سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۱
«جهادی بدون مرز»؛ روایتی از یک مسیر ناهموار

کتاب «جهادی بدون مرز» نوشته ایوب خرسندی توسط انتشارات راه یار منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا کتاب «جهادی بدون مرز» خاطرات شفاهی مهدی عطایی از پشتیبانی محور مقاومت در سوریه پژوهش و گردآوری ایوب خرسندی در انتشارات راه‌یار منتشر شد.

مولف این کتاب در مقدمه آورده است: «متأسفانه ادبیات روایی و تاریخ شفاهی ما، متمایل به داستان و رمان شده است؛ به طوری که در برخی موارد به سختی می‌توان مرز دقیقی میان تاریخ شفاهی و داستان و رمان گذاشت. تاریخ شفاهی با همه اجزایش باید بازنمای واقعیت باشد و این میسر نمی‌شود مگر اینکه نویسنده خو به سراغ راوی برود و آنچه را که راوی می‌گوید به سرعت در ذهن خود بازسازی کند، اجزای روایت را مثل قطعات پازل در جای خودش قرار دهد و همانجا خلاءهای روایت را ببیند و براساس این خلاءها پرسش‌های خود را تنظیم کند. اگر این کاستی‌ها در خلال گفت و گو حاصل نشود، نویسنده مجبور خواهد شد پای تخیل خود را به میان بکشد و آنچه نباید اتفاق خواهد افتاد. بنابر همین آسیب، سعی کردم از ادبیات‌سازی و پرورش تخیلی متن، پرهیز کنم و حتی المقدور الفاظ راوی و عینیت کلام او حفظ شود.»

مهدی عطایی، راوی کتاب برای رسیدن به اهداف مدنظرش مسیر ناهمواری را طی کرده است. او برای رسیدن به سوریه و مبارزه با داعش چندین بار به در بسته می‌خورد و به طور ناخواسته در مسیری قرار می‌گیرد که خودش پیش بینی نمی‌کند: «حضور دو ساله در پشت جبهه و ستاد پشتیبانی مقاومت در سوریه.» این قصه فراز و فرودهای بسیاری دارد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «صبح زود کوله‌ام را برداشتم و راهی دمشق شدم. یک راست رفتم قصر الضیافه. خودم را معرفی کردم. اتاقی بهم دادند. کوله‌ام را گذاشتم توی اتاق و راهی حرم شدم. نماز را خواندم و برگشتم هتل. موقع ناهار ابوساجد را دیدم. حاجی انگار سفارشم را کرده بود. خودش را معرفی کرد. کمی حرف زدیم. آدم خون گرمی به نظر می‌رسید. کمی از کارهایشان گفت. مسئول «جهاد البناء» بود؛ جمعیتی که به خوانده شهدای سوری رسیدگی می‌کرد.

ابوساجد می‌گفت با کمک‌هایی که جذب می‌کنند، هر ماه یک بسته غذایی به خانواده‌ها می‌دهند. هر هفته یکی دو تا اتوبوس از خانواده‌ها را از مناطق مختلف دعوت می‌کنند دمشق برای زیارت. برایشان سخنران دعوت می‌کنند و بعد هم جوایز فرهنگی می‌دهند.

پرسید: «چرا اومدی سوریه؟»

قصه آمدنم و درگیری توی نبل را گفتم. انگار خیلی هم بی خبر نبود. اوایل تابستان بود و گرمای هوا خیلی اذیت می‌کرد. سالن غذاخوری درست بالای آشپزخانه بود…»

کتاب «جهادی بدون مرز» خاطرات شفاهی مهدی عطایی از پشتیبانی محور مقاومت در سوریه پژوهش و گردآوری ایوب خرسندی در ۳۱۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۶۰ هزار تومان در انتشارات راه‌یار روانه بازار نشر شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها