به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک، نویسنده کتاب داستانی «رنگ هفتم» در مقدمه کوتاه کتاب آورده است: «این داستان فارغ از هر نام و نشان، محدوده، بعد و مرزیست. کافی است آنچه دوست دارید ببینید را در ذهن خود تجسم کرده و دنیایی بر پایهی آنچه میخواهید برپا کنید. مانند من که در آن غرق شدم و رنگم را در دنیای پررنگش یافتم.»
برشی کوتاه از کتاب «رنگ هفتم» را در زیر میخوانید:
«دنیا بر پای رنگها بنا شده. هر رنگ ذات درونی هر انسان، هر رنگ موجودیت یک شی، هر رنگ هویت یک نسل. این داستان، داستان کافهداران، داستان رانندگان و داستان زمستان نیست. این داستان رنگهاست.
هر رنگ یک شخص و هر شخص نمونه گروهی از کائنات و تمام کائنات در گردش با هم و با هر گردش زشت و زیبا، خوب و بد، غم و شادی، رنگ به رنگ با هم یکی میشوند و رنگ جدیدی میسازند شاید دروغ، شاید دوستی، شاید نفاق و یا شاید عشق…
کسی چه میداند شاید روزی تمام دنیا یک رنگ بوده، یک رنگ سرد و بدون روح و سخت که هیچ مفهومی را به آسانی نمیشده در آن پیدا کرده نگی که بعد از تابش خورشید به آن هم هیچ اثری از گرما در آن مشاهده نمیشده یا شاید رنگی گرم بودی و پستی بوده روزگاری که خورشید نیازی به سوزاندن این همه هیزم برای گرم نگه داشتن این دنیا نداشته.
نظر شما