در نشستی درباره تخصصگرایی در حوزه زبان و ادبیات فارسی مطرح شد؛
آیدنلو به مسیر مطالعاتی خود پایبند است/ بزرگان یکفنه
بهادر باقری مطرح کرد: «یکی از ویژگیهای پژوهشی سجاد آیدنلو این است که از سالها قبل مسیر مطالعاتی خود را مشخص کرده است و هنوز که هنوز است به این موضوع پایبند است. این همان ویژگی برخی از استادان قدیم است. به نظر من یکی از مسائلی که باعث شده است تخصصگرایی در تمام حوزهها مغفول بماند، ضعف ما در الگوسازی همین محققان قدیم برای جوانان است. دانشگاه باید جایگاه استادانش را تا اندازهای بالا ببرد که او دغدغهای برای مسائل اداری، رتبهبندیها و... نداشته باشد. استادانی مانند سجاد آیدنلو باید تنها بخوانند و بنویسند و تحقیق کنند تا ما بتوانیم از ظرفیت و دانش این استادان بیشتری بهره را ببریم.
سعدی طرزمی، میزبان و سخنران اول برنامه درباره تاریخ پژوهشهای روشمند در ادبیات فارسی گفت: «ادبیات فارسی از زمان شروع تحقیقات اصولی و روشمند در زمینه علوم مختلف، چهرههای مختلفی به خود دیده است. هرچند که غربیان پیشگامان تدوین این اصول و روشها بودهاند، اما پرچمی که به دست ایرانیان و استادان زبان و ادبیات فارسی در ایران افتاده است، راه روشنی را آغاز کرده است که تا کنون نیز ادامه دارد. استادانی مانند بهمن سرکاراتی، احمد تفضلی، منوچهر مرتضوی، جلال الدین همایی، بدیع الزمان فروزانفر، عباس زریاب خویی و... از کسانی هستند که با همت آنان این راه هموار و آباد شده است. هرچند که امروزه انتقاداتی به پژوهشگران در شیوه کار ایشان وارد است، اما هنوز محققانی هستند که بتوان به شیوه کار آنان تکیه کرد و آثارشان را خواند.
یکی از موضوعاتی که امروزه باید در پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی به آن توجه کرد و به کار بست، تخصصگرایی است. به عنوان مثال سجاد آیدنلو یکی از استادان و محققان زبان و ادبیات فارسی است که با وجود تسلط بر مباحثی مانند زبان عربی، حافظشناسی و... به شاهنامه و ایرانشناسی توجه ویژهای دارند و حتی علوم دیگر را نیز در راه شناخت این دو حوزه به کار میبرد.
برخی از پژوهشگران معتقدند ادبیات فارسی رشتهای است که باید به آن نگاهی کلگرا داشت. این دسته از پژوهشگران باور دارند که انتخاب یک موضوع به عنوان یک موضوع تخصصی در این رشته غیرممکن است. باید گفت که بنده با این نگاه بسیار مخالفم. زیرا همین نگاه است که باعث میشود ما تحقیقات دقیقی نداشته باشیم.»
محمد جعفری قنواتی، پژوهشگر و مدیر بخش فولکلور دایرهالمعارف بزرگ اسلامی سخنران دیگر این برنامه با پرداختن به موضوع ضرورت تخصصگرایی در تحقیقات رشته زبان و ادبیات فارسی سخنان خود را آغاز کرد و گفت: «سجاد آیدنلو مقالهای درباره ضرورت تخصصگرایی در ادبیات نوشته است که بسیار هم خواندنی است. کسانی که به این مبحث علاقهمندند، باید حتما آن مقاله را بخوانند تا به اهمیت موضوع پی ببرند. نویسندگان بزرگ ادبیات فارسی معمولا کتابهایی با موضوعات مختلف مینوشتند. مثلا در یک کتاب از علوم مختلف یاد میکردند و بخشی را به آن اختصاص میدادند. امروزه این شیوه طرفداری ندارد و مخاطب از نویسنده انتظار دقت دارد. یکی از مسائلی که امروزه در پژوهشهای رایج میبینیم، استفاده از شیوههای تحقیق در مکاتب ادبی و نقد غربی در متون ایرانی است. باید توجه کنیم که این شیوههای نقد بر اساس متون غربی و فرهنگ غربی نوشته شده است و در بسیاری از موارد اصلا قابلیت استفاده در متون فارسی را ندارد. مثلا فمینیسم در شاهنامه، نظریات پستمدرن در آثار نویسندگان و... از این جملهاند. مسئله دیگر که آفت پژوهش معاصر محسوب میشود، نوشتن مقالاتی با چند نویسنده است. این کار از چند حوزه دارای اشکال است. اول اینکه دقت را در کار پایین میآورد. دوم آنکه میتواند باعث ایجاد برخی سوءاستفادهها توسط استادان از دانشجویان میشود.»
بهادر باقری، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی سخنران دیگر برنامه سخنان خود را آغاز کرد و گفت: «یکی از ویژگیهای پژوهشی سجاد آیدنلو این است که از سالها قبل مسیر مطالعاتی خود را مشخص کرده است و هنوز که هنوز است، به این موضوع پایبند است. این همان ویژگی برخی از استادان قدیم است. به نظر من یکی از مسائلی که باعث شده است تخصصگرایی در تمام حوزهها مغفول بماند، ضعف ما در الگوسازی همین محققان قدیم برای جوانان است. دانشگاه باید جایگاه استادانش را تا اندازهای بالا ببرد که او دغدغهای برای مسائل اداری، رتبهبندیها و... نداشته باشد. استادانی مانند سجاد آیدنلو باید تنها بخوانند و بنویسند و تحقیق کنند تا ما بتوانیم از ظرفیت و دانش این استادان بیشتری بهره را ببریم.
رضا غفوری، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حضرت نرجس رفسنجان نیز در مقام سخنران سوم برنامه درباره پژوهشهای سجاد آیدنلو گفت: «یکی از ویژگیهای مقالات سجاد آیدنلو تعدد آنان است. ایشان از دوره جوانی به تالیف پرداختهاند که بسیاری از آنان هنوز هم قابلارجاع است. او در این مقالهها نظر خود را صددرصد تایید نمیکند. او همواره تاکید میکند که «احتمال میدهد» نتیجه چنین باشد. این مسئله راه را برای پژوهشهای بعدی باز نگه میدارد.»
در آخر نیز سجاد آیدنلو با انتقاد به بیتوجهی به موضوع تخصصی گفت: «متاسفانه این دیدگاه وجود دارد که دانشجوی زبان و ادبیات فارسی باید اطلاعاتی به وسعت دیوان رودکی سمرقندی تا شاملو داشته باشد. ما در علوم پایه این تخصصگرایی را پذیرفتهایم، اما علوم انسانی و خصوصا ادبیات فارسی از این دیدگاه دور مانده است. البته موارد معدودی وجود دارد که استادان در موضوعات مختلف کار میکنند و نتایج عالی ارائه میدهند، اما این کار همهکس نیست و نمیتوان به این مسئله تکیه کرد. من با مسئله گذاشتن اسم استاد در کنار اسم دانشجو در مقالات هم بسیار مخالفم. بسیاری از مواقع استادان کمکی به دانشجو نمیکنند و تنها اسم ایشان میآید که اصلا منصفانه نیست. برخی از استادان که راهنماییهای رسالههای دانشجویی را بر عهده میگیرند، تخصصی در این موضوع ندارند و تنها به همان مقاله مشترک و عواید مالی این رساله چشم دوختهاند. این رسمی است که آفت جوامع علمی شده است و باید اصلاح شود.»
نظر شما