سه‌شنبه ۲ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۱
عراق از قبل تصمیم خود را برای جنگ گرفته بود/ انگیزه‌ای برای کشف حقیقت

صاحبنظران و کارشناسان حاضر در نشست بازخوانی کتاب «نقد تحریف مدرن، امام خمینی (جنگ عراق و ایران)»، ضمن اشاره به چگونگی و انگیزه شکل‌گیری این کتاب، موضوع تحریف درباره نحوه آغاز جنگ را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دادند.  

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست بازخوانی کتاب «نقد تحریف مدرن، امام خمینی (جنگ عراق و ایران)» نوشته عطاء‌الله مهاجرانی، دوشنبه یکم شهریور 1400 در فرهنگسرای امام (ره) با مشارکت فرهنگسرای رازی برگزار شد. حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمحمود دعایی، سردار حسین علایی، محمدعلی صمدی به‌عنوان سخنران و حسین جودوی به‌عنوان دبیر نشست در این برنامه حضور داشتند.
 
نوشتن کتاب با انگیزه کشف حقیقت 
در ابتدای این نشست حجت‌الاسلام‌والمسلمین دعایی؛ مدیرمسئول موسسه اطلاعات و اولین سفیر ایران در عراق پس از پیروزی انقلاب اسلامی، درباره چگونگی شکل‌گیری این کتاب گفت: انگیزه اصلی نگارش کتاب «نقد تحریف مدرن، امام خمینی، جنگ عراق و ایران» به این نکته برمی‌گردد که من پس از انقلاب اسلامی به دستور امام خمینی به‌عنوان سفیر ایران به عراق رفتم و تا پایان اسفند ماه 1358 آنجا بودم و بعد فراخوانده شدم تا اینکه سال 1359 جنگ عراق علیه ایران آغاز شد. بنابراین به دلیل حضورم در عراق و همچنین اقامت گذشته‌ام در این کشور، مسائلی مطرح بود ازجمله اینکه آیا واقعا این جنگ قابل پیشگیری بود و پس از جنگ هم این شبهه ایجاد شده بود که آیا بعضی روش‌ها و منش‌های برخی بلندپایگان نظام ما باعث شد که شعله جنگ برافروخته شود؟! بر این اساس می‌توان گفت حتی تحقیقی که آقای مهاجرانی در این کتاب انجام دادند و حتی خبرهای دیگری که در این‌باره وجود دارد، کمتر از آن‌هایی است که تاکنون گفته شده است.‌
 
وی افزود: واقعیت این است که ما در شرایطی قرار گرفته بودیم که یا باید تسلیم آمریکا می‌شدیم یا می‌جنگیدیم. بعد از رحلت امام خمینی، طیفی که از امام سرخورده شده بودند، سناریویی تنظیم کردند که براساس آن سناریو، من در دوران سفارت عراق در بغداد مامور شدم، پیامی از طرف صدام برای امام ببرم که گفته بود یا شما شخصیت‌هایی را برای مذاکره به عراق بفرستید و یا اینکه خود من برای گفت‌وگو با شما به ایران بیایم و در مورد اختلافات موجود به توافقی برسیم.من بعد از اینکه این پیام را به امام رساندم، برخوردی که امام در جواب این پیام کردند، ملاک سناریوسازی‌های این گروه بود. طبق این سناریو، امام در پاسخ بدون اینکه تأمل کنند گفتند: «گوش به حرفش ندهید». به اتفاق شهید بهشتی و مرحوم بازرگان برای ارائه پیام صدام خدمت امام رسیدیم و سناریویی که گفته شده این است که امام با خشکی می‌گویند گوش به حرفش ندهید و علیرغم اینکه آن دو بزرگوار هم اصرار می‌کنند، باز امام می‌گوید گوش به حرفش ندهید و من گریه می‌کنم و به امام می‌گویم که پس من دیگر به عراق برنمی‌گردم، اما امام می‌گویند که نه شما باید برگردید.
 
حجت‌الاسلام‌والمسلمین دعایی در ادامه توضیح داد: در این سناریو از من چهره‌ای خیرخواهانه و علاقه‌مند به جلوگیری از جنگ ترسیم شده و بنابراین براساس این چهره من هم باید سکوت کنم! این سناریو را در فضای مجازی مکررا مطرح می‌کردند و فوری نتیجه می‌گرفتند که امام باعث جنگ بوده، اگرچه هر وقت از من سوال می‌شد، من این حرف‌ها را تکذیب می‌کردم. این شرایط ادامه داشت تا اینکه سال 1398 از من برای یک سخنرانی در یزد دعوت شد تا در مراسم سالگرد رحلت مرحوم اعتمادیان که انسان وارسته‌ای بود، شرکت کنم و بنا داشتم خاطراتی نقل کنم و برای رد این سناریو در همان مجلس یک صحبت مفصل و ماندگار انجام دادم و انگیزه صدام از جنگ را به زیبایی بیان کردم، اما به دلیل اینکه حدود 500 نفر مخاطب بیشتر در آن جلسه حضور نداشت و تلویزیون هم که عموما صحبت‌های مرا پخش نمی‌کند، این سخنرانی بازتاب مناسبی پیدا نکرد.

 
مدیرمسئول موسسه اطلاعات تصریح کرد: از طرفی دلم می‌خواست همانگونه که حرف‌های مخالفان در فضای مجازی پخش می‌شود، صحبت‌های من هم بازتاب داشته باشد، لذا براساس یک اتفاق که عبارت از حضور سرکار خانم جمیله کدیور، همسر آقای مهاجرانی در روزنامه اطلاعات بود، به‌صورت تصویری با عطاءالله مهاجرانی تماس گرفتیم و این مقدمه‌ای شد که سی‌دی سخنرانی یزد را برای آقای مهاجرانی فرستادم و ایشان هم بعد از دیدن سخنرانی من نامه‌ای برایم نوشت و گفت می‌خواستم یادداشت کوتاهی بر این سخنرانی بنویسم، اما جاذبه امام خمینی مرا گرفت و با خود برد. خاطره‌ای از دیدار با امام تعریف کرد و گفت این بار باید درباره تحریف مدرن شخصیت امام مطلبی بنویسم و این انگیزه‌ای برای نوشتن این کتاب بود و همچنین انگیزه‌ای برای کشف حقیقت که این کتاب نوشته شد.
 
وی در پایان یادآور شد که عطاءالله مهاجرانی موفق شد به اسنادی دست یابد که آمریکایی‌ها پس از اشغال عراق از آرشیوهای محرمانه عراق به‌دست آورده بودند و براساس این اسناد توانست مستندات این کتاب را بنویسد.
 
عراق تصمیم خود برای جنگ را از قبل گرفته بود
در بخش دیگری از این نشست، سردار حسین علایی؛ اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به دلایل شروع جنگ عراق علیه ایران به بحث چگونگی شروع جنگ‌ها پرداخت و گفت: اصولا زمانی که موازنه قوا بین دو کشور برهم بخورد، احتمال جنگ بالا می‌رود و برهم خوردن موازنه قوا یکی از دلایل اصلی جنگ‌هاست، اگرچه شروع هر جنگی دلایل دیگری هم می‌تواند داشته باشد. مثلا اینکه یک طرف فکر کند می‌تواند برنده جنگ باشد و یا اینکه برعکس، فکر کند اگر جنگ را شروع نکند، شکست خواهد خورد و همه این‌ها می تواند بازیگران را به طرف جنگ سوق دهد.
 
وی افزود: صدام حسین، سه مسأله را برای شروع جنگ مطرح کرد؛ نخست، عدم قبول معاهده 1975 الجزایر درباره تعیین خطوط مرزی و می‌گفت که قبول ندارد چون شاه سابق آن را منعقد کرده است، درحالی‌که این معاهده نتیجه ثمربخش حل مشکلات مرزی ایران و عراق بود و طرفین زورشان را زده بودند و هیج حکومتی نمی‌توانست آن را باطل کند. دوم اینکه، سه جزیره ابوموسی و تنب‌های بزرگ و کوچک در خلیج فارس که در طول تاریخ بخشی از ایران بودند، به اعراب داده شود و سوم اینکه، ایران خوزستان را رها کند تا یک دولت خودمختار به نام عربستان در آن تشکیل شود، به این دلیل که بخشی از مردم خوزستان عرب هستند. اینگونه بود که از همان اوایل پیروزی انقلاب، عراق شروع به ارسال سلاح برای برخی عشایر عرب در ایران کرد و بعد از انقلاب، آن‌ها عملیات مسلحانه علیه کشور انجام می دادند و دیگر اینکه حزب دمکرات کردستان را مسلح کرد و آن‌ها بعد از انقلاب اقدامات مسلحانه علیه ایران را شروع کردند.
 
سردار علایی تصریح کرد: اما آنچه که به کتاب عطاءالله مهاجرانی مربوط می‌شود این نکته است که آیا ایران می‌توانست اقداماتی انجام دهد که جنگ نشود که در کتاب ایشان جای آن خالی است، اما من در کتاب خودم به این موضوع پرداخته‌ام که اگر شما یک قدرت نظامی بازدارنده از خود بروز بدهید، این کمک می‌کند و دوم اینکه با واسطه‌ها صحبت کنید که طرف مقابل جنگ را شروع نکند و سوم برای جلوگیری از جنگ اقدامات مخفی انجام شود، ازجمله اینکه مثلا داخل ارتش کشور دشمن تحریک کنند و کودتا یا اقدامات تخریبی دیگر انجام دهند.


اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در تشریح وضعیت ایران پیش از شروع جنگ، گفت: اما ایران در هر سه حوزه توانمندی‌های لازم را نداشت و ارتش که بازمانده دوره شاهنشاهی بود و نمی‌دانست که باقی می‌ماند یا نه و اولویت اصلی کشور هم تشکیل نظام جدید بود و ایران نمی‌توانست به تهدیدات خارجی فکر کند. البته ایران بعد از اشغال سفارت آمریکا این حدس را می‌زد که ممکن است آمریکایی‌ها در ایران اقدام نظامی انجام دهند و به همین دلیل بود که امام به مردم گفت بسیج شوند و بعد از آن بود که بسیج مستضعفان تشکیل شد؛ اما در مجموع ایران قدرت نمایش قدرت نظامی به عراق را نداشت. در مورد مذاکره هم صدام اتفاقا بعد از یک گفت‌وگو که با دکتر یزدی و بازرگان انجام داد، بر تصمیمش جهت حمله به ایران مصمم‌تر شد و گفت، اتفاقا اکنون زمان اقدام نظامی است و تمهیداتی هم برای ابراز بی‌طرفی کشورهای دیگر در جنگ اندیشید. اینگونه است که می‌توان نتیجه گرفت که عراق تصمیم خود برای جنگ را از قبل گرفته بود.
 
سردار علایی در پاسخ به این سوال که «آیا کتاب نقد تحریف مدرن آقای مهاجرانی نکته جدیدی دارد که مخاطب را جذب کند»، اظهار کرد: نکته جدیدش این است که اسناد مهم مربوط به جنگ را در یک کتاب جمع‌آوری کرده و این کار ارزشمندی است و دیگر اینکه اهمیت کتاب در این است که کسانی که در رأس کشور قرار می‌گیرند، باید تمام تلاششان این باشد که جنگ اتفاق نیفتد و اینطور هم نیست که اگر شما آدم خوبی باشید، جنگ نمی‌شود و مثال آن همین افغانستان است که طالبان از مذاکره با آمریکا استفاده کردند و کل افغانستان را گرفت.
 
انتظار می‌رفت چنین اثری داخل کشور منتشر شود
سخنران دیگر این برنامه محمدعلی صمدی؛ پژوهشگر دفاع مقدس بود که گفت: کتاب نقد تحریف مدرن بسیار قابل تحسین و ارزشمند است، اگرچه طرح جلد آن ضعیف می‌نماید، اما به‌هرحال محتوای آن که به‌ویژه بر دفاع از امام خمینی منتشر شده، بسیار اهمیت دارد. اگرچه انتظار می‌رفت چنین اثری داخل کشور منتشر شود، چون کنش سیاسی آقای مهاجرانی مخالفینی دارد. اما به‌هرحال به اعتقاد من، امام بزرگترین ضربه را از نزدیکان و دوستانش خورد و جاهایی که باید حرف می‌زدند، نزدند و این افتخار نصیب عطاء‌الله مهاجرانی شد.
 
این پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس، افزود: این کتاب 357 صفحه است و 19 روایت درباره چگونگی شروع جنگ را بررسی کرده که فقط دو روایت از آقایان دعایی و رحمانی مثبت است و باقی روایت‌ها اعتبار حضرت امام را زیر سوال می‌برند و هدفشان مخدوش کردن اعتبار و رهبری ایشان است و علیرغم اینکه در این میان امام را جنگ‌طلب معرفی نمی‌کنند، اما به دنبال انداختن بار جنگ روی دوش ایشان هستند که البته آقای مهاجرانی با قلم زیبا و وزانت و آمیخته با نظم آکادمیک از امام دفاع کرده است.


وی همچنین بیان کرد: مهاجرانی در این کتاب یک برش رسانه‌ای ایجاد می‌کند و به خاطر اسمی که دارد کتاب خوانده می‌شود، ضمن اینکه به امام هم ابراز علاقه می‌کند، اگرچه این کار این روزها هزینه دارد و از این جهت من به آقای مهاجرانی حسادت کردم که اینگونه در باره امام صحبت می‌کند.
 
صمدی در پایان گفت: البته کتاب نکته تازه‌ای ندارد که قبلا منتشرنشده باشد، اما نظم زیبایی دارد و برخی استناداتش نمک به کتاب می‌دهد و نویسنده گردآوری خوبی کرده و صغری و کبری و نتیجه‌گیری‌ها عالی است و معلوم است که وقت گذاشتند و با علاقه نوشتند و از منابع غیر فارسی و عربی هم استفاده کردند.
 
گفتنی است کتاب «نقدِ تحریفِ مدرن امام خمینی، (جنگ عراق و ایران)» نوشته سیدعطاء‌الله مهاجرانی که توسط نشر امید ایرانیان منتشر شده، در کمتر از دو ماه به چاپ دوم رسیده است. این کتاب آغاز جنگ هشت‌ساله بین ایران و عراق را بررسی می‌کند و دو پرسش را مطرح کرده و به پاسخ آن‌ها پرداخته و اینکه چرا عراق علیه ایران جنگ آغاز کرد و اینکه چرا تحریف درباره جنگ آغاز شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها