با جایزه «داستان کوتاه جنوب» به دنبال کشف نویسندگان مستعد این اقلیم با هدف آموزشهایی در قالب کارگاه و نشست و همایش هستیم تا گامی برای بازتولید داستانها حول اقلیم جنوب، شکل بگیرد.
این جایزه ادبی در دو مقطع محلی و ملی برگزار میشود. مقطع محلی آن، منحصر به نویسندگان ۴ استان مجاور آبهای جنوب(خوزستان، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان) است و در مقطع ملی، نویسندگان تمام سطح کشور که داستانی در باب اقلیم جنوب بنویسند امکان مشارکت دارند. بنای ما این نیست که کار با اهدای یک جایزه به اتمام برسد، بلکه به دنبال کشف نویسندگان مستعد این اقلیم با هدف آموزشهایی در قالب کارگاه و نشست و همایش هستیم تا گامی برای بازتولید داستانها حول اقلیم جنوب، شکل بگیرد. داوران این جایزه هنوز مشخص نیستند اما بنا داریم برای مرحله نهایی، ۳ تن از نویسندگان مطرح کشور که ترجیحا جنوبی باشند را در نظر بگیریم.
وی افزود: در ابتدای امر، ایدهای درباره علاقه به اقلیم این ناحیه نداشتم. به دنبال بازنشستگی در آموزش و پرورش و رسیدن به فراغت بیشتر، طبیعی است که از فضای پایتخت گریزپا باشیم. بهخصوص از منظر ازدحام و شرایط اقلیمی نه چندان مساعد و گرفتاریهای خاص پایتخت، همیشه آرزویم این بود که بعد از بازنشستگی از پایتخت دور شوم و بدون برنامه قبلی، کیش را محیطی آرام، دنج و زیبا برای سکونت – بهخصوص برای کسانی در سن و سال خودم – یافتم.
حسن بیگی درباره برگزاری مرحله کشوری جایزه «داستان کوتاه جنوب»، با توجه به اینکه نویسندگان سایر مناطق، آشنایی زیادی با این ناحیه ندارند، بیان کرد: الزامی برای این نیست که اگر کسی میخواهد داستانی درباره جنوب بنویسد، حتما جنوبی هم باشد. مثال نقض بارز هم کسی مثل غلامحسین ساعدی است. خود من داستان «ریشه در اعماق» را که درباره اقلیم بلوچستان نوشتم و اولین رمانم هم بود و در زمان خود ۵ جایزه مهم را کسب کرد، در حالی که تجربه زیستهای نداشتم و صرفا نگاه پژوهشی و سفر به منطقه، همچنین مطالعه در باب فرهنگ، آداب، شخصیتها، ضربالمثلها و... خیلی به من برای خلق اثر کمک کرد. گر چه یک فرد بومی، امکان بهتری برای خلق اثر درباره زادبوم خود دارد اما نویسنده با ذهن خلاق خود، این توانایی را دارد که جنوبی نباشد اما بهترین داستانها را هم درباره آن بنویسد.
نویسنده «قدیس» ادامه داد: زمان جنگ، ۵ سال در سنندج زندگی کردم و بهعنوان نویسنده آنجا حاضر شده بودم و نگاهی موشکافانه به مسائل داشتم که حاصل آن چندین مجموعه داستان و رمان در رابطه با کردستان بود. اما مساله بلوچستان متفاوت بود و صرفا یکی، دو سفر کاری به جنوب بلوچستان داشتم و به آن اقلیم علاقهمند شدم. یک سال و خردهای مطالعه کردم، چند سفر دیگر در رابطه با آن داشتم، مجموعهای از گویشهای بلوچی را مطالعه کردم و حال به یقین میگویم در فضایی دور از یک اقلیم هم با مطالعه میتوان کار را به نحوی شایسته پیش برد.
حسن بیگی درباره آثار در دست نگارشش نیز گفت: از بهمن ماه که آخرین رمان خود را به پایان رساندم، گر چه خانهنشینی مضاعف بر اثر شیوع بیماری کرونا میتوانست فرصت خوبی برای خواندن و نوشتن باشد اما این بیماری، جو فرهنگی و فکری جامعه را درگیر کرد و بسیاری دچار انزوا، گوشهنشینی و حتی افسردگی شدهاند. من هم ذهن شادابی در این ایام نداشتم که بخواهم برای نوشتن اثری اقدام کنم. با این حال چند سالی است در صدد نوشتن رمانی درباره جنوب هستم اما نوشتن درباره این اقلیم، امر دشواری است. گر چه درباره ترکمنها، کردها و بلوچها با زمینه اقلیمی داستان نوشتهام و با استقبال خوبی هم مواجه شدند، اما از فضای جنوب دور بودهام.
از بیرون اینگونه به نظر میرسد که ما ساکن جنوب هستیم، اما واقعیت این است که جزیره کیش، بویی از اقلیم و فرهنگ جنوب ندارد. یک شهر مدرن است که مردم آن از سراسر کشور آمدهاند و اینجا زندگی میکنند. حتی بومیان قدیمی این منطقه هم عموما عرب هستند و در طول سالیان، صرفا با خودشان و از مجرای فرهنگ عربی در تعامل بودهاند. در راستای ایده نگارش این رمان، سفرهایی به بندرهای نزدیک به کیش داشتهام و گرچه کماکان در نظرم امر دشواری به نظر میرسد اما از این سختی نمیترسم. با ناآگاهیام درباره اقلیم این ناحیه مبارزه میکنم و به پیرنگ اولیه برای نگارش رمان هم رسیدهام تا در نهایت بتوانم رمانی جنوبی خلق کنم.
نظرات