نيل شوبين؛ رئيس موزه تاريخ طبيعى و استاد كالبدشناسى در دانشگاه شيكاگو است كه در آنجا بهعنوان معاون كار مىكند. شوبين در دانشگاههای كلمبيا، هاروارد و كاليفرنيا در بركلى تحصيل كرده و در شيكاگو زندگى مىكند. او كاشف فسيل ماهى تيكتاليک، حد واسط ميان ماهىها و خزندگان است. «حلقه مفقوده» اى که عنوان اصلى خبرهاى جهان در آوریل سال 2006 بود. وی در کتاب «ماهی درونی شما» به بررسی شباهتها در اندامهای انسان از فسیلها پرداخته است. میتوان گفت شاید این کتاب جزو آن دسته از آثاری است که زیبایی و پیچیدگی حیات را هرچه تمامتر به تصویر کشیده است.
وی معتقد است: مدتهاى زیادى پیش از آنکه اولین موجودات بر زمین پا بگذارند. شوبین با بررسى فسیلها و دى. ان. ای آنها به ما نشان مىدهد که دستهاى ما واقعا شبیه باله ماهیان است، سر ما مانند ماهیان بىآروارهاى است که سالهاى زیادى است منقرض شدهاند و بخشهاى عمدهاى از ژنگان ما و کارکردشان، شبیه کرمها و باکترىها است. نیل شوبین باعث مىشود که خود و جهانمان را در پرتو کاملا جدیدى ببینیم. «ماهى درونى شما»، نوشتهای دانشورزانه است که در بهترین حالت آن روشنگر، قابلفهم و با اشتیاقى فراوان گفته مىشود.
به گفته این مترجم، شوبين با مقايسه استخوانهاى دست دايناسورهاى منقرض شده، باله فک، باله نهنگ، باله ماهى، بال پرندگان، بال خفاش و دست انسان، نشان میدهد كه چگونه طى ميليونها سال اين اندام در اين جانوران به تدريج تغيير پيدا كرده است. در بعضى از اين جانوران، اندازه استخوان ضخيمتر، نازکتر، كوتاهتر يا درازتر شده است.
وی با اشاره به اهمیت استخوان دندان در یافتن سرنخ از دیگر اعضای جاندارن منقرضشده بیان کرد: دندانها بخشهايى از بدن هستند كه ساختمان سختى دارند و بهخوبى فسيل شده و باقى میمانند. «كوويه» ديرينشناس فرانسوى مىگفت استخوان دندان يک جانور را به من بدهيد و من تمامى بدن او را برايتان ترسيم مىكنم. اگرچه اين حرف او كمى اغراقآميز است، اما با مقايسه دندانهاى مختلف جانداران بهخوبى مىتوان ديد كه چگونه آنها تكامل يافتهاند. از روى دندانها مىتوان شكل آروارهها و سر جانور را تعيين كرد. دندانها نوع غذا، الگوى جويدن و سن جانور را تعيين مىكنند.
گفتنی است؛ تكامل اندام بويايى بخش ديگرى از كتاب «ماهى درونی شما» است. نویسنده نشان مىدهد كه چگونه اندام بويايى در ماهى، موش، خاره چسب، گوش ماهى و انسان به تدريج تكامل يافتهاند.
به گفته توکلی صابری، نيل شوبين درباره علت نگارش اين كتاب نوشته است که «در طى تابستان دومين سال اداره اين درس كه در قطب شمال كار مىكرديم، من و همكارانم فسيل ماهيانى را پيدا كرديم كه بينش جديد و نيرومندى را درباره هجوم ماهىها به خشكى در بيش از 375 ميليون سال پيش ارائه مىداد. آن كشف و ورود من به آموزش كالبدشناسى انسانى، باعث شد كه من رابطه عميقى را كاوش كنم. آن كاوش، اين كتاب شد».
این مترجم با اشاره به فرآیند تکاملی بدن انسان معتقد است: دو ميليارد سال تاريخ براى زندگى امروزه ما چه معنا دارد؟ پاسخ به پرسشهاى اساسى كه با آن روبهرو هستيم درباره طرز كار درونى اندامهايمان و جايگاه ما در طبيعت، از فهميدن اين نكته بهدست مىآيد كه چگونه بدن و ذهن ما از بخشهايى پيدا شده كه با موجودات زنده ديگر به اشتراک داريم. من چند چيز زيباتر و يا از نظر فكرى عميقتر از يافتن مبنايى براى انسانيت خودمان و چارهاى براى بسيارى از بيمارىهايى را كه دچارش هستيم و درون بعضى از فروتنترين موجوداتى كه تاكنون بر اين سياره زيستهاند جاى دارند، مىتوانم تصور كنم.
توکلی صابری میگوید: چگونه مىتوانيم وقايعى را كه ميليونها سال و در بسيارى از موارد ميلياردها سالها، پيش از اين رخ داده است، به تصویر درآوريم؟ متأسفانه، شاهدى وجود ندارد؛ هيچيک از ما وجود نداشته است. در واقع موجودى كه صحبت كند يا دهان داشته باشد و يا حتى سر داشته باشد، براى بيشتر اين مدت وجود نداشته است. حتى بدتر از آن، جانورانى كه در آن موقع وجود داشتند، مدتزمانى طولانى است كه مرده و دفن شدهاند و بدن آنها به ندرت باقى مانده است. اگر توجه كنيد كه بيش از 99 درصد همه گونههايى كه تاكنون زندگى كردهاند، اكنون منقرض شدهاند و فقط بخش بسيار كوچكى به شكل فسيل حفظ شدهاند و حتى بخش كوچكترى پيدا شدهاند، آنگاه هرگونه كوششى براى ديدن گذشتهمان از همان ابتدا محكوم به شكست است.
وی معتقد است: فسيلهاى درون اين لايههاى سنگى از يک نوع پيشروى تبعيت مىكنند. لايههاى پايينى حاوى گونههايى هستند كه به كلى با انواع لايههاى بالاتر تفاوت دارند. اگر ما بتوانيم يک ستون سنگى را كه تمامى تاريخچه حيات را داشته باشد استخراج كنيم، مىتوانيم رديف خارقالعادهاى از فسيلها را پيدا كنيم. پايينترين لايهها شواهد نمايان كمى از حيات را خواهد داشت. لايههاى بالاى آنها اثر رديف گوناگونى از موجودات شبيه ژله ماهى دارند. لايههاى باز هم بالاتر موجودات داراى اسكلت، ضمايم و اعضاء گوناگونى مانند چشمها را دارند. بالاى آنها لايههاى حاوى اولين جانوران داراى ستون مهرهها هستند و به همين ترتيب ادامه دارد. لايههاى حاوى اولين انسانها باز هم بالاتر است. البته يک ستون واحد كه حاوى تمامى تاريخچه زمين باشد، وجود ندارد. بلكه صخرههاى هر منطقه روى زمين نماينده فقط بخش كوچكى از زمان است. براى بهدست آوردن تصوير كلى، با مقايسه خود صخرهها و فسيلهاى درون آنها، ما نياز داريم كه همه قطعات را كنار هم بگذاريم، درست مانند اينكه يک پازل بزرگ را درست مىكنيم.
گفتنی است؛ فسيلها يكى از رديفهاى عمده مداركى است كه ما از آنها استفاده مىکنيم تا خود را بشناسيم (ديگرى ژن ها و جنينها است). بيشتر افراد نمىدانند كه پيدا كردن فسيلها كارى است كه اغلب مىتوانيم با قابليت پيشبينى و دقت شگفتآورى انجام دهيم.
نیل شوبین معتقد است: «همانطور كه برنامه فضايى شيوه نگرش ما را به ماه تغيير داد، ديرينشناسى و ژنتيک دارد شيوهاى را كه ما به خود مىنگريم تغيير مىدهد. همچنان كه بيشتر ياد مىگيريم، آنچه را كه زمانى دور و غيرقابل دسترس بود، در حد درک و فهم ما مىشود. كتاب «ماهى درونی شما» تصوير زيبايى از پيچيدگى، عظمت و شگفتى حيات بر روى كره زمين را ارائه مىدهد.»
كتاب «ماهى درونی شما» از سوی انتشارات معین راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما