سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - علیاکبر سبزیان، نویسنده و سرپرست اداره کل کتابخانههای عمومی لرستان: ۵ سال از شهادت سردار دلها میگذرد و تاکنون کتابهای فراوانی درباره او نوشته و اتفاقاً پرتیراژ هم شدهاند.
به عنوان یک کتابخوان و کنشگر فرهنگی معتقدم با احترام به تمام آثار منتشر شده و تحسین نویسندگان و مولفان آنها هیچ کتابی مثل «از چیزی نمیترسیدم» که زندگی خودنوشت حاج قاسم است، نتوانسته حق مطلب را درباره خود واقعی او یا به اصطلاح، «حاج قاسم بدون رتوش» را ادا کند.
این کتاب را دلیترین اثر درباره سردار دلها میدانم چون سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
کتاب خواننده را با زندگی سراسر سختی و پرفراز و نشیب و همراه با فقر اما صبر و تلاش و خستگیناپذیری او آشنا میکند.
«از چیزی نمیترسیدم» داستان شکلگیری شخصیت کسی است که با چوپانی از دل روستایی محروم و دور افتاده در کرمان شروع میشود و چند دوره از زندگی ساده گیرایش تا ۲۲ سالگی و میانه مبارزات انقلابی در سال ۱۳۵۷ را در بر میگیرد.
نام کتاب هم از مضمونی پرتکرار در متن اثر یعنی؛ «نترسیدن» گرفته شده که همسو با پررنگترین صفت هویتی او در ذهن و ضمیر جامعه است.
از این لحاظ این کتاب را «حاج قاسم بدون رتوش» مینامم که نویسنده صادقانه و به دور از تحریف و تغییر افکار و عواطف و واقعیتها، حتی به مصلحت زندگیاش را روایت میکند.
او خالصانه و بیریا بدون زهدفروشی و بدون روتوش و دستکاری «من واقعی» خودش را مینویسد.
واقعینویسی، غلو نکردن و قهرمانسازی نکردن بیجا در این اثر موج میزند و آنقدر زلال و شفاف و روان خودش را معرفی میکند که خواننده خود با افتخار مدال قهرمانی را بر سینه سردار نصب میکند؛ برای همین میگویم این کتاب «حاج قاسم بدون رتوش» است.
اگرچه این کتاب ۲۲ سال از ۶۲ سال عمر با برکت حاج قاسم را به قلم خودش آورده؛ اما مهمترین پایههای اخلاقی و اعتقادی او که در این ۲۲ سال شکل گرفت را به بهترین و صادقانهترین شیوه روایت میکند.
واقعاً حاج قاسم از کودکی تا شهادت از چیزی نترسید او یک سال قبل از پیروزی انقلاب و بعد از آشنایی با امام خمینی (ره) مسیر زندگیاش عوض شد و امام به نوعی شتابدهنده و الگوی زندگی او میشود و به همین خاطر قول میدهد تا پایان عمر سرباز خمینی بماند و همیشه تا آخرین لحظه عمر با برکتش سر قولش ماند و به قول معروف سرش رفت و قولش نرفت.
سردار سلیمانی همه چیزش را از امام آموخت حتی نترسیدن را؛ چرا که امام و مقتدایش فرمود: والله در طول عمرم از هیچکس نترسیدم.
امام جز از خدا نترسید و همه شاگردان مکتبش همچون حاج قاسم هم از هیچکس جز خدا نترسیدند و قهرمان و ماندگار شدند.
هرچند کتاب از چیزی نمیترسیدم ناتمام است؛ اما به نظرم خواننده با شناختی که از بنیانهای فکری شخصیتی حاج قاسم پیدا میکند خود میتواند ادامه کتاب را بنویسد و تمام کند.
خواهش میکنم یک بار هم که شده برای شناخت واقعی حاج قاسم این کتاب را خوب بخوانید و پایان آن را شما بنویسید.
نظر شما