به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دومین نشست دورهمی و رویداد جمعخوانی این پویش که با همکاری تشکلهای زنان انقلاب اسلامی، مادران شریف ایران زمین، خانه مادری، ستاد مادران ایران، خانه نسا و مرکز رسانهای شیرازه برگزار میشود، پنجشنبه ۱۳ دی ماه با حضور مریم کثیری فعال فرهنگی و رسانه، پروانه شکوری نماینده تشکل مادران شریف ایران زمین و مریم چهرقانی کارشناس کتاب و همچنین جمعی از علاقهمندان در کافه غربی خانه اندیشهورزان برگزار شد.
در ابتدای نشست مریم کثیری به این موضوع اشاره کرد که بحث ما در اینجا فراتر از کتاب است و میخواهیم به این موضوع بپردازیم که چه طور میتوانیم سنوارها را تربیت و تکثیر کنیم؟ برای پاسخ به این سوال اندکی دورنمای فضای تربیتی در همه دنیا را مرور کنیم و جا و نسبت خودمان را در آن پیدا کنیم. همه فلاسفه و روانشناسان دنیا قرار است به این سوال پاسخ دهند که انسان چطور حالش خوب میشود؟ در دو سر طیف این اندیشه یک گروهی قرار دارد که معتقد است حال خوب انسان در گرو لذت محض است و در طرف دیگر گروهی معتقد به این هستند که حال خوب در گرو معنا است. ویکتور فرانکل معتقد است که معنا در رنج زندگی خودش را نشان میدهد. در اسلام هم خدا میگوید لقد خلقنا الانسان فی کبد، ما انسان را در سختی آفریدیم.
در کتاب خار و میخک ما کودکی را میبینیم که دائماً در رنج است و خانواده نحوه مقاومت در رنج و سختی را به او میآموزد. یکی از ویژگیهای فرزندان نسل مقاومت تابآوری بالا است. افرادی که تابآوری بالاتری دارند انسانهای خوشبختتری هستند. در هنگام سختی و رنج اضطراب کمتر و آرامش بیشتری دارند همانند شخصیت پدربزرگ در کتاب خار و میخک که به هنگام جنگ و حمله رژیم صهیونیستی به اردوگاه حتی حاضر نشد خانه را ترک کند و به پناهگاه برود. ما در دورهای زندگی میکنیم که راه و چارهای جز تربیت نسل مقاوم نداریم و اگر انسان مقاوم تربیت کنیم موفق شدهایم که انسان خوشحال و خوشبخت تربیت کنیم.
ما برای تربیت کودک باید در مقابل او الگو قرار بدهیم. سه نوع الگویی که در زندگی با آن مواجه هستیم عبارتاند از: قهرمان واقعی، قهرمان داستانی و قهرمان روزمره. اگر این مثلث را توانستیم همسو کنیم در نتیجه الگوی مشخصی داریم. اولین قهرمان کودک مادرش است. والدی موفق است که رنج زندگی خودش را با یک رنج بزرگتر گره بزند و کودک را با رنجهای دیگر آشنا کند مثل رنج کودکان فلسطین. در مرحله بعد والدین خودشان الگوی لبخند زدن به رنجها میشوند. مادر قهرمان، دارای ویژگیهای شجاعت، مقاومت، تاب آوری، تفکر انتقادی و توانایی حل مسئله است که میتواند به رنجهای زندگی لبخند بزند.
سپس مریم چهرقانی گفت ما در تمام ساحات زندگی با سهگانه، حقوق، تکالیف و مسئولیت سروکار داریم که اگر والدین برای تربیت فرزندان آن را به کار گیرد بچه یاد میگیرد که بهرهمندی از هر حقی با خودش تکلیف و مسئولیتی برای او دارد، همان چیزی که به زیبایی در کتاب میبینیم که هیچکدام از بچهها بیمسئولیت نیستند و با مدیریت مادر هر کدام گوشهای بار زندگی را به دوش کشیدهاند. نکته دیگر تابآوری مادر در این کتاب است بسیار زیاده است و شخصیتی محکم و با اراده دارد که سعی میکند برای هر مسئلهای راه حلی پیدا کند هر چند ممکن است نتیجهبخش نباشد اما هیچ وقت در برابر هیچ مسئلهای منفعل نیست.
ما در کتاب میبینیم که این بچهها هر چقدر بزرگتر میشوند رنجی که در زندگی دارند و مسائل و مشکلاتشان نیز بزرگتر میشود و در هر چالش تربیتی که پیش میآید عملاً یک مادر تنها را داریم. انگار تعمدی داشته یحیی سنوار که این تنهایی زنان را نشان داده. میخواسته بگوید دلگرمی آنها مقاومت و مبارزه مردان بوده و زنان و مادران به این دلگرم بودند که مردان هرجا باشند در حال مبارزه و مقاومت هستند و از آن طرف مردان نیز دلگرم به یک معنا بودند که با دل راحت خانواده را رها میکردند و میرفتند برای مقاومت و آن معنا چیزی نبود جز تابآوری زنان و در نتیجه کودکان.
همراه با خواندن این کتاب باید در مورد تاریخ اجتماعی و سیاسی و … فلسطین نیز بیشتر بدانیم چرا که جنگ تنها یک بعد نظامی ندارد بلکه به عنوان یک پدیده اجتماعی بر زندگی مردمان اثر میگذارد و تا ندانیم زیست مردم فلسطین بر چه مبنایی و تحت تاثیر چه عواملی چه تاریخی را پشت سر گذاشته بسیاری از نکات آمده در این کتاب برایمان روشن نخواهد شد. مثلاً وقتی در مورد موج شادی و غرور و افتخار بعد از نبرد الکرامه اردن در اردوگاه حرف میزند و به فاصله کمتر از دو سال شاهد آن رفتار حکومت اردن با فلسطینیها هستیم باید بدانیم در این دو سال چه اتفاقاتی افتاده و جنبش فتح و یاسر عرفات چه مسیری را رفته یا وقتی به تفاوت زندگی مردمان کرانه باختری و الخلیل با مردمان اردوگاه میپردازد یا اگر در مورد گروههای مبارز با نحلههای فکری مختلف اعم از ناسیونالیسم عرب، کمونیسم، اخوانی و… حرف میزند به چه نتیجهای قرار است برسد.
در ادامه پروانه شکوری بیان کرد که این کتاب از شکست اعراب از اسرائیل در جنگ ۶ روزه شروع میشود. شخصیت کودک کتاب به نام احمد از خاطرات ۵ سالگیش تعریف میکند که زمستان سخت و برف و باران و خانهها را در بر میگیرد و بعد به خراب کردن خانههای فلسطینیها در اردوگاه توسط اسرائیلیها اشاره میکند برای اینکه خیابان عریض شود و سربازان رژیم بتوانند راحتتر گشت بزنند.
شاید اولین سوال برای ما این باشد که چرا شهید سنوار این کتاب را در سالهای زندان نوشته؟ چون میخواسته ما با زندگی مردم فلسطین آشنا بشویم ولی لازم است کتابهای تاریخ فلسطین را بخوانیم تا بهتر اتفاقات کتاب رو متوجه بشویم. در کتاب یحیی السنوار در مورد شکلگیری حماس صحبت کردند. و ما میبنیم نتیجه زحمات شیخ احمد یاسین که چقدر با قرآن مانوس بودند و در مسجد فعالیت میکردند و حس میکنیم چقدر اینها با ما نزدیک هستند و اگر مسلمان هستیم همه ما یک امت هستیم. هرکسی این کتاب را بخواند با مردم فلسطین همدل میشود و آخر داستان به این نتیجه میرسد که تنها راه حل، مقاومت است.
این پویش تا پایان بهمن ادامه دارد و در این مدت هر هفته یک دورهمی کتابخوانی با حضور علاقهمندان برگزار خواهد شد. علاقمندان برای شرکت در این پویش میتوانند به تارنمای https://ketabiq.com/ مراجعه کنند.
نظر شما