یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۳
کتاب‌های ترجمه‌ در درازمدت ذائقه کودکان و نوجوانان ایرانی و فرهنگ آنها را تغییر می‌دهند

سیده‌عذرا موسوی، نویسنده ادبیات داستانی معتقد است که پر شدن کتابفروشی‌ها و کتابخانه‌های کشور از آثار ترجمه‌ای باعث از دست رفتن سرمایه‌ها می‌شود؛ بنابراین هر نویسنده و شاعری که توانایی خلق اثر ارزشمند و مناسب کودکان و نوجوانان را دارد، باید در این زمینه تلاش کند.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیده‌عذرا موسوی در رشته زبان و ادبیات کودک و نوجوان تحصیل کرده است. او سابقه فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به‌عنوان مربی و همکاری با نشریاتی چون دیدار آشنا، خانه خوبان، قدر، آینده‌‏سازان، انتظار نوجوان، سه‌یک‌سه، باران و... را دارد. او دبیر سرویس نشریه‏ «انتظار نوجوان» نیز است. با این نویسنده درباره چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
 
- چرا ناشران از آثار ترجمه استقبال بیشتری می‌کنند؟ آیا به علت مشکلات در تألیف است؟
اینکه ناشران اقبال بیشتری به آثار ترجمه دارند، همه ناشی از چالش‌های تألیف نیست؛ بلکه نخستین و بزرگ‌ترین دلیل این است که ایران به هیچ یک از معاهدات و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی در حوزه حق نشر (کپی‌رایت) نپیوسته و همین، راه را برای بسیاری از ناشران هموار کرده است. انتشار کتاب ترجمه‌ای کم‌هزینه‌تر و البته بی‌دردسرتر از انتشار یک کتاب تألیفی است؛ چرا که ناشر می‌تواند با پرداخت یک بار حق ترجمه، بارها و بارها بدون پرداختن حق مؤلف و حتی تصویرگر و طراح جلد کتاب، آن را منتشر کند. همچنین نویسنده‌ای حضور ندارد تا بعدها با ناشر به مشکل بربخورد.
ضمن اینکه چاپ کتاب‌های ترجمه نسبت‌ به کتاب‌های تألیفی، تبعات مالی برای ناشر به همراه ندارد و چه‌بسا ناشر از کاغذ یارانه‌ای برای انتشار اثر غیرتألیفی نیز استفاده کند. تأسف‌برانگیزتر این است که یارانه‌ای که دولت گاهی به صورت فصلی یا مناسبتی به خریداران اختصاص می‌دهد، شامل حال کتاب‌های ترجمه‌ای نیز می‌شود و قطعا در چنین رقابت غیرمنصفانه‌ای در عرضه، پیروزی با کتاب‌های ترجمه است.
انتشار بی‌رویه آثار ترجمه‌ای ممکن است این سوءتفاهم را برای برخی مخاطب ایجاد کند که لابد این اثر، اثر ارزشمندی بوده که ترجمه شده است یا چند ناشر آن را منتشر کرده‌اند؛ حال آن‌که همیشه این‌طور نیست.
مشکل دیگر اعتماد نکردن خانواده‌ها و سپس نوجوان‌ها به نویسندگان ایرانی است. بسیاری از مخاطبان، آثار -برخی ضعیف- ترجمه‌ای را به آثار ارزشمند تألیفی ترجیح می‌دهند و همین حمایت نکردن معنوی و حتی مادی ناشران، مخاطبان و نهادهای مربوطه، بویژه رسانه‌ها از آثار تألیفی عرصه را بر نویسندگان ایرانی تنگ می‌کند. از این‌رو انگیزه در نویسندگان دغدغه‌مند کم‌رنگ‌شده، رفته‌رفته آثار تألیفی از میدان رقابت کنار رفته و زمینه برای حضور آثار ترجمه بیشتر می‌شود.
 
- آیا آثار ایرانی در برابر آثار خارجی حرفی برای گفتن دارند؟
قبل از هر چیز لازم است به این نکته اشاره کنم که طی پانزده ‌بیست سال گذشته، ادبیات کودک و نوجوان ایران رشد بالنده‌ای داشته و هر روز قدم‌های مؤثرتری برداشته است. بسیاری از نویسندگان، از دل و جان مایه گذاشته‌اند و برای بهتر شدن این حوزه تلاش کرده‌اند. به‌نظرم اینکه می‌گویند آثار کودک و نوجوان ما در برابر آثار خارجی حرفی برای گفتن ندارند، دور از انصاف است. نباید این تلاش را دست‌کم گرفت و با حرف‌های مأیوس‌کننده باعث ناامیدی نویسندگان شد. گاهی اتفاق می‌افتد که می‌گویند فلان رمان خارجی بسیار جذاب و جالب است یا قوی نوشته شده و وقتی آن را مطالعه می‌کنی می‌بینی که درست است، اثر ارزشمندی است؛ ولی این‌طور نیست که مشابه یا هم‌رده ایرانی نداشته باشد.
با این‌حال نمی‌توان این موضوع را از نظر دور داشت که همیشه خواندن و اطلاع از فرهنگ، تمدن و سبک زندگی دیگر و مواجهه با تجربه‌های نداشته برای همه، بویژه کودکان و نوجوانان جذاب و خواستنی است. بخشی از این جذابیت ناشی از تفاوت‌هاست؛ ولی باید به این مسئله نیز توجه داشت که ادبیات کودک و نوجوان در ایران عمر چندانی ندارد و قطعا ما در برخی زمینه‌ها در حال آزمون و خطا و آموختن هستیم.
 
- نویسندگان ایرانی در انتخاب سوژه با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
مشکل برخی از نویسندگان در انتخاب سوژه برای نوشتن داستان و رمان این است که تلاش نمی‌کنند به دنیای کودکان و نوجوانان نزدیک شوند؛ بلکه با نگاه به کودکی و نوجوانی خود دست به نوشتن می‌زنند. برای همین است که نویسندگان دیگر و بزرگسالان ممکن است اثر آنها را بپسندند؛ ولی از طرف جامعه هدف اقبالی صورت نگیرد. ضمن اینکه باید تلاش کنند اندوخته تجربه خود را وسعت بخشند و سوژه‌های بکر و جذاب را کشف کنند.
نکته مهم دیگر این است که عرصه نوشتن برای کودکان و نوجوانان به دلیل مخاطبانی که دارد، همواره نیاز به پویایی و رشد دارد؛ از این‌رو نیاز به تربیت و ورود نسل جوان، هوشیار، تیزبین و متخصص برای خلق آثار جدید و جذاب با توجه به دغدغه‌های مخاطبان همیشه احساس می‌شود.
موضوع دیگر این است که پرداختن به برخی از موضوعات و ژانرها مثل ژانر فانتزی در ایران کم‌سابقه است؛ بنابراین به نظرم آنچه بیشتر رخ می‌نماید، نپرداختن به برخی از سوژه‌هاست: نه محدودیت در انتخاب سوژه. با این‌حال هیچ فرهنگ نظام‌یافته و محکمی نمی‌تواند مدعی شود که عرصه تولیدات فرهنگی و ادبی‌اش یله و رها است و هیچ چارچوب و قاعده و قانونی برای خلق و عرضه آثار به مردم خود ندارد. نویسندگان ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برخی از محدودیت‌های فردی، فرهنگی، اخلاقی و اعتقادی نویسندگان را از پرداختن به بعضی از موضوعات باز می‌دارد؛ هرچند نمی‌توان منکر توجه نکردن به برخی از ضرورت‌ها شد.
 
- به نظر شما بهتر است نویسندگان بیشتر نگارش در چه ژانرهایی را تجربه کنند؟
به نظرم این موضوع نیاز به مطالعه‌ای دقیق و جامع دارد تا ضمن شناخت علایق کودکان و نوجوانان، نیازهای آنها نیز رصد شود. ادبیات علاوه‌بر ایجاد سرگرمی و حس لذت برای مخاطبان می‌تواند محمل مناسبی برای پاسخ‌گویی به نیازهای آنها باشد؛ بنابراین می‌توان در یک مباشرت متعادل و همه‌جانبه‌گر، دست به خلق اثر زد.
بی‌گمان من به همه ابعاد این موضوع اشراف ندارم؛ ولی آنچه به‌واسطه دانش محدود و تجربه خود کسب کرده‌ام می‌گوید، گرایش نوجوانان به ژانرهای فانتزی، وحشت و تریلر بیش از پیش شده است؛ ولی اینکه تا چه اندازه و به چه شکلی باید به علاقه پرداخت، پرسشی است که کارشناسان باید پاسخ بدهند. با این‌حال فکر می‌کنم فانتزی (البته با توجه به معایبی که می‌تواند داشته باشد) یکی از ژانرهایی است که می‌تواند ظرفیت‌های زیادی برای نویسندگان ایجاد کند.
 
- وظیفه نویسندگان و شاعران ایرانی برای ترویج کتاب‌های تألیفی چیست؟
کتابفروشی‌ها و کتابخانه‌های ما پر است از کتاب‌های ترجمه‌ای که قطعا در درازمدت، ذائقه کودکان و نوجوانان ایرانی و فرهنگ آنها را تغییر خواهند داد و این به معنی از دست رفتن سرمایه‌هاست؛ بنابراین فکر می‌کنم هر نویسنده و شاعری که توانایی خلق اثر ارزشمند و مناسب کودکان و نوجوانان را دارد، وظیفه دارد در این زمینه تلاش کند.
ولی نکته تأمل‌برانگیز این است که بسیاری از نویسندگان ایرانی هنوز به خودباوری و اعتماد کافی به خود دست نیافته‌اند و گاهی منفعلانه عمل می‌کنند. تقلید کردن و به‌عبارتی الگو برداشتن فی‌نفسه نه خوب است و نه بد. مهم این است که فرد در مواجهه با یک پدیدۀ جذاب، آگاهانه عمل کند؛ نه اینکه کورکورانه دست به تقلید نعل به نعل بزند. نویسندگان در برخورد با سوژه‌ها و شخصیت‌های داستان‌های خارجی می‌توانند نکات مثبت آنها را جذب و برداشت کرده و ضمن هضم‌شان، در تمدن بزرگ و غنی ایرانی و اسلامی، دست به خلق سوژه‌ها و شخصیت‌هایی بزنند که جذاب، خودمانی، بومی، ملموس و تعمیم‌پذیر هستند. یاد گرفتن کار درست از هر که باشد، پسندیده است.


شماره اول پرونده «چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان»
شماره دوم پرونده «چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان»
شماره سوم پرونده «چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان»
شماره چهارم پرونده «چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان»
شماره پنجم پرونده «چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان»
شماره ششم پرونده «چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان»
شماره هفتم پرونده «چالش‌های تألیف ادبیات نوجوان»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها