سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -سمیه خاتونی: مونا محرابی شاعر تازهکاری است که به تازگی اولین کتاب شعرش را با عنوان «من ندانستم که چه شد شعر سرودم» از سوی انتشارات دالاهو روانه کتابفروشیها کرده است. وی درباره چاپ این کتاب و شروع مسیر حرفهایاش در شعر به خبرنگار ایبنا گفت: تقریباً از اوایل نوجوانی شروع به شعر گفتن کردم و اشعار چاپ نشده زیادی دارم که انشاالله در آینده اقدام به انتشارشان خواهم کرد اما به طور کل، کتاب حاضر اولین کتابم است که تصمیم گرفتم بخشی از غزلهایم را در آن به چاپ برسانم.
او درباره اینکه به کدام یک از شعرا علاقه دارد و از چه کسانی بیشتر تاثیر پذیرفته است گفت: بیشتر به فضای شعری مولانا علاقهمندم و در شاعران جدیدتر هم مرحوم افشین یداللهی، مرحوم استاد محمدعلی بهمنی و جناب فاضل نظری و همچنین استاد عبدالجبار کاکایی را بیشتر میپسندم و از خواندن اشعارشان لذت میبرم. دوستانی که کتابم را خواندهاند متفق القولند در اشعار من رد پای بسیار اندکی از اشعار مرحوم دکتر یدالهی احساس میشود اما لازم به ذکر است که از نظر بنده راه طولانی باید طی شود تا بتوان به مرحله ای از ادبیات رسید که مشابه ایشان شعر سرود.
محرابی درباره قالب اشعارش و مسیری که برای رسیدن به آن طی کرده گفت: در کتاب حاضر، بیشتر اشعار در قالب غزل هستند، هر چند سبک نو هم تعدادی سروده شده است اما به طور کل شعر آن است که از برای جوشش باشد نه کوشش… اما صادقانه و در ابتدا در ایام نوجوانی بدون شناخت وزن عروضی شعر میسرودم و بعد توسط خانواده و اساتیدی که داشتم کم کم وزن اشعار اصلاح و به من آموزش داده شد و در ادامه سعی کردم از طریق مطالعه کتاب و نیز استادان ادبیات همواره به آموختههای خود اضافه کنم. احساس من این است که ادب و ادبیات، جزئی جداییناپذیر از ذات هر انسانی است و هر کس به نوعی با طبعی شاعرانه متولد میشود. هر کس به نوبه خود همواره در حال سرودن بهترین اشعار دنیا با وزنی عروضی و بینظیر است.
این شاعر جوان درباره ویرایش اشعارش گفت: از نظر هندسه شعری و محتوایی باید بگم صد البته ناگریزم اشعار را ویرایش کنم. همچنین درست است که شعر باید پویا باشد و نتیجه عملی خلقالساعه باشد و همچنین ابداعاتی نیز داشته باشد.
او همچنین درباره بهکاربردن واژههای نو در شعر بدون لطمه زدن به حس و نظم شاعرانگی آن، گفت: اتفاقاً میتوانم بگویم امروزه واژههای نو برای نسل جدید بسیار جذاب است و گاهی که این کلمات با دستمایهای از عشق و طنز با یکدیگر ترکیب میشوند، مفهوم را ساده و قابلفهمتر بیان میکنند. به نظرم در دنیای امروز، این کار نوعی ابداع جدید در ادبیات است که میتواند نسلهای جوان را درگیر و علاقه مندتر به ادبیات نماید، لیکن باید محافظ میراث شعرای پیشین هم باشیم تا به سلامت نسل بعد هم منتقل شود.
وی در پایان گفت: از نظر من ادبیات شاید نتواند جلوی جنگ و خونریزی و خشونت مسری در جهان بگیرد اما میتواند کاری کند تا دنیا به آن فکر کند، همچنان که مولانا میگوید: تو مگو همه به جنگاند و ز صلح من چه آید / تو یکی نه ای هزاری تو چراغ خود بیافروز.
نظر شما