وی افزود: یک کتاب علمی استاندارد دارای دو رکن اساسی است، ابتدا پرورش موضوع و بعد سواد علمی. در حقیقت یک نویسنده علم در کتابی که مینویسند باید بتواند موضوعات علمی را برای اقشار کم سن و سال توضیح دهد. متاسفانه ما در کشورمان تجربه اینچنینی از تالیف کتاب نداشتیم. در حقیقت افرادی را پرورش ندادیم که چنین قابلیتهایی را پیدا کنند؛ امروزه افرادی در کشورهای پیشرو وجود دارند که در این زمینه و حتی برای تصویرگری آثار علمی تعلیم و تربیت میشوند.
این نویسنده و ویراستار کتابهای علمی در ادامه گفت: لازم به ذکر است در شرایط فعلی هستند تصویرگران کودک ایرانی که در سطح دنیا هم شناخته شده باشند، اما هیچکدام به طور خاص تصویرگر علمی نیستند. به عبارت واضحتر منظور این نیست که تصویر علمی را تنها نقاشی کنند بلکه باید به آموزش و یادگیری آن موضوع خاص علمی بیانجامد. اگر نگاهی به کتابهای مطرح در دنیا بیاندازید، خواهید فهمید که به طور معمول فردی که دارای زمینه علمی است، مانند یک معلم، در کنار یک داستاننویس یا نویسنده قرار میگیرد تا آموزش در بستر داستان به دانش آموزان تحویل داده شود. یا اینکه در این کشورها افرادی پرورش داده شدهاند که هر دوی این مهارتها را با هم داشته باشند.
وی ادامه داد: تلاش ما بر این است که معلمان را برای تالیف ترغیب کنیم. به اعتقاد من تنها یک معلم بهتر از دیگر افراد میتواند در بستری استاندارد برای نوجوانان بنویسد. اما شمار کمی از معلمان میتوانند دست به تالیف بزنند. از طرفی هم بخشی هم نیاز به پژوهش و تحقیق دارد که نیازمند زمان است. در کل با توجه به شرایط نشر و بنیه محدودی که ناشران دارند چندان به این سمت علاقه پیدا نمیکنند. به همین دلیل ترجمه کتابهای علمی در کشور ما رونق بسیاری پیدا کرده است.
به گفته جعفری، مردم هم تمایل زیادی به خواندن کتابهای ترجمه دارند؛ چراکه نام برخی دانشمندان مشهور در این کتابها دلیل قانعکنندهای است که انتخاب آنها باشد. تا حدی ناشران در این زمینه فعالیتهایی داشتهاند. حتی باید بگویم، با وجود اینکه اغلب کتابها ترجمه است، در این زمینه هم کم کار کردیم. گفتنی است، تحولات علمی در دنیا سریع پیش میرود و سرعت تغییر محتوا هم به همین میزان تغییر میکند.
جعفری خبر از همکاری برخی ناشران ایرانی در این زمینه داد و گفت: خوشبختانه در این زمینه با چند ناشر در حال همکاری هستیم که بتوانیم کتابهای غیرداستانی با موضوعیت علم را تولید کنیم تا منجر به یک جریان شود. با توجه به اینکه دانشآموزان از فضای کتابهای درسی و کمکدرسی تا حدی زده شدهاند، کتابهای علمی-عمومی کمک بسیاری برای علاقهمند کردن آنها به فضای دانش میکند.
وی در پاسخ به این پرسش که نقش بومیسازی علم در امر تولید محتوا و تالیف کتاب و همچنین علوم وارداتی چیست؟ گفت: ما علم را در کشور خود بومی نکردهایم. بومیسازی یعنی اینکه باید از مدارس شروع میکردیم اما متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاده است. با توجه به اینکه علم یک مولفه جهانشمول است، نباید از واژه علم وارداتی سخن به میان گفت؛ برای مثال ما هیچگاه نگفتهایم قوانین نیوتن یک علم انگلیسی یا مسیحی است؛ چراکه علم علم است. همه مردم جهان در علم و دانشمندان هم بینشی ورای مرزها داشتند. در کل هیچگاه نباید به علم پسوند عقیدتی و ایدئولوژیکی بزنیم.
جعفری شرایط و بستر آموزش و پرورش را برای امر تالیف به دلیل عدم شناخت از ژانر ترویج علم چندان مناسب ندانست و گفت: امروزه آموزش و پرورش ما شرایط مطلوبی در این راستا ندارد. در حقیقت اولیا آشنایی از این مسئله ندارند و فضا نتیجهگراست؛ میتوان گفت جریانی کور و بی هدف است. در حالیکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته افراد به دنبال پدیدهگرایی هستند و تلاش میکنند دانشآموزان را با پدیدهها آشنا کنند و علم را به معنای واقعی جا بیاندازند. هدف آنها تنها انباشت اطلاعات نیست. هدف معلمان در کشورهای پیشرو این است که راهی برای دسترسی به دانش برای دانشآموزان بگشایند. یعنی بینشی عمیق از علومی بدهند که به آنها آموزش میدهند.
وی ادامه داد: اما در ایران روال معکوسی وجود دارد یعنی اگر کودکان هم بخواهند در علمی کنکاش کند، با مخالفت برخی اولیا مواجه میشوند، چراکه دیدی از کسب دانش عمیق هنوز در میان معلمان و اولیا وجود ندارد. همانگونه که پیشتر هم اشاره شد، اولین مشکل ما این است که علم را بومیسازی نکردیم یعنی علم برای ما امری تشریفاتی است و هر روز هم طرفداران کمی به آن اضافه میشود؛ چراکه آن را به پولسازی مرتبط میدانند.
جعفری گفت: این تفکر که علم چه فایدهای در زندگی روزمره دارد، پرسشی است که اغلب افراد در دوران کودکی میپرسند. در حالیکه در هیچ جای دنیا چنین دیدگاهی وجود ندارد. اصولا در اغلب کشورهای پیشرفته نگاهی به کاربرد علم برای زندگی روزمره ندارند.
وی افزود: درست است که ما بومیسازی نکردهایم، اما این درست نیست که به سمت آن نرویم. باید از جایی شروع کرد. ما علومی داشتیم که بومی بوده است. برای مثال نجوم، ریاضیات، محیطزیست و جانورشناسی و یا حتی مهندسی در کشور ما قدمت تاریخی داشته است. میتوان در این علوم صاحب تالیف برای نوجوانان شد. فقط باید فردی باشد که بخواهد بنویسد.
جعفری با اشاره به اهمیت فعالیت دانشگاهیان در امر تولید محتوا برای عموم به ویژه نوجوانان گفت: به طور قطع دانشگاهیان در این زمینه نقش مهمی دارند؛ برخی نقش دانشگاهها را تنها در پیشبرد علم میداند؛ حال این پرسش مطرح میشود که اگر دانشگاهیان نقشی ندارند، چرا برای بسیاری از دانشمندان در سراسر دانشگاههای دنیا تالیف کتاب از اهمیت زیادی برخوردار است؟ یا هدف از تالیف کتاب از سوی دانشگاهیان چیست؟ اگر دانشگاهها بینشی از تولید محتوا بر بستر کتاب نداشته باشند و اگر بخواهیم آنها را از جامعه حذف کنیم، چه اتفاقی میافتد؟ یعنی خروجی دانشگاهها برای جامعه چیست؟ آنچه که مشخص است اغلب دانشگاهها در صنعت هم نقشی ندارند. از طرفی هم تدریس دانشگاهها هم اشباع شده است. در واقع به غیر از بقای خود چه نقشی در جامعه دارند؟ امروزه نمونههای زیادی از ارتباط علمی جامعه با دانشگاه وجود دارد؛ امروزه بسیاری از دانشگاهها معتبر دنیا در قالب کتاب یا پادکست با جامعه در ارتباط هستند.
وی در ادامه گفت: متاسفانه دانشگاههای ما در این زمینه بسیار عقب افتادند و اگر کتابی هم تالیف میکنند، برای این امر است که رتب علمی بگیرند و دغدغه کتاب و ترویج علم را چندان ندارند. اتفاقا چنین فرایندی باید بر دوش دانشگاهیان باشد. عمده کتابهای علمی-عمومی را ژورنالیستهای حرفهای یا استادان دانشگاهی مینویسند. در حقیقت افرادی هستند که برای این کار تربیت شدهاند. واقعیت این است که ما در کشورمان اصلا نمیدانیم چقدر پتانسیل برای پیشبرد این فرآیند وجود دارد.
این مترجم و نویسنده در ادامه فعالیتهای روزنامهنگاری در علم را موثر دانست و عنوان کرد: با توجه به اینکه ژورنالیسم علم به سمت فضای مجازی رفته است؛ به طور قطع بازوی کمکرسانی خوبی خواهد بود به شرط آنکه در بستری استاندارد انجام شود؛ یعنی ژورنالیسم سطحی نباشد به طورز کملی اثر گذاری یک محتوا در قالب کتاب کماندگار تر از هر بستر دیگری است و باید برای نهادینه کردن ترویج علم بهره اصلی را از کتاب گرفت.
نظر شما