«ابوالفضل طریقهدار» نویسنده، پژوهشگر و استاد ویراستاری در قم، در یادداشتی با اشاره به مخالفت برخی با گونهی ادبی رمان و اینکه آن را قالبی مضر، غیربومی، بیفایده و محصول غرب میدانند، تاکید کرد: نباید رمان را بد بدانیم و اگر چنین کنیم، دلیل بر بیاطلاعی محض و نادانی است.
یکی از علاقهمندیهای این قلم، مطالعه رمان است و بعضی آثار را هم در این زمینه ویرایش کردهام. سه داستان کوتاه و یک رمان هم نوشتهام، لذا عقیده دارم که رمان، ظرف و قالب جذاب و بسیار پُرفایدهای است، برخی فواید آن را میتوانم اینگونه برشمارم:
١. بیدار کردن انسانیت در روح آدمی: برای نمونه رمان «قدیس مانوئل» نوشته «اونامونو» را بخوانید. این رمان، سرگذشت یک روحانی و چند انسان نیکوکار است که خود را وقف خدمت به مردم کردهاند.
٢. درمان بیماریهای روحی: برخی رمانها، بویژه رمانهای فلسفی و روانشناختی، میتوانند بیماریهایی چون اضطراب و افسردگی را درمان کنند؛ برای نمونه، رمان «برادران کارامازوف» اثر داستایفسکی یا رمان «زوربای یونانی» نوشته کازانتزاکیس، ترجمه محمد قاضی.
٣. آشنایی با فرهنگ و تاریخ ملتها: با خواندن رمان خوب، معلومات عمومی فراوانی یاد میگیریم و با تاریخ ملتها آشنا میشویم؛ مثلا رمان «بادبادک باز» نوشته خالد حسینی، نویسنده افغانستانی، ما را به شکل جذابی با آداب و رسوم افغانستان و درد و رنجهای این ملت آشنا میکند. یا رمان «کافکا در کرانه» اطلاعات بسیار مفیدی از تاریخ و آداب و رسوم مردم ژاپن به ما میدهد. رمان مشهور «بینوایان»، نوشته ویکتور هوگو، ما را با اوضاع فرانسه در قرن نوزدهم آشنا میکند و تصویری از فقر و رنج و بیعدالتی را پیش چشم ما مینهد. رمان «سووشون» اثر سیمین دانشور، مراسم سوگواری ایرانیان قبل از اسلام را در مرگ سیاوش و در عین حال تحولات منطقه فارس و ایران را در سالهای جنگ جهانی دوم، روایت میکند.
۴. خودشناسی: ما در آینه شخصیتهای رمان خود را میبینیم؛ مثلا رمان «بینام»، اثر «جاشو افریس» تصویری در برابر دیدگان خواننده قرار میدهد که حال و روز خود را در اسارت زندگی ماشینی ببیند، به آن امید که شاید بتواند راهی به رهایی بجوید. یا رمان «مائدههای زمینی» نوشته آندره ژید، ترجمه سیروس ذکاء.
۵. همزادپنداری: ما با شخصیتهای رمان، همزادپنداری میکنیم و خود را در موقعیت آنان قرار میدهیم و در غم و شادی آنان همدلانه شرکت میکنیم. اگر رمان «آس و پاسها» نوشته جورج اورول را بخوانیم، حتما طمع گرسنگی و بدبختی بینوایان را احساس میکنیم.
۶. ارتقای اطلاعات دینی و تاریخی: رمان با قالب شیرین خود، جوانان را با معارف دینی آشنا میکند؛ برای نمونه رمان «کشتی پهلو گرفته» اثر سید مهدی شجاعی، زندگانی و احوال حضرت فاطمه را با قلمی زیبا و جذاب، گزارش کرده است. یا رمان پرفروش «روی ماه خداوند را ببوس»، تألیف مصطفی مستور، که رمانی فلسفی درباره وجود خدا و شک و ایمان است.
٧. آموزش مطالب علمی: فایده دیگر رمان این است که با زبانی آسان و روان، موضوعات مشکل علمی را به ما میآموزد، برای نمونه رمان «هانیه»، ما را با دانش زبانشناسی آشنا میکند؛ یا رمان «دنیای سوفی»، اثر «یوستین گردر»، ترجمه حسن کامشاد، یک دوره فلسفه غرب را به زبان ساده آموزش میدهد. رمانهای دیگر علمی نیز فراوان است.
باری، غرض بنده در این یادداشت این بود که رمان را بد ندانیم؛ اگر چنین کنیم دلیل بر بیاطلاعی محض و نادانی است، چون رمان، کتاب و نوشته است و کتاب، هم مفید دارد و هم غیرمفید.
نظر شما