سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرتضی حاتمی: سالها پیش تصور زبانی من از منصور یاقوتی، تکلم به زبان ترکی سنقری بود. زیست بومش «سنقر و کلیایی» در ۷۰ کیلومتری زادگاهم «صحنه» بود. بعدها با او به گویش کلیایی همکلام شدم که گویشی بسیار غنی و عمیق بود، من را به یاد تعدادی از همسایگانمان میانداخت که از روستاهای «سلطانطاهر» و «فارسینج» (پارسینه) و… اطراف سنقروکلیایی آمده و ساکن شده بودند و گویششان متفاوت، اما شیرین و پذیرنده بود.
این تصور زبانی، با اولین دیدار و بعدها مکالمات بسیار تلفنی رنگ باخت. گویش عمیق کلیاییاش با وجود سکونت در شهر کرمانشاه و جاهای دیگر را همچنان محکم و استوار حفظ کرده بود. حفظ این گویش نشانی از پویایی و رونق و غنای محتوایی و ساختاری آن بود که به تجربه «گویش صحنهای» آن را زیست میکنم.
به ضرورت تالیف کتابی که با درگذشت منصور یاقوتی ناتمام و ناقص ماند، تمام کتاب و آثار مکتوب و مجازیاش را در تمام قالبها مطالعه کردهام، البته بخشهای از این مطالعه را در یادداشتها و مقالات متعدد بازتاب داده که اغلب در کتابهای اشتراکی و رسانههای مکتوب و مجازی منتشر شدهاند.
آنچه که مهم و قابل تحلیل است جریان گردش سیالوار و نسیم گونه و البته مستمر فرهنگ و زبان کردی در آثار اوست که برای مخاطب کردزبان یک شکوه، جذبه و حس خوب نوستالوژی ادبی است و برای مخاطب فارسی زبان، درک یک لذت غایی ادبی و از پنجره زبان معیار.
او فقط نویسنده آموزگار و روزنامهنگار و پژوهشگر نبود، یکی از کارکردهای اثربخشی که او در طول دوران حیات ادبی و فرهنگی به آن پرداخت و به یادگار گذاشت، گردآوری متلها و افسانهها و حکایتهای بیشمار از ادبیات شفاهی مناطق کردزبان بود.او این تلاش را قبل از انقلاب آغازکرد و تا زمانی که مینوشت و میسرود، لحظهای از پیگیری و مداومت آن غافل نبود.
بخشی از میراث فرهنگی استان کرمانشاه در گردآوری افسانهها، متلها و لالاییها و… منصور یاقوتی هویت و عزت نام گرفته و گنجی پربار و غنی است و یکی از بهترین منابع برای بازآفرینی و بازنویسی در ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال است و از دل این گنج و میراث فرهنگی بزرگ میتوان دهها کتاب منتشر کرد و به دست مخاطب رساند. شاید این تصویر ذهنی من محال باشد و امکان عملی شدنش ناممکن، زیرا نه ناشری جان آگاه و دلسوز و سرمایهگذار پیدا میشود و نه تلاشگری عاشق و پیگیر و کارآشنا که بتواند این پیشنهاد فرهنگی و ادبی را محقق کند و این گنج بزرگ را قطره قطره در کام ادبیات امروز که به این محتوا و قالب به شدت نیاز دارد، بریزد.
شاید این تصور هم محال باشد که در آینده شاهد تأسیس و فعالیت «بنیاد فرهنگی، پژوهشی و ادبی منصور یاقوتی» باشیم و که در آن تمام آثار منتشر شده و منتشر نشده و اندیشههای یاقوتی متمرکز شود، اما وقتی به تجربه بنیادهای فکری و ادبی پیشین نگاه میکنم، نفسم بند میآید و ناخواسته تمام این اندیشهها و پیشنهادها به رویا تبدیل میشود.
یاقوتی در آغاز با همکاری زندهیاد «علیاشرف درویشیان» به جمعآوری افسانهها و متلها و بازیهای بومی و محلی روستاهای اطراف سنقر و بعدها در کرمانشاه و کردستان و… پرداخت و این آثار را در قالب کتاب به طور مستقل چاپ و منتشر کرد. البته در این راه هزینه های بسیاری هم دادند.
پرداختن به این مسئله در بررسی اقدامات انجام شده پژوهشی یاقوتی قرار میگیرد که بی هیچ اندوخته و تجربه علمی و آموزشی تنها بنا به تعهد و علاقه و عشق به آداب و رسوم و فرهنگ بومی به گردآوری این میراثفرهنگی مناطق کردنشین پرداخت.
در اغلب آثار منصور یاقوتی هویت، فرهنگ، زبان و گویش و لهجه کردی متجلی است و او آگاهانه به کنکاش و واکاوی فرهنگ و زبان غنی کردی می پردازد.
او راوی احساس خالصانه و پاک مردم روستایی است که در برهههایی از زندگی با آنان زندگی کرده و همنفس بوده است. او در کتابهای: «افسانههای دهنشینان کرد»، «مادیان چل کره»، «افسانههای کردی» و… که مجموعههای گردآوری شده از فرهنگ عامه و شفاهی مردم کرد است، به مخاطب، ضرورت و اهمیت این رفتار فرهنگی اجتماعی و ادبی را نشان میدهد.
وامداری به اصل متون روایی و رعایت امانتداری در بازنویسی آثار ادبیات شفاهی از برجستگی های این کتابهاست.یاقوتی در این مسیر دست تنها و البته بدون حامی مالی بود و تمام هزینههای گردآوری، ویرایش، ویرایش و مقابله و تصحیح و انتشار خود به تنهایی بر دوش گرفت و با نان و رنج و درآمد کارگری این تلاش ارزنده را به فرجام رساند.
اغلب آثار یاقوتی بازتابنگاری از دنیا و فرهنگ و زبان کردی و آرزوهای کوچک و بزرگ انسان کردتبار امروز است که خود را در آیینه آثار یاقوتی میبیند و به آسانی با سطر سطر داستانها و نثرهای و آثارش ارتباط برقرار میکند.
آثار یاقوتی راوی اندوهها و امیدها و دردها و عشق و دلتنگی و آرزوهای انسانی است که ریشه و تباری کردی دارد و چون از زاویه انسان رادیکال دنیا را میبیند به آسانی در قلب مخاطبان دیگر نفوذ می کند و این همان راز ماندگاری منصور یاقوتی و آثارش است.
به روح خستهاش درود میفرستم و به احترام نام عزتمندش تمام قد میایستم.
نظر شما