سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – سید حسن حسینی نژاد: در دنیای پُر از کتابها و داستانها و قصهها، بسیاری از کتابخوانها با عطشی بیپایان برای خرید آثار جدید، کتابخانههای شخصی خود را از کتب گوناگون پر میکنند.
با وجود آنکه این کتابها به دلایلی چون تازهِ نشر بودن، محبوبیت مؤلف و مترجم، جذابیت، نادر بودن یا ارزشهای فرهنگیشان خریداری میشوند؛ اما بسیاری از آنها در گوشه و کنار کتابخانههای خانگی خاک میخورند و در گذر زمان و کمکم این کتابهای نخوانده، تبدیل به «جنگل نخواندهها» شدهاند.
درختانی که پس از تبدیل شدن به کتاب هرگز خوانده نشدند و این پدیده نهتنها سوالاتی درباره رفتار کتابخوانها مطرح میکند بلکه بهنوعی به ما یادآوری میکند که ممکن است بسیاری از این کتابها همچون درختانی باشند که بریده شدند و دیگر فرصت رشد و شکوفایی پیدا نکردهاند و بیثمر به خط پایان رسیدند.
در ادامه و به بهانه ۱۵ اسفندماه روز درختکاری به سراغ برخی از این «خورههای کتاب» رفتیم تا از آنها بپرسیم چرا بعضی کتابها در کتابخانههای شخصیشان همچنان نخوانده باقیمانده و یا آثاری را نیمه خوانده رها کردهاند و آیا تابهحال به این موضوع فکر کردهاند که این کتابها همانند درختانی هستند که هرگز به هدف اصلی خود یعنی خوانده و درک شدن نرسیدهاند؟ درختانی که با رنج و تلاشهای بسیار به کاغذ و کتاب تبدیل شدند اما خوانده نشد؟!
یا اینکه گورستانی از درختان ساختهاند که میتوانست بهجای دیگری بروند تا خوانده شود و یا حتی برگ برگ کاغذش در کار دیگری مورداستفاده قرار بگیرد؟!
در ادامه با ما همراه باشید با پاسخهای قابلتوجه و تعمق کتابخوانهای حرفهای که درعینحالی که باور دارند هر درختی که به کاغذ و کتاب تبدیل میشود، بذری در ذهن ما میکارد؛ به شرطی که خوانده شود، اما باز دلایلی برای داشتن انبوه کتاب داشته و نخوانده میآورند که شنیدن و خواندنش خالی از لطف نیست.
نمیتوانم از خریدن آن بگذرم
مهسا برمر، دانشآموخته گرافیک و فعال کتابخوان، گفت: حقیقتش را بخواهید، من همیشه در خرید کتابهای جدید هیجان دارم و در عینحال، همیشه احساس میکنم که کمبود وقت باعث میشود نتوانم همه آنها را بخوانم.
وی افزود: من کتابها را بر اساس موضوعات و نویسندگان مختلف انتخاب میکنم و وقتی کتابی را میبینم که جذاب به نظر میآید، نمیتوانم از خریدن آن بگذرم.
برمر ادامه داد: اما در این بین، بعضی از کتابها به دلایلی که شاید خودم هم نمیتوانم توضیح دهم، در گوشهای از کتابخانهام رها میشوند. شاید چون حس میکنم زمان مناسب برای خواندن آنها هنوز نرسیده، یا شاید بر اثر تغییراتی در زندگیام، اولویتهای جدیدی پیدا میکنم.
مهسا برمر گفت: ولی در مورد اینکه کتابها شبیه درختانی هستند که بریده میشوند، باید بگویم که به نظرم هر کتابی که در کتابخانه ماست؛ بهنوعی زندگی خود را دارد. بعضی از کتابها به دلایلی که من نمیدانم، با من در زمان خاصی از زندگیام ارتباط برقرار نمیکنند، اما بههرحال در آینده ممکن است یکزمانی برسد که باز سراغ آنها بروم. شاید این کتابها منتظرند تا در آینده به رسالت خود، یعنی خوانده شدن، برسند.
درختانی که در آینده شکوفا میشوند
فرهاد نجیبی، دانشآموخته آموزش ابتدایی، معلم و فعال کتابخوانی که دستی نیز در خیرات کتاب دارد، نیز عنوان کرد: من همیشه کتابهایم را با عشق و علاقه میخرم و از آنها مراقبت میکنم، اما بهطور خاص کتابهایی هستند که هیچوقت تمام نمیکنم.
وی افزود: شاید در ابتدا به نظر میرسد که به خاطر کمبود وقت است، ولی وقتی به عقب نگاه میکنم، متوجه میشوم که بعضی از کتابها به دلایلی در قلب من جایی ندارند. گاهی شاید توقع خیلی زیادی از کتاب داشتم، یا آن چیزی که میخواستم از آن کتاب بگیرم، در آن موجود نبود.
نجیبی افزود: در مورد استعارهای که میفرمایید، فکر میکنم اینطور نیست کتابهایی که در کتابخانه باقی میمانند بهطور کامل بیفایده باشند. هر کتابی که در کتابخانه من باشد، بهنوعی بخشی از تجربه و شخصیتم است. این کتابها همانند درختانی هستند که ممکن است ریشههایشان هنوز در دل من و در آینده شکوفا شوند. به گمانم کتابها همزمان خود را برای رشد و شکوفایی میطلبند.
نباید بگذارم کتابها به خاطره و یادگاری تبدیل شوند
سحر میر عرب، دانشآموخته ارشد مدیریت که کتاب انگیزشی همواره در سر لیست علاقهمندیهایش قرار دارد، گفت: شاید قبول نکنم که همیشه کار درستی میکنم وقتیکه کتابهای زیادی دارم که هیچوقت نخوانده باقی میمانند. وقتی به کتابخانهام نگاه میکنم، گاهی احساس میکنم که دچار نوعی اهمالکاری شدهام. خیلی وقتها به خاطر تعداد زیاد کتابها، تصمیم میگیرم یکی را بخوانم، اما همیشه چیزی جدیدتر یا هیجانانگیزتر میآید که توجه من را جلب میکند و باعث میشود به کتابهایی که هنوز نخواندم، بیتوجه بمانم.
میر عرب سپس گفت: اما حالا که فکر میکنم، متوجه میشوم که این فقط یک نوع انباشت کتاب نیست، بلکه فرصتی است که ممکن است از دست بدهم برای به اشتراک گذاشتن این کتابها با دیگران. قطعاً باید تلاش کنم که این کتابها در کتابخانه من فقط به خاطره و یادگاری تبدیل نشوند. شاید بهترین کار این باشد که این کتابها را به کسانی که به آنها نیاز دارند، هدیه بدم یا با دوستان و خانوادهام به اشتراک بگذارم.
وی افزود: شاید خیلی از این کتابها هیچوقت به دست من نرسیدند که خوانده بشوند و در دست من بمانند؛ اما وقتی بهجای اینکه کتابها فقط بهعنوان یک دارایی جمع بشوند، به دیگران هم منتقل بشوند، ممکن است بیشتر به رسالت اصلیشان، یعنی انتقال دانایی و تجربههای جدید، نزدیک بشوند.
سحر میر عرب در خاتمه، گفت: حتی میتوانم با صحبت کردن با دوستانم و تشویق کردن آنها به امانت دادن کتابها، این چرخه را بهتر و مفیدتر کنم. واقعاً فکر میکنم که بهجای نگهداشتن کتابها فقط برای خودم، بهتر است که اجازه بدهم تا آنها در اختیار دیگران قرار بگیرند و به زندگیهای بیشتری رنگ بزنند و طعم جدیدی را اضافه کنند.
به گزارش ایبنا، روز درختکاری بهانهای شد تا به سراغ جمعی از کتابخوانها برویم؛ جمعی که میتوانست بیشتر و بیشتر باشد و پاسخهای پرشمارتری را دریافت کنیم، پاسخهایی که ممکن است هماکنون در ذهن مخاطبان این گزارش شکلگرفته باشد و نیز بعدها به یاد این گزارش بیفتند و از خود بپرسند: درختانی که کتاب شدند، اما خوانده نشدند!
نظر شما