مراسم گراميداشت زادروز استاد شهيد مطهري برگزار شد
لزوم تاسیس کتابخانهای تخصصی در زمینه آثار شهید مطهری احساس میشود/ خاطرات علی مطهری از خانه پدری و هجوم ساواک
علي مطهري در گراميداشت زادروز استاد شهيد مرتضي مطهري گفت: به كتابخانهای تخصصي نیاز داریم تا همه آثار مرتبط با شهيد مرتضي مطهري در آن آرشيو و نگهداري شود؛ به شكلي كه مطمئن شويم هيچ اثري در دنيا درباره این شهید نیست كه در آن وجود نداشته باشد.
علي مطهري در این مراسم گفت: اميدوارم سالهاي آينده به همت آقاي شبرنگ، مدير خانهموزه شهيد مطهري، كتابخانهاي تخصصي در همين خانه احداث شود تا از هرجاي دنيا که ميخواهند مطلبي از شهيد مطهري بخوانند آثاری اعم از مقاله و كتاب صوتي در دسترس علاقهمندان و پژوهشگران قرار گيرد.
«از تولد تا شهادت» نام بزرگداشتي براي استاد مطهري
این نماینده مجلس افزود: حُسن ابتكاري است كه سالروز تولد شهيد مطهري را زنده نگاه ميدارند و چنين مراسمي امروز به گمانم براي نخستين بار است كه در خانهموزه برگزار ميشود و چه خوب است كه از 13 بهمن تا 12 ارديبهشت كه روز شهادت استاد مطهري است برنامههايي به شكل مستمر و متوالي وجود داشته باشد تا سالروز شهادت ايشان با شكوه بيشتري برگزار شود. مثلاً ميشود فراخوان مقالهاي با عنوان «از تولد تا شهادت» وجود داشته باشد كه در 13 بهمن اعلام شود و مثلاً جوايز آن برنامه در 12 ارديبهشت ماه طي مراسمي اهدا شود.
مطهري توضيح داد: به نظر میرسد انجام چنين كاري براي امسال دير شده باشد اما در سالهاي آينده شايد بتوان چنين كارهايي انجام داد. همينطور براي صدمين سال تولد شهيد مطهري خوب است كه خانهموزه از هم اكنون به فكر برنامههايي ويژه باشد. امسال در واقع نود و پنجمين سال تولد شهيد مطهري است چون ايشان در سال 1298 خورشيدي متولد شدند بنابراين اگر ايشان در قيد حيات بودند 95 سال سن داشتند و پنج سال ديگر صدمين سال تولد ايشان است. از اینرو پيشنهاد ميكنم برنامههايي ويژه براي آينده تدارك ببينيم و به طور مثال كنگرهاي تشكيل شود كه شايد خيلي هم محدود به خانهموزه نشود.
خانه استاد مطهري از زبان پسرش
علي مطهري درباره خانه موزه شهيد مطهري گفت: در سال 1346 يعني مقارن با تأسيس حسينيه ارشاد به اين منزل آمديم. من حدود 10 سال سن داشتم و در كلاس چهارم دبستان بودم كه حدود آذرماه به اين خانه آمديم. يكي از دلايل سكنی گزيدن در اينجا تأسيس حسينيه ارشاد بود و دوستان شهيد مطهري اصرار داشتند كه در نزديكي حسينيه ارشاد خانهاي داشته باشند چون در واقع مؤسس حسينيه ايشان بودند و طبعاً لازم بود كه دسترسيشان به حسينيه ارشاد آسان باشد. تا سال 1355 ما در اينجا بوديم كه در آن سال به منزل ديگري در خيابان شهيد كلاهدوز و دولت سابق و نزديك چهارراه قنات نقل مكان كرديم.
وي ادامه داد: در حال حاضر آن منزل هنوز هست. آن دوره دوره مهمي بود و از سال 46 تا 55 در انطباق با نهضت اسلامي دوره مهمي محسوب ميشود كه همزمان بود با فعاليتهاي حسينيه ارشاد و تعطيلي آن و سپس پيدايش سازمان مجاهدين خلق و حوادثي كه اتفاق افتاد. بسياري از جلسات مهم در همين اتاق برگزار ميشد و شخصيتهاي مهمي در اينجا حضور داشتند و جلسات مهمي اينجا تشكيل ميشد.
مطهري با اشاره به سالن محل برگزاري زادروز استاد شهيد مطهري گفت: اين اتاق اتاق پذيرايي بود و حتي ساواك يكبار به اينجا يورش آورد و دنبال شهيد محمد منتظري بود و فكر ميكردند كه ايشان در اينجا پنهان شده چون ايشان هم به منزل ما رفت و آمد داشت.
آثار مكتوب شهيد مطهري كجا نوشته شد؟
فرزند شهيد مطهري گفت: بسياري از آثار مكتوب شهيد مطهري در اينجا به نگارش در آمد. كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» در اينجا به رشته تحرير در آمد و ابتدا به صورت مقالههايي در مجله زن روز منتشر ميشد كه بعداً درخواستهايي مبني بر انتشارش به صورت كتاب مطرح شد. كتاب «مساله حجاب» و «علل گرايش به ماديگري» و «امدادهاي غيبي در زندگي بشر» متعلق به دورهاي است كه شهيد مطهري در همين خانه سكونت داشتند. اتاق شهيد مطهري نيز در طبقه بالا بود و تختي در آنجا داشتند كه معمولاً روي آنجا مينشستند و كاغذ را روي زانوشان ميگذاشتند و مينوشتند و كمتر پشت ميز بودند.
اين نماينده مجلس شوراي اسلامي اضافه كرد: آن دورهها براي ما خاطرهانگيز است. بعد از شهادت ايشان خودم مدتي در همين منزل سكونت داشتم. ديديم كه ديگر ساختمان قديمي است و كفاف زندگي را نميدهد و مشكلاتي دارد. ما فكر كرديم كه بالاخره يا بايد اينجا را بكوبيم و دوباره بسازيم يا به عنوان يك خانهموزه مورد استفاده قرار گيرد و ياد و نام شهيد مطهري با اين خاطرات اين خانه حفظ شود. فكر كرديم بهترين كار اين است كه اينجا را تبديل به خانهموزه كنيم. با شهرداري تهران صحبت شد و اينجا را از ما خريداري كردند و به شكل خانهموزه درآمد. البته تغييراتي جزئي در قسمت حياط داده شد كه گرچه ساختمان به همان شكل باقي مانده تغييراتي صورت گرفته است. به هر حال خوشحاليم كه اينجا حفظ شد. اميدوارم كه اينجا پايگاهي باشد براي نشر تفكر و انديشه ايشان و زنده ماندن نام شهيد مطهري.
مطهري يادآور شد: قبلاً هم به مدير خانه موزه آقاي شبرنگ هم گفتم كه در اينجا ميشود جلسات ماهانهاي تدارك ديده شود و به مناسبتهاي مختلف جلساتي عمومي و تخصصي در همين مكان برگزار كنند. در مناسبهاي مذهبي يا ملي ميتوان در اين خانه موزه جلساتي برگزار كرد. جلساتي سخنراني ميتواند در اينجا شكل بگيرد و حتي در ايام محرم و ماه مبارك رمضان ميتوان برنامههايي تشكيل داد و باز در مناسبتهاي مختلف مثل ميلاد پيامبر(ص) و نيمه شعبان و 13 رجب برنامههاي مختلفي برپا شود و به هر حال اين خانهموزه زنده بماند. برنامهها و مسابقههاي مختلفي ميتواند در ارتباط با آثار ايشان و كارهايي مرتبط با آثار شهيد مطهري انجام شود و افرادي كه ميخواهند درباره تفكر و انديشه ايشان كار كنند ميتوانند كارهاي موضوعيشان را اينجا دنبال كنند.
وي ادامه داد: اينجا يك كتابخانه تخصصي لازم دارد كه همه آثار مرتبط با شهيد مرتضي مطهري در اينجا آرشيو و نگهداري شود؛ به شكلي كه ما مطمئن شويم كه هيچ اثري در دنيا درباره شهید مطهری نیست كه در اينجا وجود نداشته باشد. يعني اگر مقالهاي درباره شهيد مطهري در ايران و خارج از كشور نوشته ميشود ما آن را در اينجا داشته باشيم و اگر كسي ميخواهد به آن مراجعه كند ما آن را در اينجا حفظ كنيم.
مطهري گفت: من احساس ميكنم كه مدير خانه موزه با شور و اشتياق خاصي شروع به كار كردند و انشاءالله در آينده با برنامههاي متنوع اين خانه موزه مواجه باشيم و مردم محل و منطقه و بلكه همه تهران استفاده بهتري از اين خانه موزه ببرند.
شعرخواني در خانهموزه شهيد مطهري
شب گذشته در خانهموزه شهيد مطهري و در كنار فرزند استاد مطهري مصطفي محدثي خراساني، محمود اكراميفر و عباسعلي براتيپور شعرخواني كردند. مصطفي محدثي خراساني در اين نشست دو قطعه شعر خواند كه يكي با موضوع دهه فجرسروده شده بود و ديگري درباره شهيد مطهري بود.
وي در يكي از شعرهايش خواند:
«رسيد از قله خورشيد مردي كه در قامت شكوه حيدري داشت
به جان خدمتگزار امتش بود بزرگي كه مقام رهبري داشت
بزرگي از تبار پاك احمد امامي برشده از مهر مولا
رسيد و كاروان را با خودش برد به سمت روشناييهاي فردا
طلوع فجر از بام ولايت جهان خسته را تاب و توان داد
صفاي باطن آن پير برنا زمين را رنگ و و بوي آسمان داد
دوباره عطر گلبانگ محمد به بام قرن در پرواز آمد
شكوه و شوكت تاريخ اسلام به دين پاك احمد بازآمد
امانت را امين آمد علمدار اگر اين كاروان يار خميني است
جهان از انفجار نور روشن جهان امروز بيدار خميني است»
شعري از اكراميفر
محمود اكراميفر نيز دو غزل خواند. يكي از غزلهايش اينگونه بود:
«اي مردم اي آوازهاي منتشر در باد
من هم شما را دوست دارم هرچه بادا باد
در يادتان مانده است آيا روزهايي را
كز خندههاتان بيد حتي بيد گل ميداد؟
اي مردم اي آوازهاي منتشر در باد
من هم شما را دوست دارم هرچه بادا باد
چيزي شبيه گريه و لبخندتان ديري است
از بيت بيت شعرهايم ميكشد فرياد
در يادتان مانده است آيا روزهايي را
كز خندههاتان بيد حتي بيد گل ميداد؟
آن روز من هم سيب بودم سيب سرخي كه
با احترام از شاخه در پاي شما افتاد
من امتداد مهربانيهايتان هستم
اي چشمهاي روشن من خانهتان آباد»
نظر شما