سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - احسان طهماسبی، منتقد سینما: نویسندگان حوزه علوم انسانی در مقالات متعدد، بارها به اهمیت فرآیند تغییر و تطبیق یک اثر از یک مدیوم به یک مدیوم یا فرم دیگر اشاره کردهاند و منتقدان در بسیاری از یادداشتها و نقدهای خود به ضرورت این موضوع در سینما و به تاثیر مهمی که هنر هفتم میتواند از ادبیات گرفته باشد پرداختهاند. به عقیده نگارنده، بدون ملحوظ نمودن کیفیت آثار اقتباسی و یا فیلم و سریالهایی که بر مبنا یا متاثر از آثار فاخر و با ارزش ادبیات ساخته میشوند، برگ برندهای در اختیار نویسندگان و کارگردانان این قبیل آثار قرار گرفته که میتواند به عاملی برای موفقیت و تاثیرگذاری بیشتر اثر شود. در واقع میتوان یکی از دلایل استقبال زیاد مخاطبان از ۴ فصل سریال «زخم کاری» را توجه به اقتباس و تاثیرپذیری از پنج اثر فاخر ادبیات جهان دانست و مهر تاییدی دیگری بر اهمیت اقتباس در سینما زد. از این رو میتوان نگاهی که گروه نویسندگان در فصل اول این سریال به مکبث داشتهاند و در فصل دوم با هملت و در فصل سوم با شاهکارهای دیگر شکسپیر یعنی شاه لیر و ریچارد سوم استمرار دادهاند را عاملی برای جلب نظر و توجه مخاطبان علاقهمند به این آثار دانست و تلاش گروه تولید این مجموعه برای بهروز و مدرن کردن این آثار را در جهت ایجاد ارتباطات جدید میان مخاطبان و سریال شمرد. مسیری که در فصل چهارم با نگاه به نمایشنامه «اتللو» میبایست به سرانجام رسیده و تکلیف نهایی شخصیتهای فیلم به ویژه مالک مالکی (با بازی جواد عزتی) و سمیرا (با بازی رعنا آزادی ور) را مشخص و نهایی کرد.
نمایشنامه «اتللو» در ۵ پرده اثر تراژیک ویلیام شکسپیر به علت پرداختن به مسائلی همچون عشق، خشم و حسادت، یکی از شاهکارهای ادبیات جهان است که بارها مورد توجه هنرمندان رشتههای گوناگون قرار گرفته است. محمدحسین مهدویان نیز در فصل چهارم سریا ل «زخم کاری»، در تلاش است با نمایش سکانسهای پیش از تیتراژ، به علل پیچیدگی رابطه سیما (با بازی الناز ملک) با مالک و سمیرا پرداخته و بدین شکل مخاطب را با شخصیتهای کلیدی این فصل آشنا کند. این ارتباطات علاوه بر اینکه روزنهای برای ورود به جهان نمایشنامه مشهور شکسپیر میشود، به گسترش دسترسی به داستان اصلی به واسطه رویارویی مخاطب عام با اثر اورجینال در این فصل سریال نیز خواهد بود. از سویی دیگر در چهار قسمت اول، با بازسازی شالوده داستان اصلی برای مخاطبان جدید، ضمن انجام تغییرات فرهنگی و اجتماعی و ظهور اتفاقات و حوادث بهروزتر اقتصادی و سیاسی (به واسطه ردپای شخصیتی همچون دستمالچی با بازی سیدجواد هاشمی)، مقدمهای برای رویارویی شخص خاطی با سیستم آسیبدیده شکل گرفته و همچنین ایجاد انگیزههای عدالتخواهانه کاراکترها نیز مهیا میشود. علاوه بر این، شروع این فصل با طرح یک رابطه عاشقانه جدید و ایجاد هیجان شروع این رابطه در دل مخاطب میتواند به عامل مهمی برای همذاتپنداری با شخصیتهای اصلی و همراهی با آنها در جهت کشف فرود و فرازهای این رابطه باشد.
از این رو با این شیوه رویارویی «زخم کاری» با مخاطب، میتوان تا پایان این فصل (که ظاهراً پایان سریال نیز خواهد بود) مواجههای عدالتمحور با شخصیتهای اصلی و فرعی را متصور بود و سرانجامی بر مبنای رویارویی اخلاق و بیاخلاقی را برای این مجموعه لحاظ کرد. در واقع آغاز این فصل با کاشت تخمهای شک، کینه و حسادت در دل شخصیتها قصد دارد با طرح اصطلاح کارما و اصل علت و معلولی، به تاثیر کردارهای فیزیکی و ذهنی کاراکترها در زندگی آینده و سرانجام نهایی این سبک زندگی رسیده و پایانی بر تمامی جنایتها و جاه طلبیهای شخصیتهای سریال باشد.
نباید این نکته را فراموش کرد که در صورت استمرار ایرادات کارگردانی در قسمت چهارم این فصل، در قسمتهای بعدی میتوان انتظار افت و ریزش مخاطبان این سریال را داشت. نکتهای که میتواند در ادامه روند محبوبیت این مجموعه در میان مخاطبان تاثیرگذار بوده و تاثیر منفی در میان مخاطبان فیلیمو داشته باشد.
نظر شما