قاچاقچیان کتاب که هر روز به دنبال بازار جدیدی برای عرضه و فروش کتابهای خود هستند این بار با مهاجرت به دل فضای مجازی و ساخت کانالهای فروش کتاب و عضویت افراد در آن به چاپ و نشر آثار کتابسازیشده و قاچاق مبادرت میکنند.
تاکنون بساطگستری در خیابانها و پیادهروها، گسترش زمینه فعالیت از پایتخت به مراکز استانها و از آنجا به شهرهای کوچکتر، یا استفاده از دختر و پسرهای کولهبهپشت در سطح شهر یا گسیلکردن آنها به کارخانهها و ادارات در حاشیه شهرها، از استراتژیهای پیشین قاچاقچیان کتاب بوده است و حالا که تبِ کرونا و خریدهای اینترنتی بالا رفته، شاهد گسترش فعالیتهای زنجیرهای و گسترده آنها در فضای مجازی هستیم. این در حالی است که فروش کتابهای تقلبی با راهکارهای قبلی، همچنان بهقوت خود باقی است.
طی این سالها بازار کوچک کتاب در کشور، دستخوش رشد مویرگی و قارچگونه شبکههای تولید و فروش کتابهای قاچاق و نسخههای کتابسازیشده است، تعداد شبهناشران بیشتر شده و کتابسازی و انتشار غیرقانونی کتابهای پرفروش به بزرگترین دغدغه و معضل فعالان واقعی صنعت نشر بدل شده است؛ معضلی که به نظر میآید تدبیرکردنش به اقدامات گستردهتر و البته هوشمندانهتری نیاز دارد.
عضویت با شرط و شروط
طبق اطلاعاتی که یکی از اعضای کارگروه صیانت از حقوق ناشران و کتابفروشان داده است؛ دو تا سه کانال چندصد نفری تاکنون برای فروش اینترنتی کتابهای قاچاق راهاندازی شده است؛ کانالهایی که شما برای ورود به آن نمیتوانید خیلی ساده با یک لینک یا درخواست عضو شوید.
ادمینها و مدیران این کانالها با پایش افراد جدید از ورود کسانی که بهزعم خودشان مشکوکاند و ممکن است از اتحادیه یا نهادهای صنفی مرتبط باشند، جلوگیری میکنند و بارها تعدادی از ناشران و کتابفروشان را که متوجه این کانالها شده بودند را از گروه خارج کردهاند.
گروهها، خصوصیاند و بعد از اینکه مطمئن شدند مشکلی وجود ندارد، ادمینها خیلی زود و سریع کتابهای مورد نظر مشتریانشان را تامین میکنند. حتی اگر نسخه چاپشده کتاب هم در انبار موجود نباشد در کوتاهترین زمان نسبت به چاپ این کتابها از طریق نشر دیجیتال و رومیزی اقدام میکنند و با تخفیف 40 تا 50 درصد گاهی حتی بهصورت رایگان به دست مخاطبانشان میرسانند. تازه این موارد، غیر از کتابهایی است که با همین تخفیفهای عجیب و غریب در صفحات اینستاگرام به فروش میرسند؛ کتابهایی که در بازار نشر خوشنام و پرفروش هستند و مردم شادمان از خرید آنها هستند.
مخاطبانِ بیخبر
این در حالی است که مخاطبان این آثار درباره ماهیت و چیستی کتابها آگاهی ندارند و به صرف اینکه کتاب با تخفیف بالا خریداری میکنند، برای آنها کافی است. ناشر و مترجم حرفهای با ناشری و مترجمی که با در کنار هم قراردادن واژهها و صفحات کتابهای مختلف کتابسازی میکند، برایشان فرقی ندارد و حتی اطلاعرسانیهای گاه و بیگاه برخی از فعالان صنعت نشر و پویشهایی چون «کتاب قاچاق و کپی نخریم» هم در آگاهیبخشی ایندسته از مخاطبان تاثیری نداشته و هنوز بسیاری از مشتریان کتابها نسبت به ماهیت کتابهای تخفیفدار بیاطلاعاند.
در این میان کتابفروشانی که در بحبوحه کرونا توانستهاند روی پای خود بایستند، در مقابل این کتابسازان و قاچاقچیان خبره چالشهای زیادی پیش روی فعالیتهای خود دارند و در رقابتی ناعادلانه مشغول فعالیت هستند؛ رقابت با شبهناشرانی که پروانه و جواز کسب دارند؛ اما کتابهای پرمخاطب و معروف سایر ناشران را کپی و چاپ میکنند.
ضرورت اتحاد و اطلاعرسانی در سطح ملی
نبض بازار کتاب، در دست سودجویان است؛ بازاری یله و رها که دوامآوردن در آن، روزبهروز سختتر و سختتر میشود. تجربه نشانداده، پیشبینی تصمیمات و استراتژیهای متنوع کتابسازان کار سادهای نیست و به هوشمندی و درایت ویژهای نیاز دارد؛ اما پیش از آن، بازکردن این گره کور، نیازمند اتحاد و همراهی کلیه واحدهای صنفی در سراسر کشور است.
باید بپذیریم تا زمانی که برخی کتابفروشان در شهرهای مختلف میزبان عرضه نسخههای کتابسازیشده و غیرقانونی هستند؛ و از سوی دیگر مشتریانی در سراسر کشور بیاطلاع از چندوچون ماجرا به صورت اینترنتی و با فریب تخفیف به خرید این کتابها اقدام میکنند، نمیتوان امیدوار بود که بساط این افراد برچیده شود.
تا کنون اقداماتی در زمینه اطلاعرسانیها انجام شده؛ اما بینتیجهماندنشان، نشان از ناکافیبودن این اقدامات دارد؛ ولی به نظر میرسد آگاهیبخشی به قشرهای مختلف جامعه از طریق نویسندگان، مترجمان، تصویرگران، ناشران و کتابفروشان ضرورتی است که باید طی یک برنامهریزی مدون و منظم از طریق رسانهها بهخصوص صداوسیما دنبال شود تا بطن جامعه از آن مطلع شود و تن به خرید چنین کتابهایی ندهند.
نظر شما