شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۰
متون تألیفی و ترجمه زنان، نشانه حضور اجتماعی آن‌ها در جامعه است

فرزانه فرحزاد، استاد مطالعات ترجمه دانشگاه علامه طباطبایی گفت: میزان چاپ آثار توسط زنان، که شامل متون تألیفی و ترجمه است، نشانه بسیار روشنی از حضور اجتماعی زنان در جامعه است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا فرزانه فرحزاد، استاد مطالعات ترجمه دانشگاه علامه طباطبایی در ششمین نشست علمی گروه پژوهشی مطالعات زنان و خانواده پژوهشکده علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با محور «زنان، ترجمه و نشانه‌شناسی» که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به‌دو صورت حضوری و مجازی برگزار شد، گفت: ارتباط میان ترجمه و جامعه از دیرباز در مطالعات ترجمه مطرح و بررسی شده است. ترجمه‌پژوهان غربی ترجمه را نوعی رفتار اجتماعی می‌دانند. از نظر آنها مترجم به نظام اجتماعی تعلق دارد و در جامعه تعریف می‌شود. زنان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. میزان چاپ آثار توسط زنان، که شامل متون تألیفی و ترجمه است، نشانه بسیار روشنی از حضور اجتماعی زنان در جامعه است.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: سخنرانی حاضر گزارش کوتاهی از یک طرح پژوهشی در حوزه مطالعات ترجمه و مطالعات زنان، با ابزار خرد-تاریخ‌نگاری است. در این طرح به بررسی انتخاب‌های ترجمه‌ای زنان در جریان تغییرات تاریخی پرداخته‌ایم. بازه زمانی از سال ۱۲۸۰ (تاریخ نخستین ترجمه چاپ شده زنان که شناسایی شده) تا ۱۳۹۰( زمان پایان پژوهش) است. هدف به‌دست آوردن تصویری از حضور زنان در جامعه بوده است. بررسی موضوع‌هایی که زنان در دوران معاصر ایران ترجمه کرده‌اند و همچنین تعداد کتاب‌های ترجمه شده، ابزاری است برای ترسیم این تصویر. گزارش این تحقیق، علاوه بر چاپ و توزیع در فضای بومی، به‌صورت فصل اول کتابی چاپ شده که با همکاری لوییس فون فلوتو، استار ترجمه دانشگاه اوتاوا، گردآوری و تالیف شده ، و با عنوان Translating Women: New Voices, Different Horizons در سال ۲۰۱۶ در انتشاراتی راتلج چاپ شده است.

استعاره زن در نشانه‌شناسی پسااستعماری

همچنین در ادامه آزیتا افراشی با موضوع سخنرانی «استعاره زن در نشانه‌شناسی پسااستعماری» بحث خود را با تمرکز بر دو پرسش اصلی آغاز کرد و گفت: نخست آنکه چه ویژگی‌های مشترکی را میان زنان به تصویر کشیده شده در این آثار می‌توان یافت؟ و دیگر اینکه در قالب تحلیل‌های مرتبط با استعاره‌های شناختی آیا می‌توان زن در این تصاویر را به مثابه حوزه مبداء برای مفهوم‌سازی‌های دیگری در نظر گرفت؟

استاد زبان‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در راستای دو پرسش مطرح شده بیان کرد: نظریه‌پردازی پسااستعاری به صورت‌بندی تجربه استعمارشدگان از زندگی در دوران استعمار می‌پردازد. صورت‌بندی این تجربه، بی‌گمان امری چندوجهی است که حوزه‌های مختلفی مانند زبان، ترجمه، ادبیات، مناسبات اجتماعی، اقتصاد، تاریخ، سیاست، فرهنگ، هنر و جزء آن را فرا می‌گیرد. همچنین ذیل گروه‌های اجتماعی متفاوت در سرزمین‌های تحت استعمار، گروه‌های سنی، جنسیتی، صنفی، تحصیلی، اجتماعی و جغرافیایی را می‌توان برشمرد که این تجربه را زیسته‌اند. بخشی از تحلیل معنایی گفتمان پسااستعماری در قالب نشانه‌شناسی میسر می‌شود؛ به‌ویژه نشانه‌شناسی آثار هنری که به مکان‌ها و مردمان و شیوه زیست در دوران استعمار مرتبطند.

افراشی افزود: بحث حاضر از منظر نشانه‌شناسی به تحلیل نقاشی‌هایی می‌پردازد که در آن زنان در سرزمین‌های استعمارزده به تصویر کشیده شده‌اند. پیکره آثاری که به موضوعات مورد اشاره پرداخته‌اند، چنان گسترده است که به شکل‌گیری ژانری در هنر به نام هنر اورینتالیست انجامیده است. هنر اورینتالیست که در قرن نوزدهم میلادی به اوج رسید، به بازنمود شرق در هنر غربی می‌پردازد و در آن مرز خیال و واقعیت معمولاً مبهم است و جوهر آن استعاره است. بنابر این با توجه به ویژگی استعاری بودن هنر اورینتالیست، یکی از ابزارهایی که در این تحلیل‌های نشانه‌شناختی مورد استفاده قرار می‌گیرد، استعاره است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها