مولف «احکام روزه» از امکانها و ظرفیتهای قرآن کریم میگوید:
قرآن و پیامبر اسلام(ص) دو شاخص مهم در ارزیابی آثار مربوط به قرآنشناسی هستند/ تاکید بر توجه به دانش تفسیر
نویسنده کتاب «احکام روزه» گفت: اهل بیت(ع) و قرآن هر دو از یک سنخ و حقیقت بوده و تا قیامت از هم جدا نخواهند شد. در نتیجه در ارزیابی آثار مربوط به قرآن باید توجه داشت که آیا مطالبی که درباره قرآن نوشته شده است با کلام پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت ایشان در مورد قرآن، همخوانی دارد یا خیر.
مهمترین کتاب مرجع که مسلمانان آموزههای دینی خود را از آن اخذ میکنند، قرآن است. در ماه رمضان توجه و انس و الفت با قرآن بیشتر میشود. قرآن بهعنوان کتاب آسمانی ما مسلمانان چه امکانهایی را در برابر بشر مدرن امروزی گشوده است؟
با آرزوی قبولی طاعات همه مسلمانان در ماه رمضان و تعجیل در ظهور امام زمان(عج) و برطرف شدن مشکلات امت اسلامی، برای اینکه به این سؤال پاسخ دهیم باید قرآن را تا حدودی بشناسیم. اولاً باید بدانیم که قرآن کریم کلام خداست و خداوند متعال که همه انسانها را آفریده و به همه زوایای وجودی ما چه جسمی و چه روحی احاطه کامل دارد در این کتاب با ما سخن گفته است و این خصوصیت منحصر به فرد، فقط در مورد قرآن کریم صادق است.
در مرحله دوم باید به این مطلب توجه داشت که قرآن کریم، کتابی است که برای همه بشریت تا قیامت وسیله هدایت است، زیرا این کتاب عظیم بر پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نازل شده است که آخرین پیامبر الهی است و معجزه پیامبرگرامی اسلام(ص) است و بعد از شریعت ایشان، شریعت دیگری تا قیامت نخواهد آمد. در اینجا ممکن است سؤالی به ذهن متبادر شود و آن این که چطور میشود کتابی که هزار و چهارصد سال پیش بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است بتواند مشکلات و معضلات جوامع امروز و حتی عصرهای آینده تا قیامت را برطرف کرده و به نیازهای آنان پاسخ دهد، در حالی که جوامع انسانی به سرعت در حال تغییر و تحول و پیشرفت هستند و علوم و تکنولوژی هم با سرعت زیاد در حال پیشروی است.
در پاسخ این سؤال باید عرض کنیم که بدون شک راز جاودانگی قرآن کریم، هماهنگی آن با فطرت و عقل بشر است؛ زیرا چگونه ممکن است کتابی برای راهنمایی و هدایت انسان نازل شود و هماهنگی عمیق با جهان شگفت و ژرف از یک سو و با حقیقت ملکوتی انسانها از سوی دیگر نداشته باشد و همچنان راهنما و هدایتگر باقی بماند؟ کلام خدای متعال در قرآن کریم منطبق با فطرت انسانهاست، فطرتی که خدایی است و با اصول و معارف دینی آشنایی دیرینه و عمیق دارد به طوری که هرکس در هر عصری قرآن را مطالعه کند، احساس میکند که خداوند کریم مستقیم با او سخن میگوید و در صدد برآورده کردن نیازهای فطری اوست. خدای متعال در آیه 30 سوره روم میفرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّه»، (پس با گرايش به حق به اين دين (اسلام) روى بياور، (اين) فطرت الهى است كه خداوند مردم را بر اساس آن آفريده است، براى آفرينش الهى دگرگونى نيست، اين است دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمىدانند). نیازهای اساسی بشر در همه عصرها و همه مکانها یکی بوده و هیچ تفاوتی با هم ندارد. چه انسان به اصطلاح مدرن امروزی و چه انسانهایی که صدها سال قبل از ما زندگی میکردند، زیرا روح خدایی و ملکوتی و فطرت خدایی در همه آنها وجود دارد همانطور که خدای متعال در آیه 29 سوره حجر میفرماید: « نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي»؛ یعنی (از روح خود در این انسان دمیدهام).
همچنین تعالیم قرآن کریم مطابق با عقل انسانها است. قرآن کریم اگر ادعایی میکند در کنار دلیل و اگر دعوتی دارد در پرتو برهان است؛ از این رو، خدای سبحان از آن به عنوان «برهان» تعبیر کرده است: «یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جاءَکمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکمْ»؛ (ای مردم به درستی که از طرف پروردگارتان کتاب برهانی برای شما آمده است). برهان یعنی ظهور و به دلیلی گفته میشود که ظاهر، گویا و قطعی باشد. از این رو به چیزی که روشن است و تاریک و مبهم نیست، برهان میگویند. موسای کلیم سلامالله علیه که با عصا و ید بیضا مبعوث شد، خداوند به او فرمود «فَذانِک بُرْهانانِ مِنْ رَبِّک»؛ یعنی (این دو معجزه، دو برهان، دلیل و شاهد روشنی هستند که جای هیچ شکی را باقی نمیگذارند.
بنابراین قرآن کریم محتوایی دارد که با فطرت درونی انسانها هماهنگ و با جهان بیرونی مطابق است و از نظر شکل و قالب بیان هم به صورت برهانی و روشن و با دلیل قاطع است. اگر درباره خویش ادعا میکند که کلام خداست، با دلیل میگوید و نشانهاش آن است که همه مردم جهان را به مبارزه دعوت کرده و اگر به توحید، دین، وحی، رسالت و معاد رهنمون میشود، دلیل هر کدام را به همراه آن میآورد. از این رو برگشت به کتاب الهی و عمل به فرامین و تعالیم این کتاب عظیم، وسیله سعادت دنیوی و اخروی همه جوامع بشری است. تجربه نشان داده است که پیشرفت علمی و وجود فنآوریهای نوین علاوه بر اینکه مشکلات جوامع بشری را کم نکرده است، بلکه در موارد زیاد، معضلات جوامع امروزی را پیچیدهتر و عمیقتر کرده است، زیرا بشر امروز در شئون مختلف زندگی خود اعم از فردی و اجتماعی، تعالیم الهی را کنار زده و با وضع قوانین سطحی و ناقص که برگرفته ازعقل ناقص آنهاست زندگی را برای خود سخت و دشوار کردهاند و تنها راه برونرفت از این مشکلات جامعه جهانی، بازگشت به کلام الهی و عمل به این کتاب هدایتگر است.
درباره این کتاب آسمانی آثار متعددی نگارش و ترجمه شده که آن را از زوایای مختلف مورد توجه قرار داده است. به لحاظ کمی و کیفی آثاری که درباره قرآن منتشر شده است، چگونه ارزیابی میکنید؟
در مورد قرآن کریم آثار زیادی تا به حال نوشته شده است چه از مسلمانان و چه غیر مسلمانان و به اصطلاح مستشرقین که باید مورد ارزیابی قرار گیرد. برای ارزیابی هر اثری به یک شاخص نیاز داریم. در مورد آثاری هم که درباره قرآن کریم نوشته شده باید شاخصی داشته باشیم تا بتوانیم صحت و سقم محتوای آن آثار را مورد ارزیابی قرار دهیم و بدون وجود شاخص ارزیابی ممکن نخواهد بود.
شاخصهایی که در ارزیابی آثار مربوط به قرآنشناسی میتوان نام برد در درجه اول خود این کتاب الهی است که همه جن و انس را برای آوردن حتی یک سوره مانند سورههای قرآن به مبارزه طلبیده است و کسانی که از صدر اسلام تا امروز به مبارزه با قرآن و اسلام پرداختهاند اگر میتوانستند حتماً یک سوره مانند سورههای قرآن را میآوردند و این مطلب نشاندهنده این است که قرآن، کلام الهی و معجزه جاودانه پیامبر بزرگ اسلام(ص) است و بعد از درک کردن این معنی که قرآن کلام الهی است باید سراغ خود این کتاب الهی رفت تا از خود قرآن برای معرفی خودش کمک بجوییم. وقتی به محضر قرآن کریم میرویم، میبینیم این کتاب الهی خودش را در آیه 42 سوره فصلت اینچنین معرفی میکند: «وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ»؛ یعنی «بیتردید قرآن کتابی شکستناپذیر است که هیچ باطلی از پیش رو و پشت سرش نمیآید. نازل شده از سوی حکیم و ستوده است.» و همچنین در آیه 82 سوره نساء میفرماید: «وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»؛ یعنی اگر اين قرآن از نزد غير خدا بود اختلاف فراوانى در آن میافتاد. بنابراین در آثار قرآنپژوهی باید دید که آیا این حقایق مورد تأکید بودهاند یا اینکه مثل برخی از آثاری که توسط مستشرقین یا برخی به اصطلاح روشنفکران داخلی نوشته شده توجهی به این مباحث نشده است.
علاوه بر کتاب الهی، شاخص دیگری که میتوان درباره آثار مربوط به شناخت قرآن نام برد، پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و اهل بیت ایشان هستند. خدای متعال در آیه 44 سوره نحل میفرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»؛ یعنی ای پیامبر، ما این قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم تبیین نمایی. پس مبین و مفسر اصلی و حقیقی قرآن طبق فرمایش این آیه، پیامبر بزرگوار اسلام(ص) هستند. که آن حضرت نیز در کلامی که به طریق متواتر به ما رسیده است درباره اهل بیت خود علیهم السلام فرمودهاند که: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَتَمَسَّكُوا بِهِمَا فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض»؛ یعنی من دو چيز گرانبها ميان شما میگذارم یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیت خودم را پس به آن دو تمسک جویید و اين دو از هم جدا نمیشوند تا بهمن بر سر حوض در روز رستخيز وارد شوند. طبق این فرمایش، اهل بیت(ع) و قرآن هر دو از یک سنخ و حقیقت بوده و تا قیامت از هم جدا نخواهند شد. در نتیجه در ارزیابی آثار مربوط به قرآن باید توجه داشت که آیا مطالبی که درباره قرآن نوشته شده است با کلام پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و اهل بیت ایشان در مورد قرآن، همخوانی دارد و یا ندارد.
دانش فهم و تفسیر جامعه امروز چگونه میتواند مورد تقویت قرار گیرد؟
ورود افراد تربیتیافته در مکتب اهل بیت(ع) میتواند این دانش را با سرعت زیادی به حرکت آورد و باعث تقویت و ترویج بیشتر قرآن در جامعه شود. باید توجه به تفسیر و تدبر در قرآن در جامعه بیشتر شده و عالمانی که در این زمینه وارد هستند با همت زیادتر و انگیزه بیشتر در این عرصه وارد شوند. علامه طباطبایی که رحمت خدا بر روح پاک ایشان باد با اینکه در زمینههای دیگر مانند مباحث فقهی و اصولی و فلسفی در ردههای بالای تخصص بودند همت خویش را برای تقویت بحثهای قرآنی گذاشتند و تفسیر المیزان که از بهترین تفاسیری است که تا به امروز به رشته تحریر در آمده ثمره همین تلاشهاست. اگر علمای بزرگوار، مانند علامه طباطبایی و امثال ایشان توجه بیشتری در این زمینه داشته باشند، قطعاً با پیشرفت زیادی در عرصه این دانش روبرو خواهیم بود.
دانش تفسیر قرآن با چه چالشهایی روبهروست؟
یکی از چالشهای بزرگی که در این عرصه با آن روبرو هستیم این است که برخی افراد غیر متخصص به عنوان مفسر، وارد وادی تفسیر قرآن میشوند و به خاطر اینکه تخصص لازم را ندارند هم خودشان گمراه میشوند و هم دیگرانی را که به آنها اعتماد کردهاند به گمراهی میکشانند. برای ورود به شناخت و تفسیر قرآن، علوم مختلفی مانند علم صرف، نحو، لغت، علم بلاغت، اصول و ... لازم است. قرآن طبق فرموده ائمه بزگوارمان دارای آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید و همچنین آیات محکم و متشابه است و شناخت اینها کار هر کسی نیست. پیامبر بزرگوار اسلام(ص) در کلامی فرمودند: «مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْيِهِ فَقَدِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِب»؛ یعنی هرکس قرآن را با رأی خود تفسیر کند به درستی که به خدا افترا زده است. حضرت امام صادق(ع) نیز در مورد کسانی که قرآن را بدون تخصص تفسیر میکنند چنین فرمودهاند: «مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْيِهِ فَأَصَابَ لَمْ يُؤْجَرْ وَ إِنْ أَخْطَأَ كَانَ إِثْمُهُ عَلَيْهِ»؛ یعنی هر كس قرآن را به رأى خود تفسير كند (بدون تخصص تفسیر کند) و درست بگويد، پاداشى به او داده نمیشود و اگر خطا كند گناه آن بر گردن وی خواهد بود. البته عرایض بنده به این معنی نیست که هنگام قرائت قرآن به معانی آن توجه نکنیم و در آن تدبر نکنیم. خدای متعال قرآن را برای هدایت انسانها برقلب پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نازل فرموده است و ائمه(ع) ما را به تدبر در قرآن امر فرمودهاند. در حقیقت عرایض بنده راجع به این است که اگر به فهم و درک خاصی از آیات رسیدیم در مورد صحت آن، به متخصصان فن مراجعه کرده و از تفاسیر معتبر کمک بجوییم. مخصوصاً در مورد آیات متشابه که اگر بدون دقت تفسبر شود باعث گمراهی انسان میشود.
در جهان غرب جریانهای متعددی به قرآنهراسی دامن میزنند، پیامدهای این اقدامات را چگونه ارزیابی میکنید و اساساً چگونه میتوان با این قرآنهراسی مقابله کرد؟
در صورتی که از مناسبات جهانی عصر حاضراطلاع داشته باشیم خواهیم فهمید که اکثر رسانههای جهان در دست دشمنان اسلام که استکبار و صهیونیسم جهانی هستند، قرار دارد و طبیعی است که آنها مردم را از اسلام و قرآن بترسانند. علتش هم روشن است، زیرا آنها از چند صد سال پیش متوجه شدهاند که اگر مسلمانان به قرآن تمسک جسته و به دستورات آن عمل کنند دیگر حاضر نخواهند شد سلطه و ظلم استکبار جهانی را بپذیرند و منافع آنها در کل دنیا به خطر خواهد افتاد همچنانکه امروز به برکت نظام جمهوری اسلامی ایران به وضوح شاهد این معنی هستیم. بنابراین تا استکبار وجود دارد قرآنهراسی هم وجود خواهد داشت.
البته باید عرض کنیم که آنها در این کار موفق نخواهند شد. شاهد آن هم سیل جوانان غربی است که به دین مبین اسلام علاقمند شده و به اسلام گرویدهاند و به گفته خود تحلیلگران غربی، این قرن، قرن اسلام خواهد بود. زیرا تعالیم قرآن کاملاً با فطرت و عقل انسان همخوانی داشته و هر کس بدون تعصب در آن تدبر و تفکر داشته باشد به حقانیت آن خواهد رسید. الآن قرآن در آمریکا و اروپا از پرفروشترین کتابهاست. البته این مسائل به معنای آن نیست که ما دست روی دست گذاشته و کاری نکنیم. ما در مقابل اسلام و قرآن مسئولیم و باید با معرفی قرآن به مردم جهان مخصوصاً جوانان، آنها را با حقیقت اسلام آشنا کنیم. حمله فرهنگی و ایدوئولوژیک، پاسخ فرهنگی میطلبد.
یکی از عرصههایی که پتانسیل زیادی برای تبلیغ تعالیم قرآن و آشنا کردن جوانان با قرآن دارد، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است که نباید از این فضا غافل بود. نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی هم در این راستا بود.
ایشان در قسمتی از پیام مهم خود به آنان چنین فرمودند: «سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقی دیگری از اسلام را بپذیرید، بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اول آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (ص) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (ص) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طی قرون متمادی، بزرگترین تمدن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکران را تربیت کرد؟»
برای استفاده بیشتر از قرآن در ماه مبارک رمضان چه کارهایی میتوان کرد؟
ماه رمضان، ماه نزول قرآن و بهار قرآن است. حضرت امام رضا(ع) در کلام گهرباری فرمودند: «مَنْ قَرَأَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ آیَهً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ کَمَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُور»؛ یعنی هر کس در ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند، مثل این است که در ماههاى دیگر قرآن را ختم کرده باشد. خدای متعال برای اینکه مسلمانها در ماه رمضان با قرآن انس بگیرند این همه پاداش را برای خواندن آن قرار داده است. متأسفانه در جامعه ما انس مردم با کتاب الهی کم است و فقط در برخی مراسم ها به عنوان سمبلیک از این کتاب عظیم استفاده میشود در حالی که این کتاب برنامه خدای متعال برای خوشبختی دنیا و آخرت انسانهاست.
ماه مبارک رمضان فرصت خوبی برای انس بیشتر با قرآن است. سعی کنیم هر روز در اوقات فراغت به جای مشغول شدن در فضای مجازی و مانند آن که ثمره زیادی برای ما ندارد و باعث اتلاف عمر ما میشود با این کتاب هدایتگر انس بگیریم و به قرائت همراه با ترجمه آن بپردازیم. اگر از طرف یک شخصیت بزرگ نامهای به کسی برسد همیشه به آن افتخار کرده و زود به زود آن را باز کرده و با علاقه فراوان آن را میخوانیم. در حالی که قرآن کریم، نامه خدای متعال به ما انسانهاست، خدایی که هیچ موجودی در بزرگی و قدرت و محبت، قابل مقایسه با او نیست. از خدای متعال عاجزانه میخواهیم توفیق انس بیشتر با قرآن و عمل به دستورات این کتاب هدایتگر را به همه ما عنایت بفرماید و در دنیا و آخرت ما را با قرآن محشور کند.
نظر شما