دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۹
کمیت لنگ رسانه ملی در ترویج کتابخوانی

قادر باستانی تبریزی، نویسنده و پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه معتقد است؛ « صدا و سیما و مراکز استانی آن در ترویج فرهنگ کتابخوانی چندان موفق نبوده‌اند و در تولید برنامه‌های مرتبط نیز از نگاه حرفه‌ای و نوآورانه برخوردار نبوده‌اند.»

سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، قادر باستانی تبریزی، نویسنده و پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه: ترویج فرهنگ مطالعه، رکن اساسی توسعه پایدار فرهنگی است و کتابخوانی، شاخصی کلیدی برای سنجش سطح توسعه‌یافتگی فرهنگی جامعه محسوب می‌شود. با این حال، بررسی‌ها نشان می‌دهد که کتابخوانی در ایران همچنان از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست. به‌ویژه، در رسانه ملی که ظرفیت گسترده‌ای برای فرهنگ‌سازی دارد، توجه به این حوزه به شدت کم‌رنگ بوده است و علیرغم تأکیدات مکرر رهبر انقلاب بر اهمیت کتاب و کتابخوانی به‌عنوان عاملی برای رشد و ارتقای جامعه، عملکرد رسانه ملی در این حوزه، نه‌تنها رضایت‌بخش نبوده، بلکه به نوعی نشان‌دهنده بی‌توجهی آشکار به این مسئله حیاتی بوده است.

یکی از مثال‌های برجسته این کم‌توجهی، تعطیلی برنامه محبوب و تاثیرگذار «کتاب‌باز» با اجرای سروش صحت است. این برنامه، با تمرکز بر معرفی کتاب‌ها، گفت‌وگو با نویسندگان، و ایجاد فضایی دوستانه و جذاب برای ترویج فرهنگ کتابخوانی، توانسته بود مخاطبان زیادی را جذب کند. اما تصمیم به تعطیلی آن، بدون ارائه جایگزینی مناسب، نشان از نگاه سطحی و کوتاه‌مدت به مسئله کتاب و مطالعه در صدا و سیما دارد. این در حالی است که «کتاب‌باز» فرصتی کم‌نظیر برای ارتقای سطح آگاهی عمومی و ایجاد عادت مطالعه در بین اقشار مختلف جامعه بود.

تاکنون صدا و سیما، به‌جز موارد پراکنده و بعضاً سطحی، برنامه‌ای جامع و متمرکز برای ترویج کتابخوانی ارائه نکرده است. کتاب باید به‌عنوان یکی از ضروریات زندگی روزمره مردم معرفی شود، اما واقعیت این است که صدا و سیما، با بی‌توجهی به این حوزه، فرصت‌های بسیاری را از دست داده و در عمل، نتوانسته نقش خود را به‌عنوان یک مروج جدی فرهنگ مطالعه ایفا کند.

یکی از ابعاد انتقادی این عملکرد، نبود تنوع و جذابیت در برنامه‌های مربوط به کتاب است؛ درحالی که رسانه‌های پیشروی دنیا از ظرفیت‌های تصویری، داستان‌پردازی و گفت‌وگوهای زنده برای معرفی کتاب بهره می‌برند، در صدا و سیما، این حوزه به برنامه‌هایی محدود شده که اغلب فاقد خلاقیت و تعامل مؤثر با مخاطب هستند. نتیجه این رویکرد، بی‌تفاوتی بخش بزرگی از جامعه به موضوع مطالعه و کتابخوانی بوده است.

این غفلت فرهنگی در حالی رخ می‌دهد که بسیاری از مردم، به‌ویژه جوانان، در حال دور شدن از کتاب و روی آوردن به محتوای سطحی و گذرا در فضای مجازی هستند. صدا و سیما، به‌عنوان یک رسانه ملی، می‌توانست و باید نقش محوری‌تری در معرفی آثار ارزشمند ادبی، علمی و تاریخی ایفا کند. تولید برنامه‌هایی جذاب و قابل دسترس که بتوانند مخاطبان را به کتاب علاقه‌مند کنند، نه‌تنها وظیفه‌ای فرهنگی است؛ بلکه می‌تواند به بازسازی رابطه آسیب‌دیده میان رسانه و جامعه کمک کند.

علاوه بر این، همکاری با ناشران و نویسندگان برجسته، برگزاری مسابقات کتابخوانی و جشنواره‌های تلویزیونی مرتبط با کتاب، و تولید محتوای خلاقانه و الهام‌بخش می‌توانست به رشد فرهنگ مطالعه در کشور کمک کند. اما غیاب چنین رویکردهایی در عملکرد صدا و سیما، جایگاه کتاب و مطالعه را در برنامه‌های تلویزیونی به حاشیه رانده است.

متاسفانه صدا و سیما و مراکز استانی آن در ترویج فرهنگ کتابخوانی چندان موفق نبوده‌اند و در تولید برنامه‌های مرتبط نیز از نگاه حرفه‌ای و نوآورانه برخوردار نبوده‌اند. برنامه‌های کتاب، غالباً فاقد جذابیت، تنوع و توانایی درک سلایق متنوع مخاطبان هستند و بیشتر به نظر می‌رسد که به‌عنوان یک تعهد، بدون عمق و برای رفع تکلیف اجرا می‌شوند. این رسانه به جای بهره‌گیری از ابزارهای خلاقانه و غیرمستقیم برای ترویج کتاب، همچنان درگیر تولید برنامه‌هایی محدود و کم‌اثر است که به‌وضوح نتوانسته‌اند تغییری جدی در عادت‌های فرهنگی مردم ایجاد کنند.

این وضعیت در حالی است که کشورهای پیشرفته با استفاده از سریال‌ها و فیلم‌ها، مطالعه و کتابخوانی را به‌عنوان بخشی از سبک زندگی ترویج می‌کنند، اما صدا و سیما، با اولویت‌بندی مضامین ایدئولوژیک و سیاسی، عملاً این فرصت را از دست داده است؛ حتی در حوزه کودکان و نوجوانان، که مهم‌ترین گروه هدف برای ایجاد عادت مطالعه هستند، برنامه‌های تولیدشده به ندرت تأثیر قابل توجهی در افزایش مطالعه در این گروه داشته‌اند.

از سوی دیگر، معرفی کتاب در رسانه ملی نیز به‌شدت گزینشی و محدود به کتاب‌هایی با رویکردهای همسو با سیاست‌های خاص بوده است. این رویکرد موجب شده تا نه‌تنها طیف گسترده‌ای از آثار ارزشمند از نظر دور بمانند؛ بلکه اعتماد عمومی به رسانه ملی نیز کاهش یابد.

برای تغییر این وضعیت، صدا و سیما باید به بازنگری جدی در سیاستگذاری‌های خود بپردازد. تولید برنامه‌هایی با محوریت کتاب، بهره‌گیری از منتقدین و نویسندگان برجسته، و ایجاد فضای بحث و گفت‌وگو حول محور کتاب می‌تواند قدمی بزرگ برای ترویج فرهنگ مطالعه باشد.

با وجود این چالش‌ها، امید می‌رود که شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های مستقل، که امروزه به‌نوعی جایگزین رسانه‌های رسمی شده‌اند، این مسئولیت را بر عهده بگیرند و به‌گونه‌ای فرهنگ مطالعه را ترویج دهند که بازتاب آن در افزایش مراجعه مردم به کتابفروشی‌ها و کتابخانه‌ها مشاهده شود. ترویج کتابخوانی در جامعه نه‌تنها نیازمند اقدامات فرهنگی گسترده بلکه مستلزم تغییر رویکرد در سیاستگذاری‌های کلان فرهنگی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین