به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دریاسوج، مهدی فدایی چهارشنبه شب در نشست علمی با عنوان «فلسفه و معنای زندگی» در سخنرانی خود به تفصیل به تحلیل فلسفی این موضوعات پرداخته و دیدگاههای مختلف فلسفی را به ویژه در ارتباط با مشکلات جامعه معاصر مورد بررسی قرار داد.
نگاهی به فلسفههای معاصر و جایگاه مدرنیته
وی به مفاهیم بنیادین دوران مدرن پرداخت و گفت: مدرنیته به عنوان یک گفتمان فلسفی و اجتماعی، برای انسانها نوید رهایی از تسلطهای قرون وسطی و به نوعی آغاز عصر روشنگری را به همراه داشت. اما این تغییرات در پی خود معضلاتی را نیز به همراه آورد که یکی از مهمترین آنها بحران معنای زندگی در دنیای مدرن است.
به گفته وی، فلسفههای مدرن در ابتدا در پی نقد سنتها و ایجاد فضایی نو برای تفکر و تحلیل انسان و جهان بودند، اما به مرور زمان به چالشهای جدیدی دچار شدند که به نظر میرسید پاسخهای آنها به نیازهای عمیق انسان امروز جوابگو نباشد.
چالشهای انسان مدرن: از سرعت زندگی تا بحران معنا
فدایی مهربانی با اشاره به زندگی انسان در دوران مدرن، سرعت و فشارهای مادی و اقتصادی را از جمله دلایل اصلی بحران معنای زندگی در عصر حاضر دانست. وی در این زمینه گفت: دوره مدرن با ویژگیهایی چون سرعت و تحولهای سریع، شرایطی را برای انسان به وجود آورده که در آن احساس میکند همواره در حال دویدن است و هیچگاه به مقصد نمیرسد. این سرعت در زندگی، در پی خود فاصلهگذاری از مفهوم «معنای زندگی» را به همراه داشته است.
وی افزود: در زندگی سنتی، انسانها با آرامش بیشتری به زندگی خود پرداخته و ارتباطات عمیقتری با معنای زندگی و وجود خود داشتند، در حالی که در دنیای مدرن، این ارتباطات به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی تحت الشعاع قرار گرفته است.
وی در ادامه به نکتهای مهم اشاره کرد و گفت که زندگی مدرن انسانها را به نوعی به سوی دیدگاههای کمی و عددی سوق داده است: «در دنیای مدرن، همه چیز به اعداد و مقادیر تبدیل شده است. حتی درک انسانها از معنای زندگی تحت تأثیر این کمیتها قرار گرفته و فرد دیگر قادر نیست از آنچه که به عنوان معنای واقعی زندگی شناخته میشود، بهرهبرداری کند. این فرایند، در نهایت انسان را از معنا و حقیقت زندگی دور میکند.»
فلسفههای جدید و جستوجو برای بازگشت به اصالت
فدایی در بخش دیگری از سخنرانی خود به برخی از نظریات فلسفی معاصر اشاره کرد که به نوعی به نقد بحران معنای زندگی در عصر مدرن پرداختهاند. او به ویژه از «ترانس مدرن» و «تئوری اینتگرال» یاد کرد و توضیح داد که این نظریات سعی دارند تا با رویکردی فراگیر و یکپارچه، پاسخهای جدیدی به مسأله معنای زندگی ارائه دهند. به گفته وی، این رویکردها معتقدند که نمیتوان مدرنیته را به طور کامل نفی کرد، بلکه باید از ظرفیتهای موجود در آن استفاده کرد تا به انسان معاصر کمک کنیم تا دوباره معنای زندگی خود را کشف کند.
انسان غیر اصیل و بحران هویت در دنیای مدرن
فدایی با اشاره به اندیشههای مارتین هایدگر در خصوص «انسان غیر اصیل»، گفت: هایدگر معتقد است که انسانهای مدرن به دلیل پیروی از استانداردها و انتظارات جامعه، به نوعی از اصالت وجودی خود فاصله میگیرند. این انسانها نه بر اساس خودشان، بلکه بر اساس آنچه دیگران از آنها میخواهند زندگی میکنند و همین امر موجب میشود که معنای واقعی زندگی را از دست بدهند.
وی در ادامه افزود: این وضعیت، به نوعی منجر به «سقوط در دیگران» میشود، وضعیتی که در آن انسان تنها به تقلید از دیگران پرداخته و از تجربههای درونی خود غافل میماند.
فدایی همچنین به این نکته اشاره کرد: انسانهای معاصر به دلیل وابستگی به تکنولوژی و پیروی از الگوهای اجتماعی، دیگر قادر به شناخت و فهم معنای زندگی بهطور مستقل نیستند.
به گفته وی، زندگی مدرن، با تمام دستاوردهای علمی و تکنولوژیک خود، همچنان در پی تأمین نیازهای مادی و اقتصادی انسانها است و این باعث شده که انسانها از دغدغههای معنوی و فلسفی خود غافل شوند.
تأثیر تکنولوژی بر معنای زندگی: از هایدگر تا سارت
در ادامه، فدایی به تاثیرات تکنولوژی بر معنای زندگی و رابطه آن با فلسفههای معاصر پرداخته و به تحلیل دیدگاههای هایدگر و سارت در این زمینه پرداخت.
وی با اشاره به فلسفههای هایدگر، تأکید کرد که در دنیای مدرن، تکنولوژی به طور گستردهای به زندگی انسانها نفوذ کرده است و حتی در روابط شخصی و احساسات انسانها نیز رسوخ کرده است. «هایدگر در آثار خود اشاره میکند که تکنولوژی از ریشه در یونان به معنای فنآوری بوده است و این خود باعث تغییر بنیادین در نحوه درک انسانها از خود و جهان پیرامونشان شده است.»
وی همچنین به تأثیر این روند در روابط انسانی اشاره کرد و گفت: تکنولوژی امروز به قدری در زندگی انسانها نفوذ کرده که حتی روابط عاطفی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است. انسانها دیگر نمیتوانند در روابط خود بدون دخالت تکنولوژی و ابزارهای دیجیتال زندگی کنند و این امر باعث شده تا انسان از تجربههای حقیقی و انسانی خود دور بماند.
جستوجو برای بازگشت به اصالت و معنای زندگی
فدایی در ادامه سخنان خود به ضرورت بازگشت به درک حقیقی از معنای زندگی اشاره کرد و افزود: انسانهای مدرن باید از دنیای عددی و کمیتی رهایی یابند و به درک اصیلتری از خود و جهان دست یابند. این امر نیازمند بازگشت به اندیشههای عمیق فلسفی و مواجهه دوباره با پرسشهای بنیادین زندگی است.
وی تأکید کرد: انسانها باید در جستوجوی پاسخهای واقعی به پرسشهایی چون «چه چیز به زندگی معنای واقعی میدهد؟» و «چگونه میتوان به اصالت و حقیقت زندگی دست یافت؟» باشند.
در نهایت، فدایی مهربانی با اشاره به نظریات مختلف فلسفی، انسانها را دعوت کرد تا به خود بازگردند و با تفکر عمیق، معنای حقیقی زندگی را درک کنند. نشست علمی برگزار شده، فرصتی بود تا دغدغههای موجود در دنیای مدرن درباره معنای زندگی و بحرانهای آن با دقت مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و به روشنی نشان دهد که اندیشمندان معاصر همچنان در جستوجوی پاسخهای تازه برای این پرسشهای بنیادین هستند.
در ادامه سخنرانی فدایی در مراسم روز جهانی فلسفه، وی به بررسی عمیقتر رابطه انسان با تکنولوژی و معنای مرگ در اندیشههای فلسفی و عرفانی پرداخت. در این بخش از سخنرانی، دکتر فدایی مهربانی به نکاتی کلیدی درباره انتقال از مرگ به زندگی، جایگاه فنا در عرفان اسلامی و ارتباط آن با بحرانهای ناشی از تکنولوژی در دنیای مدرن اشاره کرد. سخنان وی رویکردی جدید به مفهوم مرگ و فنا داشت که میان فلسفه غربی و عرفان اسلامی پلی برقرار میکرد.
مرگ، فنا و جستجوی معنای زندگی در عرفان اسلامی
فدایی با اشاره به مباحث عرفان اسلامی گفت: در عرفان اسلامی، مرگ و فنا بهعنوان مراحل پیشرفت روحی انسان شناخته میشود. عارف در مسیر تکامل خود، از مقامات مختلف عبور میکند تا به درجهای از شناخت و قرب الهی دست یابد که به فنا در خدا منتهی میشود. این همان مفهوم پلهپلهای است که در این مسیر بهطور تدریجی به ملاقات خداوند میرسد.
وی ادامه داد: عرفان اسلامی به نوعی فهم عمیق از مرگ دارد که بر اساس آن، انسان باید از تعلقات دنیوی خود دست بکشد و در این مسیر، فنا در خدا را تجربه کند. در واقع، فنا به معنای از دست دادن خود در راه خداوند است که میتواند به معنای رهایی از تعلقات دنیوی و فراتر رفتن از محدودیتهای فردی باشد.
انتقال از مرگ به فنا: مفهومی که در تقابل با تکنولوژی است
وی در ادامه به تأثیرات تکنولوژی در زندگی روزمره اشاره کرد و گفت: همزمان با پیشرفت تکنولوژی و قرار گرفتن آن در زندگی روزمره، انسانها دیگر قادر نیستند به مفهوم مرگ و فنا بهطور عمیق توجه کنند. همانطور که در عرفان اسلامی اشاره شده است، انسان باید بهطور جدی از تعلقات دنیوی خود آزاد شود، اما در دنیای مدرن، تکنولوژی با تسلطش بر زندگی انسانها، اجازه نمیدهد که انسانها این مسیر تکامل روحی را طی کنند.
فدایی با مقایسه این دو وضعیت، افزود: تکنولوژی بهجای رهایی انسان از تعلقات دنیوی، او را در چرخدندههای خود گرفتار کرده است. این همان چیزی است که هایدگر در مورد گیر کردن انسان در چرخدندههای تکنولوژی به آن اشاره میکند.
تأثیر تکنولوژی بر شناخت انسان از خود: از نیچه تا هایدگرهایدگر
فدایی در ادامه، به دیدگاههای نیچه و هایدگر در خصوص خدا و مرگ اشاره کرد و گفت: نیچه زمانی میگوید که خدا مرده است، قصد دارد نشان دهد که بشر دیگر قادر به پذیرش مفهوم الهی و معنوی نیست و این فقدان، بحران عظیمی برای انسان به همراه میآورد. این جمله نه تنها از نظر فلسفی، بلکه از نظر روانی و اجتماعی نیز به نوعی اعلان پایان یک عصر است.
وی همچنین به ارتباط این ایده با تکنولوژی اشاره کرد و گفت: بهرغم اینکه نیچه به طور تراژیک از مرگ خدا سخن میگوید، هایدگر نیز تأکید دارد که انسانها در دوران مدرن در چرخدندههای تکنولوژی گرفتار شدهاند و دیگر قادر به تجربههای معنوی نیستند. در این وضعیت، انسانها در جستوجوی معنای زندگی از جهان خارج، به درون خود نگاه نمیکنند و بنابراین از مفهوم حقیقت و خداوند فاصله میگیرند.
مقامات عرفانی و رهایی از چرخدندههای تکنولوژیتکنولوژی
فدایی مهربانی به مفهوم مقامات عرفانی در عرفان اسلامی اشاره کرد و گفت: عرفا در مسیر سیر و سلوک خود از مراحل مختلفی عبور میکنند. یکی از این مراحل فنا است که در آن، انسان بهطور کامل از تعلقات دنیوی و مادی خود آزاد میشود. این همان مسیر رهایی است که میتواند به انسان کمک کند تا از چرخدندههای تکنولوژی و فشارهای دنیای مدرن رهایی یابد.
وی ادامه داد: تکنولوژی به ما این امکان را میدهد که به راحتی در ارتباط با دنیای خارج باشیم، اما این ارتباط باعث شده است که انسانها از ارتباط واقعی با خود و حقیقت زندگی دور شوند. همانطور که در عرفان اسلامی گفته شده است، انسان باید به درون خود بازگردد و از دنیای مادی رهایی یابد.
انتشار تکنولوژی در وجود انسان: چالش جدید انسان مدرن
در بخش دیگری از سخنرانی، فدایی مهربانی به چالشهای موجود در استفاده از تکنولوژی و تأثیر آن بر زندگی انسانها اشاره کرد و گفت: تکنولوژی بهطور گستردهای در زندگی ما نفوذ کرده است و حتی در نحوه تفکر و احساسات ما نیز تأثیر گذاشته است. این ابزارهایی که ما در دستان خود داریم، همانند موبایل، بهطور غیرقابلتصوری در وجود ما نفوذ کرده و به نوعی تبدیل به جزئی از هویت ما شدهاند. اکثر افراد در این روزها نمیتوانند حتی چند ساعت از این ابزارها فاصله بگیرند، زیرا این تکنولوژی بهطور مستقیم بر احساسات و نیازهای روزمره آنها تأثیر میگذارد.
چشماندازهای آینده: از بحران تکنولوژی تا بازگشت به اصالت
فدایی مهربانی در پایان سخنان خود به این نکته اشاره کرد که دنیای مدرن نیازمند یک بازنگری جدی در رابطه با تکنولوژی و معنای زندگی است.
وی گفت: ما باید به این نکته توجه کنیم که بهرغم تمام دستاوردهای تکنولوژیک، انسان هنوز به جستوجوی معنای عمیقتری از زندگی نیاز دارد. این معنای عمیق میتواند در بازگشت به خود و تجربههای معنوی نهفته باشد که به انسان کمک میکند تا از چرخدندههای تکنولوژی رهایی یابد و به درک اصیلتری از خود و جهان دست یابد.
سخنان فدایی مهربانی، بهطور کلی بر اهمیت بازگشت به اصول معنوی و عرفانی در دنیای مدرن تأکید داشت. وی یادآور شد که انسانها باید در جستوجوی حقیقت و معنای واقعی زندگی باشند و تنها از این طریق میتوانند از بحرانهای معنایی که تکنولوژی در دنیای معاصر ایجاد کرده است، رهایی یابند.
نظر شما