به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، میرزا کوچک خان جنگلی در تاریخ معاصر ایران از نظر تاثیرگذاری بر تحولات فکری، فرهنگی و اجتماعی ایران چهرهای شاخص است. علاوه بر وجه اجتماعی کوچکخان، از نظر شخصیتی نیز نمیتوان وی را در قالبهای معمول رجال سیاسی همعصر خویش قرار داد. با شخصیتی روبرو هستیم که از نظر سیاسی دارای عواطف روحی بسیار بالایی بود. بنا بر روایات، گزارشها و اسناد او هیچگاه فریفته پیروزی نشد و تنها سیاستمداری بود که بر کشتهشدگانش میگریست. به مناسبت سالروز شهادت این شخصیت تاریخی با عباس پناهی، دانشیار تاریخ و مطالعات ایرانشناسی و مولف کتاب «مجموعه مقالات همایش تبارشناسی شخصیت میرزا کوچک جنگلی» و آثاری دیگر درباره تاریخ معاصر گیلان به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
یازدهم آذرماه سالروز شهادت رهبر قیام مردمی جنگل، «میرزا کوچک خان جنگلی» است، درباره شکلگیری جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی شرحی بیان کنید.
کتاب «مجموعه مقالات همایش تبارشناسی شخصیت میرزا کوچک خان جنگلی» در دو جلد منتشر شده است که در جلد اول و دوم به ترتیب حدود چهل مقاله را در بر میگیرد، در این چهل مقاله خوشبختانه از اساتید تراز اول حوزه مطالعات ایران چه از نظر تاریخی، سیاسی، فرهنگی و ادبی استفاده شد و از نظرات آنها استفاده کردیم. یک اتفاق خوبی هم که افتاد، این بود که ما مقالات را به استادان سفارش دادیم، بنابراین این استادان بر اساس سفارشی که به آنها داده شد، در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جنبش جنگل را در آن دورهای که به وقوع پیوست، مورد مطالعه قرار دادند. علاوه بر آن برخی از پژوهشگران در حوزه مطالعات اجتماعی روایتهای محلی که در رابطه با جنبش جنگل در زمان خودش و در آن منطقه در جریان بود و امروز در اذهان شفاهی مردم روایت میشود، بررسی کردند. علاوه بر اینها مقالاتی نیز از خارج از ایران به همایش رسید مانند مقالات دکتر پژمان دیلمی و دیگر پژوهشگرانی که در حوزه جنبش جنگل پژوهش میکردند.
کتاب مجموعه مقالات تبارشناسی شخصیت میرزا به چه ابعادی از این شخصیت از نظر تاثیرگذاری تاریخی پرداخته است؟
معیار انتخاب در این مجموعه مقالات بر اساس معیار سنجشی بود که از پیش در همه همایشها تعیین شده است، یعنی مقالات به سامانه همایش ارسال میشد و همانند مقالات پژوهشی البته با رویکرد کنفرانسی برای بررسی به دو استاد ارجاع میشد و اساتید بر اساس کمیت و کیفیت متدولوژی تحقیق و مقاله و محتوای مقاله نمراتی را برای مقالات در نظر میگرفتند، بنابراین مبنا برای انتخاب مقاله نمره صد بود و به ترتیب از بالاترین نمره تا پایینترین نمره که منظور نظر ما بود، استفاده کردیم تا مقالات حداقل کیفیت را داشته باشند و استانداردهای همایش که همایش دانشگاهی بود، در نظر گرفته شد. خوشبختانه بخش زیادی از مقالاتی که به همایش رسیده بود، مورد پذیرش قرار گرفت و در نهایت در کمیته علمی همایش دانشکده گیلانشناسی دانشگاه گیلان از سوی همکاران بررسی شدند و آنهایی که شاخصههای انتشار را داشت، انتخاب و منتشر شد.
مقالات بر چه اساسی انتخاب شدهاند و چه جنبههایی را دربرمیگیرد؟
یکی از مقالاتی که در این مجموعه اسناد سخنرانی بوده و همچنین به صورت مقاله منتشر شد، جایگاه جنبش جنگل در مطالعات پژوهشگران ترکیه بود که توسط دکتر علی کاریرایت ارائه شده است. همانطور که میدانیم یک بخشی از جنبش جنگل یعنی دوره اول آن تحت تاثیر اندیشه اتحاد اسلام بود که جنبش جنگل متاثر از آن بوده است. البته اتحاد اسلامی که در عثمانی بود با اتحاد اسلام در ایران تفاوتهای اساسی دارد چون اتحاد اسلام در عثمانی مبتنی بر سیاستهای دولت عثمانی برای ایجاد اتحادی بین مسلمانان در برابر انگلستان و روسیه بود تا خودش را از آن ورطه فروپاشی که درگیر آن بود، نجات بدهد. اما روشنفکران یونانی که اغلب دموکراتها بودند، سعی میکردند از این حربه اتحاد اسلام برای منافع ملی ایران و برای بیرون راندن روسها و انگلیسیها و مطامع استثماری که روسها و انگلیسیها در ایران داشتند، استفاده کنند. از اینرو این اشتراک نظر روشنفکران و سیاستمداران عثمانی و ایران بر سر مخالفت با روسیه و انگلستان فصل مشترکی برای پیوستن ایرانیان به این جریان شد اما بعد از اینکه عثمانیها در اواخر جنگ جهانی اول به مناطق باختری ایران حمله کردند و در آنجا مرتکب فجایعی شدند کمکم این نگاه و رویکرد کمرنگ شد و بعدها جنگلیها هم از اتحاد اسلام بریدند، هرچند در همان ابتدا عنوان را کمیته اتحاد اسلام آوردند ولی با اینحال روابطشان را کم کردند و البته ارتباط بین ایران، جنگلیها و عثمانیها نیز ارتباط منطقی بود و اینگونه نبود که عثمانیها از جنگلیها در جهت منافع خودشان حمایت کنند. حتی در گزارشهای موجود اسلحه و مهماتی که به صورت اندک از سوی عثمانیها در اختیار جنگلیها قرار میگرفت، هزینه آن از سوی جنگلیها پرداخت میشد.
دلایل ناکامی جنبش جنگل را در چه میدانید و در کتاب شما چه دلایلی برای ناکامی جنبش جنگل برشمرده شده است؟
به نظر میرسد که دلایل ناکامی جنبش جنگل ریشه در عوامل مختلف درونی و بیرونی دارد. از نظر عامل درونی میتوان گفت جنبش جنگل، اتحادیه نامتجانس بوده است و خود میرزا کوچک خان دارای عقاید و ریشههایی مبتنی بر اندیشههای وطنخواهی و ملیگرایی بوده است. تقریباً میتوان گفت مبارزه با بیگانگان اساس اندیشه میرزا را شکل میداد که البته به جز این هم نبود. در حالیکه بعدها به ویژه از سال ۱۲۹۸ کسانی که به جنبش جنگل پیوستند، دارای افکار و ایدههای مختلفی بودند که البته میتوان گفت هر کسی کهنه لحاف را به طرفی میکشید که در نهایت میتوان آن را یکی از عوامل درونی عدم تجانس در جنبش جنگل ذکر کرد. عوامل دیگری نیز سبب شد تا جنبش جنگل تضعیف شود. اساساً جنبش جنگل یک جنبش فراگیر نبود بلکه یک جنبش محلی در مقیاس کوچک بود و نتوانست تمام مالکان را به دور هم جمع کند، حتی رعایا نیز به دلیل طولانی شدن جنبش بسیار دلزده و خسته شده بودند. از نظر بیرونی و از نظر دولت مرکزی جنبش جنگل اساساً نوعی شورش تلقی میشد. انگلیسیها در این زمان بیش از هر چیز نیاز داشتند در ایران امنیت و آرامش حاکم شود تا به منافع آنها در خاورمیانه ضربه نخورد. به ویژه با کشف نفت در جنوب ایران، روسها در مرحله اول اساساً مخالف هر نوع جریان ملیگرایی در ایران بودند. بعد از خروج آنها از ایران بلشویکها جایگزین روسیه تزاری شدند، هر چند در ابتدا یک همنوایی با جنگلیها داشتند اما به مرور همان مسیر روسهای تزاری را رفتند. بنابراین منافع جنگلیها را فدای منافع بلندمدت خودشان و حفظ ارتباط با دولت مرکزی و انگلستان را ترجیح دادند.
«روزنامه جنگل» که در زمان جنبش جنگل منتشر میشد، بهترین منبع است تا بتوان انگیزههای این جنبش به رهبری میرزا کوچکخان را دریافت کرد. در این روزنامه چقدر میتوان اندیشه میرزا را واکاوی کرد؟
روزنامه جنگل در حقیقت ارگان جنگلیها بود. میتوان گفت این نشریه عنوان روزنامه را دارد اما به صورت روزانه و منظم منتشر نمیشد. در سه دوره منتشر شد و در دوره آخر انتشار آنکه مصادف با زمان تسلط بلشویکها بوده، روزنامه جنگل بیشتر رویکرد حزبی و سیاسی داشت. با این حال در روزنامه جنگل میتوان مانیفست و دیدگاه جنگلیها را نسبت به حکومت مرکزی و دیدگاه آنها نسبت به ایران و نسبت به بیگانگان را میتوان در آن یافت. به ویژه بخشی از روزنامه جنگل مقالاتی است که در رابطه با مسائل داخلی و در رابطه با مسائل خارجی مینوشتند. مقالات و گزارشهای روزنامه جنگل نشان میدهد که نویسندگان روزنامه جنگل از آدمهای آگاهی بودند که از مسائل جهان و مسائل ایران بسیار آگاه بودند و یک تفاوت بسیار اساسی در بین نویسندگان روزنامه جنگل و خود جنگلیها میتوان یافت. بدنه جنگلیها رعایا و افراد بیسواد و کم سواد بودند و هسته کوچکی که در اطراف میرزا قرار داشتند، افراد آگاه و تحصیلکرده و دارای تفکر سیاسی بودند. بقیه افراد عامی بودند و چندان از مسائل سیاسی منطقه، محلی و جهانی آگاهی نداشتند. در حالیکه روزنامه جنگل دربردارنده دیدگاه جنگلیها نسبت به جامعه آن روز است و از این نظر بسیار اهمیت دارد.
برخی از تاریخپژوهان بر این باورند که میرزا وطنفروش و به دنبال تجزیه طلبی بود، دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
در رابطه با اینکه برخی از تاریخپژوهان معتقدند که میرزا وطنفروش و یا به دنبال تجزیهطلبی بود، باید دیدگاه این گروهها و طیف را از آبشخور سیاسیشان تحلیل کرد. این موضوع، از آن صحبتهایی است که تقریباً میشود گفت که به هیچ وجه صحت نداشته، در نتیجه بهتر است درباره آن بحث نشود. امروز در جامعه ما باب شده است، آدمهایی که آگاهی چندانی درباره موضوعات گوناگون به ویژه تخصصی ندارند، وارد میشوند. این افراد در هر حوزهای به ویژه تاریخ اظهار نظر میکنند، هیچ نوع عواقبی هم این سخنان برایشان ندارد. تاریخنگاران مدعی این نیستند که میرزا مرتکب اشتباهات تاکتیکی نشده است، اما اینکه وی به دنبال تجریه ایران بود، دیدگاهی نادرست است. در روزنامه جنگل، دیدگاههای مکتوب کوچک خان و خاطرات جنگلیها حتی یک خط درباره اینکه گیلان را از ایران جدا کنند، دیده نمیشود. این دیدگاه را به دروغ به کوچک خان منتسب میکنند. قطعاً تاریخنگاران با نگاه نقادی و انتقادی به جنبش جنگل نگاه میکنند و تقریباً میشود گفت آن انتقادات درست و نادرست در مورد جنبش جنگل را بیان میکنند. با این حال در هیچکدام از ادوار جنبش جنگل که مدت هفت سال طول کشید و میرزا در راس آن بود، اینها به دنبال تجزیهطلبی نبودند و از ابتدا مانیفست خودشان را در روزنامه جنگل نیز منتشر کردند. بیان کردند که ما به دنبال حفظ استقلال ایران هستیم. استقلال به تمام معنی کلمه و بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی. اصلاحات اساسی مملکت و… معتقدند هر چه که بر سر این کشور و مملکت آمده است، از تشکیلات سیاسی و اداری است و معتقد بودند ایرانیان به این ندای جنگل باید عمل کنند. در جای دیگری میرزا کوچک خان به وضوح و روشنی دیدگاه خودش را بیان میکند و میگوید من استقلال و راحتی ایران را خواهانم و هر ابنا بشر را بدون تفاوت دین و مذهبشان به دنبال آنها هستم. از تمامی ایرانیان دفاع میکنم و معتقد است اگر کسی در امور داخلی ایران مداخله کند، چه روس و چه انگلستان و چه درباری نباید مداخله کند و ایرانیان باید در نهایت عزت زندگی کنند.
در نهایت اینکه جنبش جنگل، جنبشی بود که برای تقویت هویت ملی شکل گرفت. کسانی که میخواهند این برچسب را به جنبش جنگل بزنند و جنگلیها را به بیگانگان نسبت بدهند، آگاهی عمیق تاریخی ندارند و معتقدم که این گروه حتی کتابی در مورد جنبش جنگل نخواندهاند. بنابراین اظهارنظر کردن در رابطه با جنبش جنگل بدون مطالعه عمیق امکانپذیر نیست. هر چند همزمان با جنبش جنگل جنبشهای دیگری در ایران به وجود آمد اما قابل مقایسه نیستند و به هیچ وجه نمیتوان جنبش جنگل را با رویکرد تجزیهطلبانه شیخ خزعل، سمیتقو و سایرین مقایسه کرد، جنبش جنگل حرکتی در جهت تقویت هویت ملی ایران بود و در هر مانیفست آن ایران طنازی میکرد. امیدوارم که جنبش جنگل به دور از هر رویکرد منفی، ایدئولوژیک و یا حزبی برکنار بوده و درست به عنوان بخشی از تاریخ معاصر ایران برای نسل حاضر و آینده معرفی شود.
نظر شما