شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۰
روایتی از شخصیت علمی‌، جایگاه نظرورزی و سیر اندیشه‌های شهرسازانه‌ مزینی

این پژوهش شخصیت علمی‌، جایگاه نظرورزی و سیر اندیشه‌های شهرسازانه‌ مزینی را روشن‌تر می‌‌سازد. تمایز و اهمیت این متن به‌خصوص از آن روست که اولاً نظریه‌ مزینی ایرانی‌الاصل را در طراحی شهری بازگو می‌‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب «شهر فرای دو بُعد: درآمدی بر نظریه‌ی شهرشناسی و طراحی شهری دکتر منوچهر مزینی» نوشته نوید سعیدی رضوانی، علی نوذر پور و حمی‌درضا تلخـابی از سوی انتشارات طحان­گستر ناشر تخصصی معماری و شهرسازی وارد بازار نشر شده است. 
 
در بخشی از مقدمه این کتاب می‌خوانیم: «شهر محصول و برساخت سه عنصر مکان، زمان و جامعه است که در هر دوره به‌تناسب دانش ساکنان شکل می‌­گیرد، تکوین می‌­یابد و دگرگون می‌­شود. با پیچیده ­تر شدن جریان شهرنشینی و سیطره‌ شهر بر دیگر الگوهای زیست، کنکاش در باب شهر و سامان بخشی به آن نیز ابعاد گسترده­‌تری یافته است. شهرشناسان پیشرو نظیر مارکس، وبر، زیمل، لوفور و... اغلب مصلحان اجتماعی بودند؛ اما بیش از نیم سده است که دانش شهرشناسی و شهرسازی جنبه‌ تخصصی‌­تری به خود گرفته، با علوم گوناگونی گره‌خورده و امروزه به‌عنوان علم میان رشته‌ای محسوب می‌­شود. در این میان دانش زیبایی­‌شناسی به ­رغم پیشینه‌ طولانی در عرصه‌ی هنر، موسیقی، فلسفه و...، به‌عنوان زمینه‌­ای نو در مطالعات شهری مطرح شده است.

در میان خیل عظیم پیشگامان علوم شهری، کوین لینچ  را به‌حق می‌­توان شخصیت تأثیرگذار و از سردمداران اندیشمندانی قلمداد کرد که جنبه‌­های نو در این علم بنا گذاشت و آن را به افق‌­های انسانی­ و زیبایی شناسانه‌تری کشاند و با وجود انتقاد پدیده‌شناسان از تأکید بیش‌ازحد آن‌ها بر ابعاد شناختی در تجربه‌ محیطی، از کارهای مهم و یاری بخش اولیه به‌حساب می‌‌آید. از این دوره به بعد، شهر نه از دریچه‌ نگاه محقق شهری، بلکه از منظر ساکن شهری نگریسته شد که ابعادی فراتر از دو بعد دارد و موجودیتی سرشار از معنی است.

لینچ در زمینه‌های متفاوتی آموزش دیده بود. او معماری را از فرانک لوید رایت آموخت و سپس آموزه‌ خود را در پژوهش‌های روانشناسی و مردم‌شناسی ادامه داد. روش لینچ در وصول به معنای تجربه‌ شهری به‌واسطه‌ فراگیری نقشه‌های ذهنی به سنگ بنای جغرافیایی شناختی تبدیل شده است.

او در اثر ارزشمند «سیمای شهر» به بررسی نقشه­‌های ادراکی شهروندان از محیط شهر پرداخت. در این مطالعه معنای محیط در درون افراد و افکار جستجو می‌‌شود که هدف آن توصیف و به تصویر کشیدن سیمایی تخیلی از شهر است (مدنی پور، 1384: 101). لینچ در این کتاب، نخستین قدم را در راه شناخت شهر ورای مفاهیم دوبعدی آن برمی‌‌دارد. کار او آغاز دگرگون‌سازی مفهوم شهر از پدیدهای دوبعدی و روی نقشه، چنان‌که مرسوم شهرسازان آن زمان بود، به پدیده‌ای چندبعدی، به همراه زندگی شهری و شهروندان آن است.

او نگرش کل گرا را در شناخت محیط مؤثر می‌‌داند و بیان می‌‌کند که هیچ عاملی از شهر  به‌خودی‌خود، به تجربه درنمی‌‌آید، مگر آن‌که در رابطه با محیطش دیده شود. تسلسل وقایعی که سبب بروز و ظهور آن شده، شناخته‌شده و در ارتباط با خاطره‌های تجارب گذشته است. او معتقد است که داشتن تصویری روشن از محیط، عامل مثبتی در شناخت فردی از خود و محیط و کمک به رشد فردی است و نقش کالبد زنده و پیوسته را این‌چنین بیان می‌‌کند: یک چارچوب کالبدی زنده، کاملاً پیوسته و قادر به آفریدن تصویری استوار، نقشی اجتماعی نیز بازی می‌‌کند. اینکه در ارتباط بین گروه‌ها مورد استفاده قرار می‌‌گیرند. به‌علاوه، تصویر مطلوب از محیط به فرد نوعی احساس عمی‌ق از امنیتی مؤثر می‌‌بخشد. از این پس، فرد می‌‌تواند رابطه‌ای هماهنگ با جهان خارج برقرار کند. این محیط خصوصی شده و خوانا نه‌تنها امنیت، بلکه عمق و فشردگی تجربه انسانی را افزایش می‌‌دهد.


به عقیده‌ لینچ، شهر تنها در حد قالب کالبدی نقشه‌ شهری معنا نمی‌‌یابد، بلکه به همراه زندگی ساکنان آن و دیدگاه آنان نسبت به شهرشان و تحرک و زندگی شهری معنا می‌‌شود. به بیانی دیگر، فضا یا شهر فقط شامل عناصر کالبدی آن نیست، بلکه انسان‌ها، فعالیت‌ها و رفتارهایشان را نیز در برمی‌‌گیرد. وی معتقد است که عوامل محرک هر شهر، خاصه مردم و فعالیت‌های آنان هرقدر در ایجاد تصویر هر شهر در ذهن مؤثرند که عناصر ثابت کالبدی شهر. آدمیاننه‌تنها ناظر مناظر شهرند، بلکه خود نیز جزئی از آن هستند. بیشترین توجه و تأکید لینچ به درک تصویر ذهنی شهروندان و ناظران از شهرهایشان هستند. چنان‌که می‌‌گوید، هر شهروندی رابطه‌ای دیرینه با بعضی محله‌های شهر دارد و تصویر ذهنی او از آن‌ها همراه با خاطرات و معانی بسیار برای اوست. از میان کیفیت‌های متفاوتی که یک شهر می‌‌تواند داشته باشد، توجه لینچ بیشتر معطوف به کیفیت‌های بصری شهرها و تأثیر آن بر تصویر ذهنی شهروندان از شهر است که این امر سبب ارتباط غیرکلامی‌ انسان و محیط می‌‌شود.

او با شناسایی نقشه‌های ذهنی مردم، پنج عامل شامل؛ «راه، لبه، نشانه، گره و محله» را شناسایی کرد به کمک همین عوامل به بررسی ساختار، هویت و معنا در شهر پرداخت. اعتقاد بسیاری از محققان شهری بر این است که هدف لینچ از طرف این مفاهیم ناظر بر هویت کالبدی است که خوانایی محیط شهری را امکان‌پذیر می‌­سازد و منظور از خوانایی، کیفیتی در شیئی است که تصویری روشن از آن را در ذهن ناظر ایجاد می‌­کند؛ یعنی شکل، رنگ و نظمی‌ که ایجاد تصویری مشخص را با بافتی مستحکم از محیط زندگی انسان می‌سر می‌­سازد.

دکتر منوچهر مزینی با الهام از لینچ، با نگاهی سرشار از نقد، آموزه‌­های او آن را بسط داده و به جامعیت موضوع افزوده و آن را «نظریه‌ی فرا دوبُعدی» خوانده است؛ یعنی شهر در ورای دو بعد، چراکه تنها از این رهگذر می‌‌توان به تصویر روشن و واقعی از شهر دست یافت.

دوره‌ حیات علمی‌ دکتر مزینی را می‌‌توان در دو دوره طبقه‌بندی کرد. دوره‌ اول با انتشار نخستین کتاب وی از سال 1349 آغاز و پیش از انقلاب پایان می‌‌پذیرد. در این دوره با مزینی «معرف» مواجه هستیم. یعنی پژوهشگری که خود را موظف به معرفی رشته‌ علمی‌ و حرفه‌ای می‌‌داند. بدین ترتیب آثار برجسته‌ای را از صاحب‌نظران اصلی شهرسازی نظیر کتاب «سیمای شهر»، اثر کوین لینچ (1349)، کتاب «عرصه‌های زندگی جمعی و زندگی خصوصی» اثر سرچ چرمایف و کریستوفر الکساندر (1352)، کتاب «مقالاتی در باب شهر و شهرسازی» اثر چنسی هریس، ادوارد اولمن، ملوین وبر، جین جیکوبز، کوین لینچ و ماکی واتاکا (1355)، کتاب «روش‌های علمی‌ تحلیل مسائل شهری» اثر آنتینی کاتانیزی (1356) و درنهایت کتاب «فضا زمان و معماری» اثر زیگفرید گیدئون (1365) بود.

دوره‌ دوم مزینی از سال 1370 آغاز می‌‌شود و تا پایان عمر او ادامه دارد. در این دوره آثار استاد بیشتر تألیفی (و بعضاً ترجمه‌ای) است و شامل مقالات و کتب ارزشمندی نظیر کتاب «مدیریت شهری و روستایی در ایران» (1374)، ترجمه‌ کتاب «واسازی (دکنستروکسیین)» اثر جفری برادبنت (1375)، کتاب «از زمان و معماری» (1376)، کتاب «مطالعه‌ کالبد شهر تهران از نظر بصری و زیبایی‌شناسی» (1377)، و درنهایت کتاب «بررسی ساختار مدیریت شهری در ایران» (1378) می‌‌شود. به عبارت بهتر می‌‌توان مزینی را دوره‌ دوم «مؤلف» نامید.

مزینی در «مطالعه‌ی کالبد شهر تهران از نظر بصری و زیبایی‌شناسی» که در دو جلد در مرکز مطالعات و برنامه‌­ریزی شهر تهران به چاپ رساند، به‌صورت موردی و از دریچه‌ نگرش خاص خود به مطالعه‌ی سه محور در شهر تهران می‌­پردازد. وی در این اثر، سرشت مکان یا روحیه را مطرح می‌‌کند. از دید او آنچه «جسم شهر» (که ترکیبی از پیکر، سیما و چهره‌ی شهر است)، مظروفی برای «جان شهر» (که ترکیبی از مردم و زندگی مردم در شهر) بوده و جسم و جان در ارتباطی نظام‌مند، درهم‌تنیده‌ و ترکیب یافته قرار دارند. بر همین اساس محصول نهایی این دو مؤلفه، «روحیه‌ی بصری شهر» است.

همچنین به اعتقاد او، شهر را هم روابط و فعالیت­‌هایی که در آن جاری است، پدید می‌­آورد و هم عواملی چون ساختمان­‌ها، خیابان­ها، فضاها و جزء آن­ها؛ یا آنچه کالبد شهر نامیده می‌­شود. همه‌ واقعیت شهر واجد نکاتی است که شهروند با آن سروکار دارد، تجارب روزانه‌ او را به وجود می‌­آورد، زندگی شهر را می‌­سازد و می‌‌تواند آن را دلپذیر تر و یا نامطلوب­تر سازد.

این پژوهش شخصیت علمی‌، جایگاه نظرورزی و سیر اندیشه‌های شهرسازانه‌ مزینی را روشن‌تر می‌‌سازد. تمایز و اهمیت این متن به‌خصوص از آن روست که اولاً نظریه‌ مزینی ایرانی‌الاصل را در طراحی شهری بازگو می‌‌کند، آن‌هم با دقت و بازبینی‌های متعددی که وی از ترجمه‌ی کتاب «سیمای شهر» تا «مقالاتی در باب شهر و شهرسازی» و نیز جزوه‌ها و تدریس‌هایش در دانشگاه‌های متعدد بر آن داشته است. دوم آن‌که تئوری وی را در مطالعه‌ی موردی به عرصه‌ی علمی‌ و میدان حرفه‌ای می‌‌کشاند. سوم این‌که مزینی بر نظریه‌ خود ضمایمی‌ را هم افزوده که قبل آن‌که فرصت مکتوب کردنشان را بیابد، آن‌ها را به ذهن و قلب دانش‌آموختگان خود سپرده است.»

در کتاب «شرح جریان‌های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر»، محسن حبیبی سه جریان فکری شامل فرهنگ گرایی، نوآوری و فرا نوآوری را طی سال‌های 1360-1380 شناسایی کرده و مزینی را در گروه دوم و در طیف نو پردازان معرفی نموده است و معتقد است که این گرایش با تأکید بر نگاه به آینده به معماری و شهرسازی توسعه‌گری می‌‌اندیشد که قرار است فضاهای شهری درخوری را برای آینده تدارک ببیند، آینده‌ای فارغ از زمان و مکان و با کیفیتی جهانی. مزینی در دوره‌ علمی‌ خود، شجاعانه به نقد چارلز جنکس نظریه‌پرداز معروف پرداخت و برخلاف آنچه جنکس اظهار داشت، مرگ معماری مدرن را قبول داشت و معتقد بود که عرصه‌ آزادی مدرنیسم وسعت یافته و در این عرصه‌ تازه، پاره‌ای از ارزش‌هایی را که مدرنیست‌ها خود واضع آن بودند، می‌‌شکند و این کیفیت را درست از ویژگی‌های هر ارگانیسم زنده می‌‌داند.

به‌رغم جایگاه والای شخصیتی و علمی‌ مزینی، متأسفانه اندیشه‌های او تمام و کمال به جامعه علمی‌ و حرفه‌ای کشور معرفی نشده است. هدف کتاب حاضر معرفی نظریه‌ی فرا دوبعدی است که یکی از نظریات مهم در حوزه‌ی شهرشناسی و طراحی شهری است. در فصل نخست مباحث نظری و موردی در باب کالبد شهر، عناصر و عوامل زیبایی شناسانه‌ی آن به‌تفصیل به بحث کشیده شده است.

فصل دوم کتاب عیناً و بدون هیچ کم‌وکاست از کتاب «مطالعه‌ کالبد شهر تهران از نظر بصری و زیبایی‌شناسی دکتر منوچهر مزینی» منتقل شده است تا اصالت اثر حفظ شود. فصل سوم کتاب نخست با مروری اجمالی بر برخی ویژگی‌های منطقه‌ی 22 آغاز شده و در پرتو شاخص‌­های نظریه‌ فرا دوبعدی، عمق‌تر می‌‌شود و از این رهگذر، کلیتی از ویژگی‌های منطقه با نگرش گشتالتی و کل‌گرایانه ادارک و ارائه می‌‌‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها