برخی رخدادها نیز امروزه در حال فراموشی است و پژوهشگران معاصر نیز اقبال چندانی به آنها نشان نمیدهند. امروز دوشنبه ۱۹ خرداد، برابر است ۱۶ شوال ۱۴۴۱. سال سوم هجری در چنین روزی جنگ حمراءالاسد رخ داد. حمراءالاسد نام منطقهای در اطراف مدینه و تقریبا در هشت فرسخی آن است. البته برخی از مورخان به جهت اینکه در این رخداد، نبردی صورت نگرفت، آن را در زمره غزوات حضرت به شمار نیاوردهاند.
در منابعی چون «تاریخ طبری» و «منتهی الامال» و همچنین مجموعه عظیم و مهم «الصحیح من سیرةالنبی العظم» تالیف مرحوم علامه سیدجعفر مرتضی عاملی درج شده است که پس از جنگ احد و آمدن مسلمانان به مدینه پیامبر از طریق وحی متوجه شد که مشرکان در منطقه «روحا» جمع شده و تصمیم به حمله مجدد به مسلمانان گرفتهاند.
پیامبر(ص) برای آنکه مبادا قریش مراجعت کرده و به مدینه حمله کنند، امر فرمود تا بلال ندا دهد که: «امر خداوند متعال است که باید آنان که در احد حاضر بودهاند و جراحت دیدهاند به تعقیب دشمن بروند.» در «تفسیرالقمی» نیز روایت شده که پیامبر(ص) تنها به کسانی که در غزوه احد زخم برداشته بودند، فرمان و رخصت داد وی را همراهی کنند.
بر همین اساس اصحاب پیامبر کار معالجه را رها کرده و دوباره لباس رزم پوشیدند. اسدالله الغالب امیرالمومنین (ع) نیز با وجودی که بیش از ۸۰ جراحت عمیق برداشته بود، لباس رزم پوشید و رسول الله در حالی که به ایشان نگاه میکرد و میگریست پرچم را به حضرت داد و مسلمین حرکت کردند. بعد از تعقیب و تاخت بر کفار، مسلمانان سه روز در حمراءالاسد ماندند و آنگاه به مدینه النبی مراجعه کردند.
در برخی دیگر از منابع نیز درج شده که معبد خزاعی رئیس قبیله خزاء با اینکه مسلمان نبود، به منظور پشتیبانی از رسول االله، از حمراء الاسد عازم روحا، مرکز قوای قریش مکه شد و در دیدار با ابوسفیان به او گفت: «ای ابوسفیان! محمد در حمراء الاسد با افرادی آمده که چهرههای آنان از شدت خشم برافروخته شده و من تا کنون در عمرم چنین چهرههایی ندیدهام.» ابوسفیان نیز با شنیدن گزارش معبد خزاعی از حمله به مدینه منصرف شد و راه مکه را در پیش گرفت.
غزوه «حمراءالاسد» رخداد مهمی بود که مسائلی تربیتی را نیز به همراه داشت. این رویداد ضمن طرح مبحث ولایتپذیری، باب صفت اولیا خدا را نیز باز کرد و آیاتی نیز از جانب خداوند در شان آن نازل شد. ابن هشام در «سیره» خود نگاشته است که آیات ۱۷۲ تا ۱۷۵ سوره مبارکه آل عمران در شان غزوه حمراء الاسد است. بعدها بسیاری از مفسران و عالمان دینی در شرح صفات اولیاءالله و همچنین وعده نصرت الهی به مومنان به این آیات استناد کردند. آیات چنین است:
الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ (۱۷۲) الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ (۱۷۳) فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ(۱۷۴) إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (۱۷۵)
معنای آیات نیز با ترجمه استاد بهاالدین خرمشاهی چنین است: كسانى كه پس از آنكه به آنان رنج و آسيب رسيد به حكم خداوند و پيامبر گردن نهادند براى نيكوكاران و پرهيزگارانشان پاداشى بزرگ [مقرر شده] است (۱۷۲) همان كسانى كه چون بعضى به ايشان گفتند كه مردمان [مشركان مكه] در برابر شما گرد آمدهاند از آنان بترسيد [به جاى ترس و بددلى، اين كار] بر ايمانشان افزود و گفتند خداوند ما را بس و چه نيكوكار ساز است (۱۷۳) آنگاه به فضل و نعمت الهى باز گشتند و آسيبى به آنان نرسيد و همچنان جوياى خشنودى الهى بودند و خداوند داراى بخشش و بخشايش بيكران است (۱۷۴) آن شيطان است كه دوستدارانش را مىترساند، اگر مؤمنيد از آنان نترسيد و از من بترسيد. (۱۷۵)
نظرات