نویسنده کتاب «الحاد جدید» در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد؛
الحاد جدید بعد از 11 سپتامبر پا به میدان کارزار با دین گذاشت
علی شهبازی با اشاره به جدیدترین اثرش به نام «الحاد جدید: چهرهها، دیدگاهها، نقدها»، خاستگاه الحاد جدید را، بهانههای انفجار تروریستی برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک معرفی کرد.
وی اضافه کرد: با توجه به روش، راهبرد، و رویکرد خاص جریان الحاد جدید، به معرفی چهرههای اصلی و اولیه و برخی از مهمترین تکیهگاههای این جریان و نقد آن تکیهگاهها پرداختهام. از آنجا که ملحدان جدید هیچیک الهیدان و جز یکی از آنها «دنیل دنت»، هیچیک فیلسوف نیستند و نیز از آنجا که مخاطب آنها نه الهیدانان و فیلسوفان بلکه عموم مردم است، در بررسی و نقد اندیشههای آنها نمیتوان تنها بر شیوه بحثهای فلسفی و الهیاتی مرسوم تکیه کرد. از اینرو این کتاب میتواند راهنمای خوبی برای نویسندگان جهت نقد و بررسی این جریان باشد.
شهبازی در توضیح فصلهای این کتاب گفت: در فصل اول کتاب الحاد جدید، مفاهیمی کلیدی مطرح و تبیین میشود که به خواننده کمک میکند، هرجا خلط مبحث یا مغالطهای صورت گرفته باشد، متذکر آن شود. ملحدان جدید با توجه به اینکه مخاطب خود را عموم مردم و نه صرفاً اهل فن قرار دادهاند، بیباکانه مرتکب این خلط مبحثها و مغالطهها شدهاند. در این فصل بهعنوان نمونه از مباحثی همچون «تکامل و چیستی و تاریخ آن»، «الحاد و معانی آن و تفاوت آن با لاادریگری»، «تعارض علم و دین»، و «طبیعتگرایی و اقسام آن»، بحث شده است.
این نویسنده ادامه داد: در فصل دوم، به معرفی چهرههای اصلی جریان الحاد جدید داکینز، دنت، هریس و هیچنز و اندیشههای آنها براساس کتابهایی که معرف این جریاناند، پرداخته میشود. مطلب قابل توجه در این فصل این است که چهار کتاب اصلی شخصیتهای چهارگانه معرفی میشوند، اما در دو مورد، داکینز و دنت که مهمترین شخصیتهای الحاد جدید نام گرفتهاند، دو کتاب آنها یعنی «توهم خدا» و «شکستن طلسم» که محور عموم نقدهای وارد بر این جریان است، بیش از دو کتاب دیگر مطرح و معرفی شدهاند، بهگونهای که خواننده را از مراجعه به اصل کتاب بینیاز میکند. در همین فصل هنگام طرح اصلیترین دیدگاههای ملحدان جدید، به اقتضا نقدها یا تحلیلهای لازم نیز مطرح شده است.
وی درباره فصل سوم و پایانی کتاب الحاد جدید نیز توضیح داد: فصل سوم، بیشتر معطوف به طرح مبانی فکری و راهبردهای ملحدان جدید در نقد دین و باورهای دینی است. در همین فصل نگاهی نیز به برخی دیدگاههای مطرح در فلسفه اسلامی که بر پایه آنها احتمالا بتوان دیدگاههای الحادی را نقد و بررسی کرد، پرداخته میشود.
شهبازی درباره دومین اثرش با عنوان «کتاب تکامل، تصادف، و خدا: فهم ارتباط میان تکامل و دین» که ترجمه کتابی از «برندن سوییتمن» است و از سوی نشر « کتاب طه» راهی بازار نشر شده، گفت: برندن سوییتمن ازجمله نویسندگان دانشگاهی و صاحبنامی است که با دغدغه و از منظر فلسفی به موضوع رابطه علم و دین، بهویژه رابطه نظریه تکامل با دین، پرداخته است.
این مترجم افزود: او در کتاب «تکامل، تصادف، و خدا» ضمن توجه به تکامل و تاریخ و پیامدهای آن، با طرح واکنشهای متقابل ازجمله رویکردهای ظاهرگرایانه به دین و علم، چگونگی سازگاری میان تکامل و دین را تحلیل میکند. او در تحلیل خود از منظری فلسفی و خداباورانه نشان میدهد که هم نظریه تکامل با دین سازگار است و هم برخلاف دیدگاه طبیعتگراها هیچ عنصری از تصادف در تکامل وجود ندارد. روش بحث او در نفی تصادف و تأکید بر قاعده علیت و جاری بودن آن در تمام تحولات طبیعی، شبیه بحث فیلسوفان مشائی اسلامی است.
این استاد داشنگاه ادیان و مذاهب قم بیان کرد: نویسنده کتاب «تکامل، تصادف، و خدا» از مبنا و منظری خداباورانه به بحث درباره نسبت میان تکامل و دین نگاه میکند، از اینرو میتوان او را در شمار نویسندگانی دانست که به جریان تکاملگرایانِ خداباور تعلق دارند.
وی گفت: از این منظر در تعدادی از فصلهای کتاب، ضمن بیان پیامدهای نظریه تکامل در حوزههای فلسفه، دین، الهیات و اخلاق، نشان داده میشود که چگونه خدا از طریق فرایندهای طبیعی مانند تکامل نقش آفرینشگرانه و مدبرانه خود را اعمال میکند و در تمام این فرایندها حضور دارد. در واقع نویسنده در همین راستا دیدگاههای متقابل آفرینشباوران که تکامل را نفی کرده و آنرا در تعارض با دین و باورهای کتاب مقدس میدانند و ملحدان و طبیعتباوران افراطی که نظریه تکامل را نافی وجود نظم و ناظمِ هدفدار میدانند، مورد نقد بنیادین قرار میدهد.
شهبازی در توضیح این کتاب ادامه داد: «کتاب تکامل، تصادف، و خدا: فهم ارتباط میان تکامل و دین» در هشت فصل تدوین و تنظیم شده است. در فصل اول که فصلی مقدماتی است، با طرح دیدگاههای متقابل و دخیل در مبحث تکامل و دین، بحثی مفهومشناسی و تاریخی در نظریه تکامل را مطرح و خواننده را مهیای ورود به مباحث بعدی کتاب میکند.
وی اضافه کرد: در فصل دوم، اختصاصا به نظریه تکامل و پرسشهای اساسی مطرح در این نظریه اشاره میشود. در فصل سوم که یکی از فصلهای مهم این کتاب است، به تکامل و شواهد آن و مناقشات مربوط پرداخته میشود. در فصل چهارم، واکنشها و پیامدهای الهیاتی و فلسفی این نظریه مورد تحلیل و بررسی تفصیلی قرار میگیرد.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: در فصل پنجم کتاب به بحث بسیار مهم «تصادف» که یکی از تکیهگاههای طبیعتگرایان و ملحدان علمی است، پرداخته میشود و با تحلیل مفهوم و معنای تصادف و طرح نظریه موجبیت علیومعلولی، خواننده را مهیای آن میکند که در فصلهای بعدی به او نشان دهد که در جریان فرایندی مانند تکامل و انتخاب طبیعی، با توجه به قاعده فراگیر علیومعلولی، هیچ عنصری از تصادف و اتفاق وجود ندارد. و سرانجام در دو فصل آخر کتاب که از فصلهای جذاب و دلانگیز آن محسوب میشود، به نقش خدا در فرایندهای طبیعی و اینکه خدا چگونه در این فرایندها عمل میکند و در نهایت به مسأله تکامل و طرح و تدبیر و چالشهای مربوط به مسأله شر و اخلاقیات پرداخته میشود.
نظرات