سه‌شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۰
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است

تنها شبروان و عارفان اهل دلی چون حافظ می‌دانند که در شب قدر چه حالی به عاشقان معبود دست می‌دهد.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - یکی از زیباترین توصیف‌های شاعرانه از شب قدر به حافظ تعلق دارد. در چنین شبی است که به عارف، حال دست می‌دهد و او را به قرب خدا می‌رساند. دلش از غبار خود پاک می‌شود و حضور قلبی وی در پیشگاه پروردگارش، باز عنایتی از جانب ذات یگانه احدیّت است. عشق و حال افتادنی است و کسب کردنی نیست بنابراین حافظ که به سعد و نحس ستاره معتقد نیست، افتادن این عشق و حال را از جانب کوکبی می‌داند که فراسوی طبیعت است:

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است

یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است

تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد

هر دلی از حلقۀ در ذکر یا رب یا رب است

در غزلی دیگر تاکید می‌کند که در شب قدر به وصال با خداوند معبود و معشوق رسیده و گویی با وی صبوحی کرده است:

در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن

سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود

همچنین حافظ شب قدر را نوعی عطا و عنایت از سوی خداوند می‌داند و در اثر این حضور قلبی و ذکر و ورد تا سحرگاه است که برات و بخششی از سوی حق به عارف داده می شود:

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

در شب قدر که به تعبیر حافظ شب وصل عارف یا سالک با معشوق است دیگر نامه هجران برچیده می‌شود و عارف با حضور قلبی و با عبور از خود، فقط خدا را مشاهده می‌کند:

شب قدرست و طی شد نامه هجر

سلام فیه حتّی مطلع الفجر

حافظ در اشعار لطیفی که درباره شب قدر دارد ثابت کرده که شب قدر، دادنی است و سالک، فاعل کسب کننده آن شب نیست. جذبه معشوق پس از خلوص سالک شرط اصلی است و این اعطای خدایی به خاطر ظرفیت روحی عارف است. این بخشش الهی نوعی حال است که با تابش انوار ربوبی در دل عارف ایجاد می‌شود و عارف به مقام خود در نزد خدا پی می‌برد و با قیل وقال ریاکاران فرصت‌طلب به دست نمی‌آید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها