مؤلف آثار دینی در نشست «بررسی شخصیت وجودی حضرت زهرا(س) در متون دینی و اسلامی» در رابطه با «امالکتاب» بودن حضرت فاطمه(س) گفت: اگر هریک از ائمه یک کلمةالله باشند، این کلمةاللهها یک کتابی را تشکیل میدهند که حضرت زهرا(س) آن کتاب هستند.
محمدزاده در ابتدای این نشست با اشاره به کتابهایی که درباره حضرت زهرا(س) نگاشته شده است، گفت: اینکه در کتابهایی که شیعیان نوشتهاند، در کنار نام حضرت فاطمه(س)، لقب زهرا آورده شده، چون زهرا به معنی نورانی و درخشنده است و از هر جهت برازنده فاطمه(س) است و از روزی که خود را شناخت تا همیشه تاریخ مثل ستاره تابناکی بر تارک تربیت اسلام میدرخشد. فاطمه(س) دارای کنیههای بیشماری نیز هست. برخی از کنیهها، بار تاریخی دارند، مانند «امالحسن»، «امالحسنین» و... اما برخی کنیهها بار عرفانی و معرفتی دارند، مثل «امابیها» «امالکتاب» و «امالفضائل» و امابیها نه فقط از این جهت که برای پدرش مادری کرد، بلکه اگر رسول گرامی(ص) را به عنوان عصاره و چکیده انبیاء قبل از خودش در نظر بگیریم، فاطمه(س) نتیجه و ثمره عصاره شخصیت رسول الله(ص) میشود و به همین خاطر امابیهاست و یا در رابطه با امالکتاب بودن ایشان اگر هریک از ائمه یک کلمةالله باشند، این کلمةاللهها یک کتابی را تشکیل میدهند که فاطمه(س) آن کتاب هستند.
وی اظهار کرد: کودکی حضرت، کودکی بسیار سخت و تلخی بوده است. ایشان زمانی متولد شد که پدرش به رسالت مبعوث شده بود و دینی آورده بود که در مقابل همه بتها و انحرافات و تعصبهای جاهلیت قرار گرفت و مورد ظلم قرار میگیرد و نه فقط به کسانی که به ایشان ایمان میآوردند آسیب وارد میشد، بلکه به خود شخص رسولالله(ص) آسیب فراوانی وارد شده و حضرت زهرا(س) میدید که مسلمانانی که با شور و عشق به اسلام گرویدند مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند و تمام حوادث به این خانه انتقال پیدا میکرد و اینها روی روح رسولالله(ص) اثر میگذاشت و زهرا(س) شاهد آزار و اذیتهایی بود که به پدرش وارد میشد.
هجرت مسلمانان به حبشه با هدف گسترش اسلام
محمدزاده با اشاره به سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) عنوان کرد: اینکه میگوییم حضرت زهرا(س) نمیتواند سال پنجم متولد شده باشد، به این دلیل است که اگر در آن زمان متولد شده باشد، ازدواجش در حالی که 9 ساله بوده صورت گرفته و شهادتش در 18 سالگی اتفاق میافتد و این نمیتواند قابل قبول باشد، چون حضرت زهرا(س) را در حوادث تاریخی میبینیم. او دختری است که در سالهایی که به پدرش آسیب میرسانند حضور دارد و این موارد در کتب تاریخی درج شده، افرادی که پیامبر(س) را مورد آزار قرار میدهند افرادی هستند که منطق ندارند و بلد نیستند با سخن حرف خود را به کرسی بنشانند و این آزار و اذیتها باعث شد که پیامبر(ص) دستور هجرت مسلمانان را به حبشه داد، البته اینکه پیامبر(ص) فرمان هجرت به حبشه میدهد، بخاطر شکنجهها نبوده بسیاری از افرادی که رفتند، تحت شکنجه نبودند، بلکه هدف پیامبر(ص) این بود که با توجه به محیط بسته مکه با هجرت به حبشه بتواند اسلام را گسترش دهد و همانطور که در کتب تاریخی ذکر شده حبشه جزء شهرهایی بوده که مسلمان میشود.
وفات حضرت خدیجه و سختیهایی که بر دوش حضرت فاطمه(س) قرار میگیرد
وی افزود: بتدریج آزار و اذیتها اینقدر زیاد میشود که خود قریش تصمیم میگیرند که با مسلمانان قطع ارتباط کنند. این قطع ارتباط نیز همهجانبه است و مسائل اجتماعی و فرهنگی و نظامی را دربر میگیرد و پیامبر(ص) از این فرصت استفاده میکنند و همه مسلمانان را در یک جا گرد هم میآورند و با درایت پیامبر(ص) تمام بنیهاشم در یک جا جمع شدند و تصمیم گرفتند وارد شعب شوند و دوره سه ساله بسیار سخت را طی کردند و همچنان که در شعب بودند کودکان بیش از همه این اذیتها و آسیبها را تحمل کردند و فاطمه(س) هم دوران خردسالی را در این سختیها گذراند. محاصره بعد از سه سال شکسته میشود ولی باز اتفاق ناگواری برای خاندان رسالت پیش میآید و خدیجه(س)، بانوی بزرگ اسلام از دنیا میرود و به فاصله کمی بعد از او ابوطالب نیز به رحمت خدا میرود و این دو تن افرادی بودند که حفاظت از رسولالله(ص) را بر عهده داشتند و حالا تمام سختیهایی که مادر تحمل میکرد بر دوشهای ضعیف فاطمه(س) قرار میگیرد و ابن اسحاق در کتاب سیره خود میگوید: «فاطمه(س) از آسیبهایی که به پدرش و مسلمانان وارد میشد در امان نبود» و این نشان میدهد که دختر رسول خدا دوران کودکی را به سختی طی میکند.
محقق حوزه تاریخ اسلام بیان کرد: در ادامه پیامبر(ص) تصمیم میگیرد هجرتی به طائف داشته باشد تا شاید بتواند در آنجا عدهای را به اسلام دعوت کند، ولی متأسفانه آنها هم نه تنها پیامبر(ص) را راه نمیدهند، بلکه ایشان را اذیت و آزار میدهند و باعث میشوند پیامبر(ص) به مکه بازگردد، اما پیامبر(ص) دست از تلاش بر نمیدارد تا بالاخره مردمی که در 500 کیلومتری مکه بنام یثرب زندگی میکردند و برای اعمال حج به مکه میآمدند با رسول الله(ص) آشنا میشوند و پیامبر(ص) اسلام را به آنها عرضه میکنند و آنها هم پذیرا میشوند. وقتی پذیرفتند بیعت صورت میگیرد و مسلمانان به یثرب هجرت میکنند، وقتی پیامبر(ص) وارد منطقه قبا میشود حضرت علی(ع) که در جای پیامبر(ص) خوابیده بود تا جان پیامبر(ص) حفظ شود به دستور رسول الله(ص) اماناتی که نزدش بوده به مردم باز میگرداند و حضرت علی(ع) به همراه خانواده خود به رسولالله(ص) میپیوندند و از این به بعد شهر مدینه و حکومت نوپای اسلام و مسائل بسیاری در این جامعه پیش میآید.
هجرت پیامبر به مدینه و نامگذاری آن با عنوان سال هجرت
وی عنوان کرد: سال ورود پیامبر(ص) به مدینه سال هجرت نامیده میشود و از زمانی که پیامبر(ص) وارد مدینه میشود، قریش درگیریهایی را به وجود میآورد، یعنی جامعه درگیر جنگ میشود. بعد از جنگ بدر که یک مقدار وضعیت مسلمانان بهتر میشود و حضرت علی(ع) میتواند یک خانهای برای خودش بسازد، ابتدا خواستگاری انجام میشود و بعد مراسم ازدواج به سادگی صورت میپذیرد و حضرت علی(ع) دختر پیامبر(ص) را به خانه خود میبرد و سالی که حضرت فاطمه(س) تشکیل زندگی میدهد دوران بسیار سختی بوده و 26 غزوه رخ میدهد که حضرت علی(ع) فقط در یکی از آنها حضور نداشته، یعنی حضرت فاطمه(س) با مجاهدی تمام عیار ازدواج میکند و خیلی زود هم صاحب فرزند میشود.
فاطمه(س) و تربیت فرزندان در جنگ
محمدزاده با بیان اینکه تربیت فرزند در دوران جنگ بسیار سختتر از دوران صلح و آرامش است، گفت: فاطمه(س) در دوران جنگ فرزندانی تربیت میکند که نامشان پرآوازه است، حتی افرادی که نسبت به خاندان رسالت دشمنی دارند، میگویند فاطمه فرزندانش را خوب تربیت کرد. حضرت فاطمه(س) حسینی را تربیت میکند که در صحرای کربلا روبروی سیل سپاه دشمن میایستد و میفرماید: «دامنی که مرا پرورش داده بر من ذلت را نمیپسندد» و حسنی را تربیت میکند که وقتی معاویه میگوید به جنگ خوارج برو ایشان میفرماید: «معاویه من مثل بازی که گنجشکی را رها میکند تو را رها کردم و اگر قصد جنگ داشته باشم با تو میجنگم» یا حضرت زینب(س) زمانی که روبروی یزید، حاکم جهان اسلام میایستد و میفرماید: «یزید تو ارزش این را نداری که من با تو حرف بزنم»، این حاصل تربیت حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) است.
فعالیتهای اجتماعی حضرت زهرا(س)
وی با اشاره به فعالیتهای اجتماعی حضرت فاطمه(س) اظهار کرد: فاطمه(س) در جامعه با زن و مرد مراوده داشت. سلمان فارسی میگوید من حدیث نور را از فاطمه(س) آموختم. فاطمه(س) نه فقط با مؤمنین بلکه با غیر مؤمنان هم مراوده داشت و در تمام مراسمی که بصورت اجتماعی در مدینه و مکه برگزار میشد، شرکت میکرد و در فتح مکه، غدیر خم و مراسم حج حضور داشت و در تشییع جنازههای افرادی که از دنیا میرفتند حضور مییافت. فاطمه(س) مدرس و معلم بود و گفته میشود زنانی نزد فاطمه(س) میرفتند و از ایشان درس میگرفتند. همچنین فاطمه(س) سمت مشاوره داشته، درست است که دادههای تاریخ در این زمینه کم است اما این گناه به گردن تاریخ است نه اینکه زنان در این عرصهها حضور نداشتند.
مؤلف آثار دینی به نقش نظامی حضرت فاطمه(س) اشاره کرد و افزود: حضرت فاطمه(س) حتی نقش نظامی داشته و در غزوات حضور داشتهاند، اولین غزوهای که حضور داشتند غزوه «احد» بوده و در شرایطی در این جنگ شرکت میکنند که هنوز 20 روز از به دنیا آمدن امام حسن(ع) بیشتر نگذشته بوده و زمانی که به میدان جنگ میرسند، هنوز جنگ ادامه داشته و در آنجا کار پرستاری انجام میدهند. در غزوه خندق نیز ایشان حضور داشتهاند که از سختترین غزوات بوده چون تمامی کفر در مقابل تمامی اسلام ایستاد و فاطمه(س) در این زمان در خانه خود نان میپخت و به سختی خود را به خیمه رسول الله(ص) میرساند و در فتح مکه باز هم حضرت فاطمه(س) نقشآفرینی میکند و سمت مشاور را داشته و ایشان زنی است که در مسائل مختلف حضور مییابد در مسئله عبادی فاطمه(س) عابد روزگار بود و نقل است که اینقدر فاطمه(س) روی پاهایش حضرت حق را صدا کرد که کف پاهاش تاول زده بود و حضرت زهرا(س) در تمام ماجراها که اتفاق میافتاد اجازه میداد فرزندانش شاهد باشند و انساندوستی و حرمت همسایه را به فرزندانش یاد میداد.
وی اظهار کرد: تا زمانی که پدر در قید حیات است، بخاطر وجود مقدس پیامبر(ص) ستارهها کمتر دیده میشوند، پس از رحلت ایشان روشنایی ستارهها خود را نشان میدهند. وقتی رسول خدا(ص) از دنیا میروند در حالی که بیتابی فراوان حضرت فاطمه(س) را میبینند به ایشان میگویند: «دخترم تو اولین کسی هستی که به من میپیوندی» و لبخندی از رضایت بر لبان فاطمه(س) نقش میبندد و بعد از رحلت رسول خدا(ص) حوادثی اتفاق افتاد که باعث شد فاطمه(س) در بستر بیماری بیافتد و از دنیا برود.
محمدزاده عنوان کرد: هنوز مراسم خاکسپاری رسول خدا(ص) انجام نشده بود که برای خلافت بحث در میگیرد و ابوبکر به خلافت میرسد و بعد همه موظف میشوند که نماز را بر رسول خدا(ص) بخوانند و پس از خاکسپاری، امام علی(ع) که قصد بیعت نداشتند و خودشان را شایسته خلافت میدانستند در خطبهای این موضوع را بیان میکنند و تعدادی از بنیهاشم و اصحاب رسولالله(ص) در خانه فاطمه(س) تجمع میکنند که باعث میشود خلافت از این اجتماع نگران شوند و به خانه حضرت علی(ع) هجوم آورند و هجوم همراه با آتش بوده و تهدید صورت میگیرد، البته برخی اتفاقات که در کتب جدید نقل میکنند صورت نگرفته مثلاً اینکه فاطمه(س) بین در ودیوار قرار گرفت این گونه نیست چون دربها نمدی بوده و از میخ استفاده نمیشد، ولی همین که حرمت شکسته میشود، مسأله کمی نیست.
وی افزود: در کتب معتبر تاریخی نقل شده که حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) در خانه حضور داشتند و هر دو از خانه بیرون آمدند و این گونه نبود که علی(ع) در خانه باشد و همسرش از خانه خارج شود. متأسفانه در ترجمه کتب، نام حضرت علی(ع) را حذف کردهاند، اما در کتابهای عربی ذکر شده که حضرت علی(ع) از خانه بیرون آمد و وقتی فاطمه(س) از خانه بیرون آمد یک هاله از غم چهرهاش را فراگرفته بود و مردمی که هجوم آورده بودند وحشتزده عقبنشینی کردند. مرحوم کلینی در کتاب کافی صفحه 358 مطلبی دارد و در رابطه با برخوردی که حضرت زهرا(س) با عمر دارد میگوید: «فاطمه(س) گریبان عمر را گرفت و به طرف خودش کشید و گفت همانا بخدا قسم ای پسر خطاب اگر من از رسیدن بلا به بیگناهان کراهت نداشتم میفهمیدی که خدا را سوگند میدادم و او را زود اجابتکننده میدیدی»، زهرا(س) این عظمت را دارد. طبیعتاً با هجوم، آسیب صورت میگیرد، اما اینکه کسی جرأت داشته باشد سیلی به صورت دختر رسول خدا(ص) بزند و علی(ع) نظارهگر باشد، امکان ندارد و ما باید این عظمت را ببینیم و بشناسیم. چقدر از پهلوی شکسته و مصائبی بیان میکنید که معلوم نیست صحت دارد یا خیر، بجای این کار، خطبه فاطمه(س) را بخوانید و ببینید فاطمه(س) چه صلابتی دارد. حضرت فاطمه(س) آنقدر عظمت دارد که خلیفه مسلمین از ایشان وحشت میکند و برای ورود به خانه فطمه(س) اذن میخواهد و فاطمه(س) اذن نمیدهد.
فدک و اهمیت مسائل اقتصادی برای حضرت زهرا(س)
محمدزاده با اشاره به خطبه 172 نهجالبلاغه گفت: وقتی حضرت علی(ع) وارد مسجد شد و آنجا به وی گفتند بیعت کن، گفت با که بیعت کنم؟ خلیفه باید دو ویژگی داشته باشد، از همه قویتر و داناتر باشد و قویتر وداناتر از بقیه من هستم و نمیگوید رسولالله(ص) در غدیر خم من را به عنوان وصی خود قرار داد و حرف حضرت علی(ع) این بود که نشان دهد چه شخصی شایستگی زمامداری را دارد. یا در مورد فدک زمانی که به حضرت زهرا(س) خبر میرسد که ابوبکر فدک را غصب کرد، حضرت فاطمه(س) برای دادخواهی به مسجدالنبی میرود و این حرکت نشان میدهد برای زهرا(س) مسائل اقتصادی مهم است و میگوید شما امروز فدک را گرفتید و فردا دستاندازیتان به بیتالمال شروع میشود. در ادامه هم میبینیم که اگرچه حضرت زهرا(س) به حقش نرسید اما به همه یاد داد که اگر در مسائل مادی حقوقتان غصب شد، بایستید و حقوقتان را بگیرید و در آنجا خطبه فدکیه را میخواند و 23 سال رسالت رسول الله(ص) را بیان میکند و میخواهد بگوید پدرم برای چه 23 سال زحمت کشید و به انحرافی که به وجود آمده اشاره میکند. درواقع صحبتهای حضرت زهرا(س) سند معتبر تاریخی است.
وی بیان کرد: اینکه میگویند حضرت فاطمه(س) بیتالاحزان درست کرد و اینقدر گریه کرد که همسایهها آزار میدیدند، اصلاً صحیح نیست. مگر میشود فاطمه(س) به کسی آزار برساند؟ فاطمه(س) بیماری و آسیبی که دید از اصل اسلام بود و میدید اسلام دچار انحراف میشود و کسانی که از هوش و نبوغ بالایی برخوردار باشند چون شعاع دیدشان وسیع است از همه بیشتر مسائل را درک میکنند. اصولاً درک درد میآورد و اگر فاطمه(س) این درک بالا را نداشت این درد به سراغش نمیآمد ولی میبینیم که متأسفانه کمکم ناراحتیهای روحی وارد جسمشان شد و در بستر بیماری افتادند و حضرت فاطمه(س) در دیدار زنان مهاجر و انصار جمله مهمی دارند و میفرمایند: «نسلهای آینده پایان کاری که پیشینیانشان انجام دادند میفهمند» و در نهایت حضرت فاطمه(س) سوم جمادیالثانی سال 11 هجرت، 95 روز بعد از رحلت پدرش از دنیا میرود و خودش هم سفارش میکند که چه کسانی در مراسم تدفینش حضور داشته باشند.
محل دفن حضرت زهرا(س) مشخص است
مؤلف کتب دینی گفت: وفات حضرت فاطمه(س) بین نماز عصر و مغرب اتفاق میافتد و شبانه به خاک سپرده میشوند. اینکه میگویند قبر حضرت فاطمه(س) ناپیداست، اصلاً چنین نیست. قبر حضرت زهرا(س) کاملاً مشخص است و در خانه خودشان هست، چرا که حضرت علی(ع) در خطبه نهجالبلاغه میفرمایند: «دخترت را در همسایگی تو به خاک سپردم» و حضرت نمیگویند چه شخصی به فاطمه(س) آسیب رساند، میگویند همه با هم همدست شدند و باعث شدند فاطمه(س) به شهادت برسد.
نظر شما