طبیعتا شناسایی زوایایی پنهان و آشکار تاریخ و باروری و رشد فرهنگی این منطقه در سالهای اخیر نیازمند مطالعات تخصصی در حوزههای فرهنگی، جامعهشناسی و مردمشناسی است که عموما در قامت کتاب رخ مینمایند. در این راستا، انتشارات «هامون نو» به مدیریت اسماعیل حساممقدم و مهدیه امیری، زوج روزنامهنگار دشتستانی، با انتشار آثاری نو، گامهای اصولی و بنیادین در تحقق گفتمانسازی فرهنگی برداشته است.
البته این زوج با راهاندازی پروژه «هامون» شامل انتشارات هامون نو، دوهفتهنامه هامون، فصلنامه نامه هامون، سالنامه ارغنون هامون و وبسایت هامون ایران، درصدد برآمدهاند تا ضمن انتشار آثار شاخص در حوزه فرهنگ، جامعه و تاریخ جنوب ایران با محوریت بوشهر، در گفتوگو با متخصصان و چهرههای شاخش علمی، فرهنگی و دانشگاهی به ترویج گفتوگو و دیالوگ در جامعه پیرامونی خود بپردازند. حساممقدم که دانشآموخته رشته مطالعات فرهنگی است، میگوید: این تلاش بینارشتهای که در انتشارات «هامون نو» دنبال میکنیم، بر پایه و اساس مطالعات فرهنگی استوار شده است.
در ادامه گفتوگویی را با اسماعیل حساممقدم، بنیانگذار انتشارات هامون نو؛ مدرسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی جنوب ایران صورت دادهايم كه از نظر شما مخاطبان میگذرد.
آقای حساممقدم! گفتوگو را با چگونگی تولد پروژه «هامون» در جنوب کشور آغاز کنیم. بر پایه کدام ضرورتهای ذهنی و اجتماعی، شما این پروژه بزرگ فرهنگی را اجرایی کردید؟
پروژه «هامون» بازگشت به جامعه مدنی در اوایل دهه نود شمسی با مرکزیت دشتستان در استان بوشهر صورتبندی گفتمانی شد و بهتبع انتشارات «هامون نو» نیز در دل همین پروژه گفتمانی معنا پیدا کرد. ایده اصلی بنیانگذاران پروژه هامون، بازسازی عقلانیت مفاهمهای و کنشهای گفتوگومحور در عرصه عمومی جنوب ایران بود و این بهدلیل خاستگاه فکری و اندیشگی کنشگران هامون که غالبا در حوزه مطالعات فرهنگی و اجتماعی بودند، شکل گرفته بود.
در یک جریان سیستماتیک قصد بر این بوده است که بهطور خاص تولید متن و محتواهای فکری و گفتوگویی هدف بنیادین پروژه هامون باشد. به این دلیل که طی بررسیها و تحلیلهای موجود، به لحاظ وجود متن (متن نوشتاری، تصویری، نمادین و رسانهای) با فقر و نقصانهایی در سطح جنوب ایران مواجه بودهایم. بنابراین تلاش خود را از همان ابتدای صورتبندی گفتمانی پروژه هامون بر اساس تولید متن گذاشتیم. در این تحلیل که حاصل گفتوگوهای من در اواخر دهه هشتاد با کسانی همچون دکتر ناصر فکوهی و دکتر مصطفی مهرآیین بوده است، من را بر آن داشت که پس از بازگشت به جنوب ایران تلاشهای مفهومی و اندیشگی خود را در آفرینش و بازآفرینی متن صورت بخشم.
از سوی دیگر، هجمه مطالعات تاریخنگارانه محض (بدون هیچگونه پیوندی با زندگی روزمره) فضای تولید متن و اندیشه در جنوب کشور را با نقصانهایی در جامعه مدنی مواجه ساخته بود و در مواجهه با جریان تاریخیّتگرایی محض، پروژه «هامون» در تلاش برای بازاحیا و بازآفرینی جامعه مدنی و آنچه که در زمانه و زمینه معاصر صورتبندی میشود، اهتمام ورزید.
در همین جریان مجموعه نشستهای عصرانه فرهنگی هامون بهمثابه تولید اندیشه از مسیر گفتوگو و دیالوگ در سالهای 92 تا 94 شکل گرفت و در همین تاریخ برای مستندسازی وبسایت هامون ایران؛ تارنمای جامعه مدنی جنوب ایران نیز تاسیس شد. ناگزیر ارتباطات و پیوندهای فکری در درون نشستهای هفتگی عصرانه فرهنگی هامون، خواه ناخواه باعث تولید متن شد و از همینرو، ضرورت انتشار و بازنشر مفاهیم و گفتوگوها در عرصه عمومی خود را نمایانتر ساخت که همین باعث شد در سال 1393 مجوز انتشارات «هامون نو» از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ شود.
پروژه هامون؛ بازگشت به جامعه مدنی در حدود یک دهه گذشته بر پنج حوزه فکری به تولید متن پرداخته است؛ ۱) مطالعات جامعه مدنی، ۲) مطالعات فرهنگی، ۳) مطالعات زنان و خانواده، ۴) مطالعات محیط زیست و توسعه پایدا ر و ۵) مطالعات جنوب ایران که همواره در انتخاب کتاب برای انتشار در انتشارات «هامون نو» این پنج حوزه بهعنوان نقشهراه مدنظر مدیران انتشاراتی بوده است.
همزمان با شروع پروژه «هامون» جامعه پیرامونی شما در چه وضعیتی قرار داشت؟
در دوران پایانی دولت دهم غالب نیروهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در سطح جنوب ایران پراکنده و از هم پاشیده شده بودند؛ و فضای رخوت و ناامیدی نیز در رسانهها و مطبوعات به چشم میخورد. صورتبندی گفتمانی پروژه هامون دقیقا مبتنی بر شکل داده به فضایی مفهومی و اندیشگی بود که اصل گفتوگو و دیالوگ و مفاهمه بهعنوان بارزترین ایده و خاستگاه خود را نمایان میکرد و تلاش بنیانگذاران پروژه هامون بر این بوده که بر سطوح متعدد آگاهی بتواند ارتباط و پیوندهای فکری برقرار کند؛ بهطوری که همواره یکی از اندیشههای موثر در پروژه هامون، پروفسور داریوش شایگان معرفی شده است که با پیوند سه ساحت اندیشه ایرانیت، اسلامیت و مدرنیت راه را به سوی گشودن بالهای گفتوگو و مفاهمه به پیش برده است.
حال در زمانه و زمینهای که تهی از هر گونه ارتباط و پیوند و افق معنایی مشترک در میان نیروها و کنشگران مدنی بوده است، پروژه «هامون» دقیقا روی همین گسل و گسست صورتبندی شده است تا بتواند پاسخی هر چند کوچک به نیازهای جامعه مدنی جنوب ایران باشد. تجربه زیسته پروژه هامون در طول سالهای مذکور به نوعی نشان میدهد که در این راستا با توفیق نسبی همراه بوده است.
تلاشهای مفهومی برای تولید متن در چندین نشریه در این سالها از سوی اعضای پروژه «هامون» شاید خود گواهی بر این ادعا باشد که این پروژه در تلاش بوده است که گسستهای بازیگران جامعه مدنی را به همآوایی و همنشینی بدل کند. بهتبع این فرایند در ادامه به تغییر فضای سیاسی و اجتماعی ناشی از برآمدن دولت جدید قوت گرفت و شبکه ریزوموار (ریشههای در سطح گسترده شده) پروژه هامون گستردهتر شد و با اخذ مجوزهای دوهفتهنامه آوای هامون؛ نشریه جامعه مدنی جنوب ایران، فصلنامهنامه هامون؛ اجتماع فرهنگی- هنری جنوب ایران و سالنامه ارغنون هامون؛ رساله علوم انسانی جنوب ایران وسعت بیشتری به خود گرفت.
چالشهایی که در ابتدای راه با آنها روبهرو شدید، کدام بود؟
بدون شک چالشهای اولیه انتشارات «هامون نو» حضور در شهرستان و فاصله از مرکز چاپ و نشر ایران بوده است. هرچند که انتشارات بهطور خیلی دقیق پروژه گفتمانی خود را برساخته کرد؛ اما فاصله جغرافیایی در شکلگیری هویت حرفهای انتشارات تاثیرگذار بوده است ولی تلاش ما با توجه به شکلگیری رسانهها و مطبوعات متعدد در پروژه هامون به نوعی توانست در طول این یک دهه این مساله را اندکی حل کند. از دیگر چالشهای اولیه که همچنان با انتشارات «هامون نو» همنفس و عجین است، بیشک منابع مالی موثر و کارآمد برای انتشارات است.
چرا در این پروژه بیشتر مباحث شما نظری و انتزاعی است؟
در تحلیلها و بررسیهایی که باعث شکلگیری و برساخته شدن پروژه هامون شد، ضعف تئوریک و نظری کنشهای اجتماعی و مدنی در عرصه عمومی جنوب ایران بود که در غالب تلاشهای جمعی در عرصه عمومی جنوب ایران ما با جوانمرگی و عدم تداوم و فقدان پیوستار در حرکت مواجه بوده و هستیم. از همین رو، از همان ابتدا در پروژه «هامون» تلاش شده است که بشود با گفتوگو و دیالوگ به افقهای معنایی مشترک در بین کنشگران جامعه مدنی رسید تا از این معبر بشود دیرزمانی فعالیتها در عرصه عمومی را برساخته کرد.
از درون پروژه هامون علاوه بر انتشارات هامون نو و نشریات و رسانههای هامون، چندین انجمن غیردولتی در حوزههای زنان، محیط زیست، آموزش، بهداشت، حقوق شهروندی، نیکوکاری و توانیابان تاسیس شد که هیات موسسین این انجمنها دقیقا از درون همان ارتباطات گسترده در عصرانههای فرهنگی هامون، رسانه و مطبوعات و انتشارات هامون گرد آمدند و غالب این انجمنها در حال حاضر بهطور مستقل در حال فعالیت و کنشگری مدنی هستند.
از مهمترین اقدامات و تحرکات خودجوش و هدفمند پروژه «هامون» بگویید؟
جمعبندی آنچه که در یک دهه اخیر در پروژه هامون؛ بازگشت به جامعه مدنی صورتبندی شده است، این است که در چشمانداز بیستسالهای که برای این پروژه در نظر گرفته شده است، هویتسازی و نهادسازی به تمامی با موفقیت همراه بوده و حال بهطور دقیق اجزای لازم برای شکلدهی به یک پروژه تولید متن آکادمیک و ژورنالیستی مهیا شده است.
در حال حاضر، پروزه هامون در ارتباط وثیق با انجمنهای علمی تخصصی در سطح کشور مانند موسسه «انسانشناسی و فرهنگ»، موسسه «رخداد تازه»، انجمن «جامعهشناسی ایران»، انجمن ایرانی «مطالعات فرهنگی و ارتباطات»، انجمن «انسانشناسی ایران»، انجمن ایرانی «مطالعات زنان»، انجمن «تاریخنگاران زن» و انجمن «زنان کارآفرین» قرار گرفته است که همین ایجاد شبکه در مسیر بلوغ این پروژه بسیار مهم و حیاتی است. بنابراین میشود چشمانداز یک دهه آینده پروژه هامون را بر اساس همین فعالیتها و کنشهایی که در طول یک دهه اخیر صورت گرفته است، بازنمایی کرد.
مشکلاتی که در روند کار این پروژه با آن دست به گریبان هستید، چیست؟
یکی از بزرگترین مشکلات و مسائل فعالیت در حوزه انتشارات هامون نو، نبود تجربهای مشابه در حوزهای است که پروژه هامون بهدنبال آن است. ما اساسا نمونههای خیلی محدود و معدودی در این زمینه داشتهایم که بتوانند روشنگر و کمکرسان به پروژه در طی مسیر خود باشند. بیشک زیستن در یک جامعه پیچیده خلاقیتهای زیستی خود را طلب میکند و شاید در این زمینه بزرگترین مشکل بهروز کردن خلاقیتها و روشهای زیستن در میان مسائل پیچیده پیرامون باشد.
چه افق و چشماندازی را برای آینده فعالیتهای هامون در نظر گرفتهاید؟
همانطور که اشاره کردم، بیشک چشماندازه یک دهه آینده پیش روی انتشارات هامون نو بهطور خاص و پروژه هامون بهطور عام، تولید متن بهطور گسترده و وسیع در حوزههای آکادمیسم و ژورنالیسم در حوزه جنوب ایران با انتشار ملی و بین المللی است.
منابع مالی پروژه شما در انتشارات هامون نو چگونه تامین میشود؟ و بیشتر راغب به انتشار کدام آثار و موضوعات هستید؟
منابع مالی از همان ابتدا تاکنون بر عهده موسسان و بنیانگذاران پروژه هامون بوده است و انتشارات هامون نو؛ مدرسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی جنوب ایران نیز بر همین اساس مدیریت مالی شده است. هرچند که در سالهای اخیر اندکی از منابع چاپ و نشر و توزیع کتاب به تداوم این پروژه یاری رسانده است. بدیهی است انتشارات هامون نو در پنج حوزه به تلاش فکری و اندیشگی پرداخته و میپردازد و بهتبع همه کتب منتشر شده (در حدود صد جلد) در همین زمینههای پنجگانه صورتبندی شدهاند.
همسر شما از روزنامهنگاران و فعالان مطرح حوزه زنان استان بوشهر بهشمار میرود، حضور وی در کنار شما چقدر در پیشبرد اهداف عالی پروژه هامون تاثیرگذار بوده است؟
پروژه هامون و انتشارات هامون نو در تمامی سطوح مدیون حضور همسرم، مهدیه امیری است. از دل زندگی شخصیام با همسرم، فرزند واقعیمان دخترم «ارغنون» حضوری بیواسطه و بلامنازع دارد. فرزند مجازیمان «هامون» هم تاثیرگذارترین کنشها و عملکردهای دلالتبخش ما را در طول یک دهه اخیر شکل داده است.
نظر شما