گفتوگو با مترجم بوشهری کتاب ««خلق اثر و کپیرایت»؛
کپیرایت قانونی است برای حفاظت از نویسندگان ضعیفتر
مترجم بوشهری کتاب ««خلق اثر و کپیرایت» معتقد است: حق تکثیر نوعی مالکیت اندیشه است؛ طراحیها یا طراحیهای صنعتی ممکن است شکلی مجزا یا یکسان از مالکیت ذهنی در برخی از حوزههای قضائی باشند.
در چند دهه اخیر دو چالش، کپیرایت به یک معضل جدی در ایران تبدیل کرده است؛ نخست اینکه بهدلیل پیشرفت فناوریها، امکان تکثیر آثار گوناگون در مقیاس وسیع با هزینه اندک و سرعت بالا فراهم شده است و دیگر اینکه تعداد افرادی که به انحای مختلف متکی به درآمد حاصل از تکثیر محصولات قابل نسخهبرداری هستند (اعم از مؤلفان، تهیهکنندگان، عکاسان، روزنامهنگاران، ناشران، صحافان، فروشندگان و …)، افزایش یافته است و بهدلیل عدم الحاق ایران به کنوانسیون برن و نبود قوانین جدی برای جلوگیری جعل آثار در عرصه سینما، کتاب، هنرهای تجسمی و... از سوی افراد سودجو، امروز به شدّتِ این معضل افزوده شده است.
سازمان جهانی مالکیت معنوی در پروتکل و پیماننامهاش بیش از 27 معاهده دارد که مهمترین مرجع دفاع از ارزشهای معنوی و تولید فکر در جهان محسوب میشوند؛ اما ایران تنها عضو 10 معاهدهی این سازمان است و اصلیترینِ آنها را که معاهده برن یا همان حفظ مالکیت معنوی آثار و کتب و فیلم است، امضا نکرده است. البته ایران یکی از 107 کشوری است که عضو این معاهده برن یا همان قانون کپیرایت نیستند. بههرروی، این مسئله موجب شده که قانون خاصی در زمینه تکثیر و انتشار آثار بهویژه در حوزه ترجمه کتب خارجی در ایران ساری و جاری نباشد.
«زهرا حاجب»، نویسنده و مترجم بوشهری درصدد برآمده با برگرداندن کتاب «خلق اثر و کپیرایت» (ملزومات حقوقی برای فیلمنامهنویسان و هنرمندان خلاق) نوشته جان ال. گیگر وهاوارد سوبر به زبان فارسی، مولفان را حقوق خود در صیانت از آثارشان راهنمایی کند. این کتاب در ۲۱۰ صفحه و در ۱۰۰۰ نسخه به همت انتشارات حلّه راهی بازار نشر شده است.
مترجم کتاب «خلق اثر و کپیرایت» در این باره به خبرنگار ایبنا گفت: کتاب «خلق اثر و کپیرایت» بهعنوان یک کتاب راهنما برای فیلمنامهنویسان و افراد دیگری که بهدنبال افزایش احتمال موفقیت خود بهعنوان نویسنده حرفهای هستند، نوشته شده است. هدف اصلی از نگارش این کتاب، افزایش درک از روابط بین اهداف تجاری، اصول حقوقی و آزادی خلق اثر است. بر این اساس، احتمالا یک رویکرد متعادل منجر به ایجاد یک حرفه طولانیمدت میشود.
حاجب ادامه داد: کپیرایت نوعی حفاظت قانونی از آثار علمی، ادبی و هنری است. این کتاب قانون شامل هر نوع عرضهای از آثار است و به صاحب اثر اجازه میدهد که از حقوق انحصاری (به این معنی که فقط شامل صاحب اثر است و نه افرادی که بهنحوی به اثر دسترسی دارند) که شامل تکثیر و اقتباس در شیوه بیان نو است، استفاده کند. قوانین موجود در این کتاب مربوط به حوزه کارهای ادبی، سینمایی، تولید موسیقی، ضبط صدا، نقاشی، عکاسی و نرمافزار، نمایشهای زنده، پخش برنامههای تلویزیونی و رادیویی و طراحیهای صنعتی میشود.
وی تاکید کرد که حق تکثیر نوعی مالکیت اندیشه است؛ طراحیها یا طراحیهای صنعتی ممکن است شکلی مجزا یا یکسان از مالکیت ذهنی در برخی از حوزههای قضائی باشند.
این نویسنده بوشهری در تعریف کپیرایت گفت: کپیرایت یا حقوق مالکیت ادبی و هنری بهمعنای حق بهرهبرداری انحصاری از آثار ادبی و هنری است و به دارنده آن حق مادی و معنوی میدهد. حق مادی معمولا در بیشتر کشورها تا 50 سال پس از مرگ مولف یا هنرمند است؛ اما حق معنوی بهصورت نامحدود حمایت میشود. اقسام اصلی حق مادی شامل حق تکثیر، حق فروش، اجاره، توزیع و... است و حق معنوی شامل حق بر نام و عنوان اثر، حق حرمت اثر، حق افشا و... است.
حاجب ادامه داد: فیلمسازان هم مانند سایر مولفان و هنرمندان از حقوق مادی و معنوی برخوردار هستند؛ مدت حمایت از حق مادی آنان در کشور ما تا 30 سال پس از نشر یا عرضه اثر است؛ بهعبارت روشنتر، باید گفت هیچکس بدون اجازه فیلمساز حق تکثیر یا توزیع یا هرگونه بهرهبرداری مادی از فیلم را ندارد و از سویی نام فیلمساز برای همیشه بر اثر باقی میماند و کسی نمیتواند نام فیلم را عوض کند. علاوه بر این تغییر در اثر نیز تابع اختیار فیلمساز است.
وی به هدف تالیف کتاب «خلق اثر و کپیرایت» اشاره و بیان کرد: هدف این کتاب کمک به نویسندگان در درک چگونگی ایجاد محدودیتها و آزادیهای آنها در قوانین کپیرایت است؛ چیزی که هنرمندان باید آن را بدانند، این است که قوانین مربوط به کپیرایت معمولا مزایای چندانی برای فیلمنامهنویسان ندارد. ارزش ایجاد شده از طریق کپیرایت عمدتا به نفع تولیدکنندگان، استودیو، توزیعکنندگان و یا نهادی است که کنترل کپیرایت را در اختیار دارد. شاید فکر کنید که کپیرایت برای محافظت از منافع بالقوه فردی بهوجود آمده است که یک اثر مشخص را خلق کرده است. مطمئنا این همان چیزی است که بیشتر افراد جامعه و بیشتر هنرمندان، تصور میکنند.
«حاجب» با تاکید بر اینکه در جهان مدرن، واقعیت اقتصادی آن است که قانون کپیرایت برای محافظت از حقوق مالک کپیرایت به وجود آمده است، افزود: از نظر عملیاتی، کپیرایت راهی است برای محافظت از خالق اثر در برابر افرادی که از اثر بدون پرداخت هیچگونه هزینهای استفاده میکنند. از دیدگاه دیگر، کپیرایت محافظتی است برای نویسندگان ضعیفتر که نیاز به محدودیتهای قانونی برای محافظت از خود دارند. بر این اساس، یک فیلمنامهنویس موفق کسی است که بهطور مکرر به عنوان نویسنده استخدام شود. هنگامی که به منحنی شغلی یک نویسنده نگاه میکنید، درمییابید که اکثریت فیلمنامههای گمانی از سوی افرادی نوشته شدهاند که بهتازگی وارد این شغل شدهاند، کسانی که بهدنبال شناخته شدن و استخدام شدن بودهاند.
این نویسنده در پایان یادآور شد: پس از آنکه فیلمنامهنویسان موفق میشوند، بهندرت پیش میآید که ماهها (یا سالها) از زندگی خود را برای نوشتن فیلمنامههای گمانی صرف کنند که هیچکس آنها را درخواست نداده یا برای آنها پولی پیشنهاد نمیکند. یک فیلمنامهنویس معمولا بر نوشتن خود تمرکز میکند. مشخص است که خلق اثر، نوشتن را کنترل میکند. گاهی اثری به فروش میرسدکه فروش اثر از طریق قانون کپیرایت کنترل میشود. بنابراین، خلق اثر و کپیرایت در یک راستا حرکت میکنند.
یادآوری میشود، زهرا حاجب، دانشآموخته رشته حقوق عمومی، مدرس، و عضو انجمن علمی حقوق اساسی ایران (بوشهر) و عضو انجمن حقوق اداری (فارس) است. از وی تاکنون آثاری تالیفی شامل کتابهای «عکاسی و سینما در حقوق ایران و بین الملل»، «حقوق حاکم بر آثار تصویری در ایران» و ترجمهای شامل کتابهای «خلق اثر و کپیرایت از ملزومات حقوقی برای فیلمنامهنویسان و هنرمندان خلاق» و «ذهن خود را هک کنید» منتشر شده است. حاجب مقالاتی را هم در حوزه حقوق عکاسان در مجلات خارجی و داخلی منتشر و چاپ کرده است. این نویسنده و هنرمند بوشهری دارنده جایزه روبان افتخار انجمن سلطنتی عکاسی انگلستان RPS سال 2012 و نشان تقدیر دومین جشنواره بینالمللی عکاسی 2012 اسلونی Cyber Ex Tempore است بیش از ۴۶ عنوان برگزیده دیگر کسب کرده است.
نظر شما