کیوان در این برنامه گفت: از زمان انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، پنج نسل در سیر زایش و بروز مدنیت تجددخواه در اصفهان موثر بودهاند. سیدجمالالدین واعظ اصفهانی پدر محمدعلی جمالزاده (نسل اول)، جابر انصاری (نسل دوم)، امیرقلی امینی (نسل سوم)، منوچهر قدسی (نسل چهارم) و فضلاله صلواتی و هوشنگ گلشیری (نسل پنجم)، نمونههایی از افراد موثر این پنج نسل هستند.
این اصفهانشناس افزود: اصفهان بهدلیل وضعیت خاص اقتصادی و استراتژیک، مرکزیت ایران و جریان داشتن رودخانه زایندهرود نسبت به سایر شهرهای ایران دوام بیشتری پیدا کرده است؛ درحالیکه نام برخی شهرها تنها در کتابها باقی مانده است. اصفهان در دورههای آلبویه، سلجوقیان و صفویه که ایران کشوری ثروتمند شد، به شهری سرآمد تبدیل گردید که مسجد حکیم، مسجد جامع و میدان نقشجهان نمونههایی از یادگارهای این سه دوره است.
مهدی کیوان افزود: اصفهان شهری مورد توجه و محترم بوده و ادبیات ما پُر از ستایش این شهر است. انقلاب مشروطیت در سال 1285 شمسی یکی از نقاط عطف تاریخ اصفهان بود. لایه و قشری که در دوره مشروطیت به منورالفکر معروف بودند که در دوره رضاشاه به آنها روشنفکر گفته میشد، باید در جامعه صاحب اثر باشند چون مردم به راهنمایی نیاز دارند.
وی ادامه داد: قشری به نام منورالفکر و روشنفکر متولد شد که مدنیتی را قبول دارند که پس از شکست ایران در ترکمنچای با آن برخورد میکنیم، چون آن زمان متوجه شدیم که تاریخ اروپا ورق خورده و ما عقب ماندهایم. این سوال که چرا دیگران پیشرفت کردهاند و ما به جایی نمیرسیم، آغاز مدنیّت مدرن در ایران است. از زمان شکست در ترکمنچای که یک سوم خاک ایران از دست رفت و در ادامه نیز جدایی هرات و بحرین، به فکر افتادیم که مدنیتی که تا به حال داشتیم، جوابگو نیست. پس برای وارد کردن مدنیت به سرزمین خود، عدهای محصّل را به خارج از کشور فرستادیم.
این مدرس تاریخ گفت: تجدد به معنای آسفالت کردن خیابانها، برجسازی و ساخت مترو نیست؛ تجدد طبقه خاص معنا و مفهوم مشخصی دارد. مدنیت بیشتر به معنای نواندیشی در ذهن است. کسی باید باشد که مدنیت تجددخواه را رهبری کند اما متأسفانه اولین گروه دانشجویانی که به اروپا رفتند، تحتتأثیر عظمت اروپا قرار گرفته و از موضع انفعال با آن برخورد کردند، یعنی غرب را نشناخته، یا با آن درافتادیم یا شیفته آن شدیم. پس از حمله محمود افغان به ایران و بهخصوص اصفهان این شهر ویران میشود، در آن زمان کوچههای اصفهان پر از اجساد مردم میشود و این وضعیت بر مردم اصفهان اثر میگذارد.
کیوان افزود: از زمان حمله محمود افغان تا زمان انقلاب مشروطیت در اصفهان هیچ امنیتی وجود نداشته است، بهطوری که ظلالسلطان حاکم اصفهان در نامههای خود گلایه میکند شهری خرابه را به او تحویل دادهاند. در این فضا جایی برای مدنیت مدرن وجود ندارد و با وجود تلاشهایی که انجام میشد، خسته میشدند.
وی در ادامه گفت: اصفهان، تبریز و تهران سه شهری بودند که در انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی بیشترین نقش را داشتند. عبور از سنت به معنای کنار گذاشتن سنت نیست بلکه باید سنتها را شناخت و تکریم کرد و هرگز نباید آنها را دور انداخت و تنها آنچه را که برای زندگی امروز موثر نیست، باید در موزهها نگهداری کرد. اصفهان در حدود 200 سال قبل ویرانهای بوده و امکاناتی که امروز در اختیار جوانان اصفهانی قرار دارد، حتی در نسل من وجود نداشت. از نظر فرهنگی اصفهان شهر تکستارهها است که زود طلوع و زود هم غروب میکنند و تداوم ندارند.
کیوان گفت: وجود جلفا در جوار شهر اصفهان نعمتی برای مردم اصفهان است که خاستگاه نخستین چاپخانه، نخستین روزنامه و نخستین مدارس پسرانه و دخترانه شده و در ادامه و از زمان مشروطیت به بعد مردم اصفهان مدارس زیادی در شهر تأسیس میکنند. آنها نخستین مردمی بودند که متوجه شدند ما از کاروان تمدن بشری دور ماندهایم.
وی در پایان گفت: از زمان انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، پنج نسل در سیر زایش و بروز مدنیت تجددخواه در اصفهان موثر بودهاند. تمام روشنفکران و تحصیلکردگان مدرن در این پنج نسل، عالمزادگان و افرادی بودهاند که ریشه و خانواده روحانی داشتهاند. باید با پرهیز از بحثهای سیاسی، اصفهانی و ایرانی بودن را به جوانان یاد داد تا به دور از عملکرد انفعالی و فقدان اندیشه از پایان یافتن اندیشه و مرگ تک ستارهها جلوگیری کرد.
نظر شما