌ها پنهان و داغ هجران نیز درد دوست داشتنی وصل و دیدار است.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): یاری رسان، یادش هست که حواسش به همه و همه جا باشد، قطعاً بیشتر از آنچه ما بیادش هستیم. این بازی نیمه اولش تمام شده و نشانه‌ها نشان می‌دهند که نیمه دوم نیز به دقیقه ۹۰ رسیده است و حالا منتظر داور هستیم تا وقت اضافه یا همان وقتی که ما تلف کرده‌ایم را اعلام کند تا سوت پایان این بازی به صدا در آید. این بازی زندگی بالاخره به پایان می‌رسد و آنچه را خواهیم دید که انتظار و رویایش را داشتیم. با غزل مهدوی شاعر آیینی هرمزگان در ادامه لذت انتظار را شاعرانه تر درک خواهیم کرد.

محمود زندیار - شاعر مهدوی:

چگونه چشم در راهت بمانم؟

امان از داغ هجران تو ای یار
امان از شام فقدان تو ای یار

به جان آمد لبم ای ماه تابان
بنازم بر تو و جان تو ای یار

دو چشمم بر غبار جاده خفته ست
به شوق روی پنهان تو ای یار

و مُردم از غم دوریت مولا
ندیدم ماه تابان تو ای یار

شدم پیر از فراقت مهربانا
مرا بشکست طوفان تو ای یار

چگونه چشم در راهت بمانم
به سر سودای سامان تو ای یار

چو آیی و نباشد جان محمود
بمانم پای پیمان تو ای یار.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها